کارشناس بازار سرمایه با پیش بینی توان شاخص کل تا حرکت به محدوده یک میلیون و ۲۸۰ هزار واحدی به تشریح دلایل کلیدی لزوم تجدید ارزیابی شرکتهای بزرگ و سودده بورسی همچون ارزش پایین بازار نسبت به کشورهای همسایه و حرکت به سمت رتبه بندی شرکتها ـ که واقعی بودن ارزش آنها را میطلبد ـ پرداخت.
حسین اروجلو در گفت و گو با خبرنگار بورس تابناک در خصوص روند بازار در هفته آتی اظهار کرد: با توجه به وضعیت بورس های جهانی و از بین رفتن تاثیرات کرونا و همچنین وضعیت بازار داخلی، هفته آینده تا سهشنبه یا چهارشنبه معاملات خوبی خواهیم داشت و در این دو روز ممکن است عرضه ها در بازار مقداری بیشتر شود، ولی روند کلی در هفته آتی مثبت خواهد بود.
وی دلیل پیش بینی افزایش عرضهها در روزسه شنبه و چهارشنبه را چنین توضیح داد که پس از کسب سود طی چند روز معاملاتی، سهامدارانی که دید کوتاه مدت سرمایهگذاری پیدا کرده و فکر میکنند بازار نمیتواند یک نفس بالا رود به فکر شناسایی سود خواهند افتاد و فروشنده هستند.
اروجلو ادامه داد: با توجه به روندی که در حال شکل گیری است و در نمودارها مشخص است، با توجه به وضعیت کامودیتیها بازار میتواند تا ارتفاع یک میلیون و ۲۸۰ هزار واحدی خوب و پیوسته پیش برود، ولی بالاخره میزان عرضه با نوسان همراه است و البته این عرضهها توسط بازار جذب خواهد شد.
وی در خصوص برخی صحبتها در مورد شاخص چند میلیونی با بیان اینکه قطعاً فرمول شاخص کل تغییر خواهد کرد و با فرمول جدید شاخص چند میلیونی نخواهیم دید، گفت: شاخص کل بیشتر باید حالت نشانه گر داشته باشد، برای رصد وضعیت کلی بازار دارد و عدد آن مهم نیست.
وی تجدید ارزیابی شرکتهای بزرگ را لازم دانست و گفت: چندین دلیل وجود دارد که باید شرکتها به این سمت حرکت کنند، نخستین دلیل این است که ارزش بازار سرمایه ما نسبت به کشورهای همسایه پایین است؛ حال آنکه بخش عمده اقتصاد ما در بورس حضور دارد و این موضوع به واقعی نبودن ارزش شرکتهای مادر برمی گردد.
وی ادامه داد: این ارزش پایین به این دلیل است که ارزش بازار شرکتهای مادر روی تابلو واقعی نیست، صورتهای مالی این شرکتها واقعی نیست و در بخش حقوق صاحبان سهام این شرکتها مشکل داریم و صحبتهایی که در خصوص حباب نیز شنیده میشود، ریشه آن در همین موضوع نهفته است، چون مشخص نیست شرکت چقدر میارزد به روز شدن ارزش بازار این شرکتها میتواند به شفافیت و در اقتصاد ما کمک کند.
اروجلو افزود: خیلی از مدیران شرکتها با موضوع تجدید ارزیابی چالش دارند و از آن استقبال نمیکنند، دلیل نگرانی آنها این است که با چند برابر شدن یک شرکت، مقدار سودی که به هر سهم تعلق می گیرد، از نظر عددی کوچک میشود و مثلاً دیدگاه سنتی برای ارزیابی کارایی یک مدیر میزان سود است و به همین دلیل، مدیری که با سرمایه فعلی۶۰۰ تا ۷۰۰ تومان سود به ازای هر سهم شناسایی کرده و با تجدید ارزیابی این سود به ۱۰۰ تومان میرسد، از این موضوع ناراضی است.
وی ادامه داد: این در حالی است که شرکتها دیگر با استانداردهای بازارهای بزرگ دنیا پیش خواهند رفت و از این پس شاهد تقسیم آنچنانی در مجامع شرکتها نخواهیم بود، چون با توجه به محدودیتهای دولت و کاهش کمکهای دولتی به صنایع، لذا شرکتها برای ادامه حیات خود ناگزیر از استفاده از منابع داخلی هستند و مجبورند سود تقسیمی را به حداقل برسانند؛ بنابراین، مبحث تقسیم سود به تدریج کمرنگتر شده و دیگر برای کارایی شرکتها و مدیران به سود شرکت اکتفا نمیشود.
