چند روزی است شعلههای آتش در حال در نوردیدن جنگلهای زاگرس بی کس است، منابع طبیعی، حیوانات، و درختان این منطقه یکی پس از دیگری در حال ویرانی و نابودیست، گویا کسی صدای مظلومانه بلوط ها، سنجابها و طبیعت را نمیشنود، آیا مویههای درد و اندوهش کسی را تکان نمیدهد؟
علت هر چه باشد در حال حاضر مهمترین اقدام عاجل خاموش کردن این آتش ویرانگر است.
سازمانهای مردم نهاد مثل همیشه هر آنچه در توان داشتند در کف اخلاص نهادند، اما نکته تاسف بار و غم انگیز این است که نمایندگان جدید که در همین چند روز پیش در پیشگاه ملت سوگند یاد نمودند که حافظ و پاسدار منابع ملی باشند اکنون خود را درگیر مسائل کم اهمیتی همچون تایید یا رد اعتبار نامه ها، تسویه حسابهای سیاسی و جناحی و تغییرات مدیران حوزه استحفاظی کرده اند.
تاسف بارتر اینکه نمایندگان استانهای زاگرس نشین نسبت به این مسأله ناکار آمد، منفعل و بی تفاوت بوده اند. اینجا "ماتریس آیزنهاور" در علم مدیریت چه زیبا و کاربردی جلوه میکند که میگوید: "مدیران موفق تمرکز و وقت خود را روی کارهای مهم و ضروری صرف میکنند، اما مدیران نا کارآمد مسایل حاشیهای و کم اهمیت را در اولویت قرار میدهند".
از نمایندگان استانهای زاگرس نشین باید پرسید اکنون کدام کار مهمتر و با اهمیتتر از تلاش برای نجات زاگرس عزیز است؟
زاگرس هویت، شکوه و هیمنه تمدن ایران زمین است، بدون وجودش شناسنامه جغرافیایی، هویتی و تاریخی ایران زمین ناقص و غیر قابل بازیابی است. چرا متوجه این مسأله نیستید که زاگرس فراتر از یک عرصه جغرافیایی و سرزمینی است. نمایندهای که این موضوع بدیهی را نداند چه مسأله مهم دیگری را میتواند بفهمد و درک کند؟
آیا دارایی ارزشمندتر از زاگرس در حوزه استحفاظی تان سراغ دارید که این چنین در برابر صیانتش ناکار آمد و منفعل عمل میکنید؟
آیا از عواقب اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی این فاجعه بر مردم حوزه استحفاظی خود و کشور آگاه هستید؟
اگر دل در گرو پاسداشت زاگرس نداشتید چرا در نطقهای تبلیغاتی و میتینگهای سیاسی تان مدام از واژه زاگرس و بلوط سو استفاده میکردید؟
آیا فکر میکنید تنها با بیانیه دادن و انتشار آن در فضای مجازی، آتش خاموش میشود؟
چرا تمام امکانات کشور را برای نجات زاگرس عزیز که ریههای تنفسی ایران زمین است بسیج نمیکنید؟
آتش سوزی جنگلهای زاگرس یک فاجعه ملی است، شما به عنوان نمایندگان ملت چرا آن را تبدیل به یک مسأله ملی نکردید تا همه ظرفیتها و امکانات کشور پای نجات زاگرس بیایند.
اگر آتشی که به دامان پر مهر زاگرس افتاده دل و قلب تان را نلرزاند به انصاف، صداقت و تعصب خود شک کنید و بدانید که هیچ مسأله و فاجعهای در این کشور شما را تحت تاثیر قرار نمیدهد و بهتر است چهار سال وقت ارزشمند مردم را هدر ندهید.
در پایان به شما توصیه میشود اجازه ندهید از بین رفتن و تخریب قامت زاگرسِ سترگ و بی بدیل به پای بی تدبیری شما نوشته شود.
"تا دیر نشده صدای زاگرسِ مهربان باشید"