تیم پرافتخار استقلال یا همان تاج سابق که در کری های هواداری طی چندسال اخیر عدد چهار ( یه نشانه چهار برد پیاپی در دربی) را مقابل عدد شش ( ثبت شش گل در یک بازی به سود قرمزها) رو کرده بود، این روزها نه تنها شاهد تخریب این نماد توسط تیم رقیب است بلکه برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا هم احساس خطر می کند.
به گزارش تابناک ورزشی، فرهاد مجیدی بدون پشت سر گذاشتن سلسله مراتب کار مربیگری، ناگهان تکیه بر کرسی هدایت باشگاه بزرگ استقلال زد اما همچون دوره اول مربیگری کوتاهش در استقلال در مسیر حاشیه گام برمیدارد و اصلا متوجه این موضوع نیست که چه وظیفه مهمی را بر عهده گرفته است. او به جای اینکه حاشیهها را از استقلال دور کند خودش به یکی از عوامل حاشیهساز این تیم تبدیل شده است. عملکرد مجیدی بیشتر از اینکه در بعد فنی قابل بررسی باشد، ساختار حاشیهای به خود گرفته و باید مورد بررسی قرار بگیرد. موضعگیری مقابل مدیریت باشگاه، انتشار استوریهای شائبهدار و جدال لفظی با داوران در مسابقات حساس باعث شد مجیدی خودش به یک بحران برای استقلال تبدیل شود.
تصور یک اسطوره
او با تصور اینکه، چون اسطوره استقلال است پس میتواند هر کاری انجام دهد، مصالح و منافع تیمش را نادیده میگیرد. این روزها او دیگر همچون گذشته محبوب استقلالیها نیست، چرا که هواداران استقلال در گذشته علیه چهرههای محبوب دیگر هم شعار دادهاند و در وضع کنونی هم نباید انتظار داشت هواداران مقابل نتایج ضعیف استقلال سکوت کنند. حتی میتوان این طور گفت کرونا و بدون تماشاگر بودن بازیها این شانس را به فرهاد داده که زیر تیغ شعارها نماند؛ چه بسا اگر غیر از این بود، طرفداران استقلال صدای اعتراض رسمی خود را از روی سکوها به گوش فرهاد میرساندند.
انتخاب مجیدی به عنوان جانشین استراماچونی تصمیمی اشتباه و نابخشونی بود. استراماچونی به لحاظ فنی سرتر از همه مربیان ایران بود، اما مدیران وقت استقلال برای اینکه سکوها را آرام کنند دست به انتخابی زدند که حتی در بین برترین مربیان ایران هم جایگاهی ندارد. اوضاع این روزهای استقلال به حدی وخیم است که مدیران این باشگاه تلاش کردند با موجسواری روی ویروس کرونا از لیگ کنارهگیری کنند، اما در بازی مقابل تراکتور بازیکنانی در ترکیب استقلال حضور داشتند که تا پیش از این صحبت از وخامت حال آنها به خاطر ابتلا به ویروس کرونا بود.
در پرسپولیس هم بارها شاهد تغییرات مدیریتی بودهایم، اما اتفاقی که باعث شد پرسپولیس به چهارمین قهرمانی متوالی خود نزدیک شود، انتخابهای درست برای هدایت این تیم بود؛ این قاعده در زمان عقد قرارداد با برانکو ایوانکوویچ، یحیی گلمحمدی و حتی گابریل کالدرون رعایت شد، اما در استقلال مربیانی همچون علیرضا منصوریان، وینفرد شفر، استراماچونی و مجیدی انتخاب شدند که به جز مربی ایتالیایی و تا حدودی پیرمرد آلمانی سایر مربیان در حد و اندازه نیمکت این تیم نبودند. در این میان حتی چندین بازی استقلال مربی نداشت.
انتظاری که از مدیریت قبلی و فعلی باشگاه استقلال میرفت این بود که اجازه ندهد مجیدی در حوزههای مدیریتی و غیرفنی ورود کند، اما مجیدی کار را به جایی رساند که حتی درباره مسائل کلان این باشگاه هم تصمیمگیری میکند. نمونه بارز این موضوع انتخاب سعید رمضانی به عنوان سرپرست باشگاه بود. قرار بود ستار همدانی در این سمت فعالیت کند، اما فرهاد مجیدی عذر او را خواست تا این سمت را به سعید رمضانی واگذار کند. البته مشکل استقلال، حضور رمضانی نیست، اما مدل حضور او در پست سرپرستی تیم، همچنان یک معمای بزرگ تلقی میشود و ذهنیت «پروژه دخالت مجیدی در امور مدیریتی» را در تیم شکل میدهد.
فرهاد همچنان اسب خود را با تکیه بر عدد چهار میتازاند؛ عددی که با پوکر قهرمانیهای پرسپولیس دیگر معنایی ندارد و حتی اگر این اتفاق هم نمیافتاد تاریخ مصرف آن گذشته است. استقلال در حال به پایان رساندن فصلی تلخ است که بسیاری در آن سهیم هستند. از تصمیمات اشتباه و نابخشودنی برخی مدیران استقلال تا فرهاد مجیدی که نمیخواهد قبول کند در حد و اندازههای سرمربیگری استقلال نیست.
با این روند هواداران استقلال باید با بغض و حسرت شاهد چهارمین قهرمانی متوالی تیم رقیب باشند، اما به نظر میرسد این موضوع برای برخی اهمیتی ندارد. خبرگزاری قوه قضاییه نوشته است که استقلال با فرهاد مجیدی به بنبست رسیده و بعید است در فصل آینده به او اعتماد شود تا استقلالیها مجبور شوند باز هم به مربی همچون امیر قلعهنویی اعتماد کنند.