اروجلو با بیان اینکه ریشه اعتقاد برخی به وجود حباب در بازار سرمایه به نرخ سود بانکی در اقتصاد ما برمی گردد، اظهار کرد: از آنجایی که همیشه سود بانکی در اقتصاد ما بیش از ۲۰ درصد بوده و سود ۲۰ درصدی بدون ریسک، کاهش پی بهای برای سرمایه گذاری در شرکتی با وجود ریسک طبیعی بود و پی بهای بازار را به ۴ تا ۵ کاهش داده بود و براساس همین تفکر، بسیاری از اقتصاددان همچنان با دید سنتی میگویند مثلاً شرکتی با پی بهای ۴۰، ۴۰ سال طول میکشد بتواند سود را پوشش دهد، در حالی که این مطلب زمانی میتواند درست باشد که به صورت خطی نگاه کنید لیکن با در نظر گرفتن سود تقسیمی، پی بهای سایر بازارها، اثرات تورمی و وضعیت سود بانکی، این موضوع دیگر جایگاهی ندارد.
وی تاکید کرد: این موضوع در اقتصادی درست است که همه فاکتورها ثبات داشته؛ مثلا تورم وجود نداشته باشد، تغییرات قیمت دلار نداشته باشیم، سود بانکی همچنان خطی و بدون تغییر باشد، ولی سیاستهای خود دولت به این سمت پیش میرود که سود بانکی را کاهش دهد و شاهد آن هستیم که در بازار دلار بهتر از گذشته عمل میکند و این باعث میشود شما بیشتر به چشم انداز شرکتها دقت کنید.
اروجلو ادامه داد: وقتی بحث چشم انداز پیش میآید، یکی از موارد مهم بحث افزایش سرمایه از تجدید است یعنی اگر بخواهیم فقط به پی بهای شرکتها را در نظر بگیریم، ارزش واقعی شرکتها ندیده انگاشته میشود، در حالی که این تفکر اشتباه است.
وی افزود: به هر حال، هر شرکتی دارایی دارد و این داراییها باید بهروز باشد، چون واقعی بودن ارزش شرکتها از نظرمبحث رتبهبندی اعتباری شرکتها نیز اهمیت بسزایی دارد و با توجه به اینکه به تدریج به این سمت میرویم که شرکتها همچون سایرکشورهای دنیا برای دریافت وام، اعتبار سنجی شوند، اعتبارسنجی صحیح منوط به واقعی بودن و به روز بودن داراییها است.
اروجلو اضافه کرد: تا سال ۲۰۰۰ در دنیا شرکتهای بزرگ به دلیل تورم موجود موظف بودند هر سال افزایش سرمایه از محل تجدید دارایی حتی در بحث تجهیزات داشته باشند، ولی به مرور و با کاهش تورم و بیشتر شدن استهلاک تجدید ارزیابی تجهیزات از میزان تورم، آمریکا استانداردهای خود را تغییر دادند و تجدید ارزیابی از تأسیسات را حذف کردند و با توجه به ثبات قیمتی در ملک در این کشورها وجود داشت، این موضوع در این کشورها کمرنگ شد.
وی تصریح کرد: متاسفانه همان تغییرات در ایران اعمال شد و بحث تجدید ارزیابی فقط برای شرکتهای کلاً زیانده برای خروج از ماده ۱۴۱ اعمال میشد، ولی اکنون برای ایجاد شفافیت در اقتصاد باید قطعاً به سمت تجدید ارزیابی در شرکتهای سودده برویم.
اروجلو یکی دیگر از دلایل لزوم تجدید ارزیابی را بی استفاده بودن برخی از آیتمهای تحلیل بنیادی دانست که اکنون کاربرد نداشته و نمیتوان از آن در کشور و بسیاری از شرکتها استفاده کرد.
وی همچنین عرضه اولیه شرکتهای جدید را دیگر دلیل و لزوم تجدید ارزیابی دانست و گفت: شرکتهای جدید با مارکتهای بالا در حال ورود هستند و ارزش آنها نسبت به شرکتهای قدیمی خیلی بیشتر است، این مارکتها غلط نیست، چون به روز بوده و همه جوانب در نظر گرفته شده مشکل در شرکتهای قدیمی و غیر واقعی بودن ارزش آنهاست.
وی در خصوص صنایع و گروههایی که امسال میتوانند بیشترین سودآوری را برای سهامداران به همراه داشته باشند، گفت: هلدینگهای که زیر مجموعههای زیادی دارند و این زیرمجموعهها نیز در بورس حضور دارند و امسال بحث افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی را خواهند داشت، همچون بیشترین سود را برای سهامداران خود به همراه خواهند داشت و شستا غول اصلی داستان تجدید ارزیابی است.