به گزارش تابناک به نقل از ایسنا، اکنون سه تولیدکننده بزرگ نفت شامل روسیه، آمریکا و عربستان سعودی برای تثبیت قیمتها در طول پاندمی کووید ۱۹ و جبران افت شدید مصرف که در تاریخ صنعت نفت بی سابقه بوده است، مصالحه کرده اند. اما این مصالحه شکننده بوده و به حجم تولید سه تولیدکننده بزرگ دیگر شامل ونزوئلا، ایران و لیبی بستگی دارد که فعلا برای مدتی از بازار دور مانده اند.
جنگ داخلی در لیبی و تحریمهای آمریکا علیه ایران و ونزوئلا، مجموع تولید این سه تولیدکننده بزرگ را تقریبا پنج میلیون بشکه در روز در مقایسه با اوج تولیدشان در دو دهه گذشته کاهش داده است.
تثبیت قیمت با توجه به تولید فعلی روسیه، آمریکا و عربستان سعودی، به دور ماندن تولیدکنندگان مذکور از بازار در میان مدت بستگی خواهد داشت. اگر جنگ داخلی لیبی خاتمه پیدا کند یا تحریمهای آمریکا علیه ونزوئلا یا ایران لغو شود، بازار باید میلیونها بشکه تولید نفت اضافی را جذب کند.
پرسش اصلی این است که آیا تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ونزوئلا و ایران در چند سال آینده ادامه پیدا خواهد کرد و آیا محاصره صادرات نفت لیبی همچنان استمرار پیدا میکند.
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر به منزله نقطه عطف مهمی در سیاست آمریکا در قبال این سه کشور خواهد بود که پیامدهای قابل توجهی برای بازار نفت به همراه دارد.
تحریمها
سیاست تحریمها و دیپلماسی نفتی آمریکا به انقلاب نفت شیل این کشور مرتبط بوده است. انقلاب نفت شیل با کاهش وابستگی به واردات نفت، افزایش تولید جهانی و کاهش ریسک افزایش قیمتها، به سیاستگذاران آمریکایی جرات داد تا تحریمهای سخت گیرانه علیه ونزوئلا و ایران را دنبال کنند.
در دنیای پیش از شیل، تولید نسبت به مصرف کمتر بود و تحریمها، هزینه اقتصادی بالایی از نظر افزایش قیمت داشت، اما تولید بالای نفت شیل ریسکهای اقتصادی را کمتر کرد. همزمان سیاست تحریمهای آمریکا با حذف نفت ایران و ونزوئلا از بازار، فضا را برای رشد نفت شیل مساعد کرد و تاثیر افزایش تولید این صنعت روی سایر تولیدکنندگان را محدود ساخت.
بدون تحریمها، انقلاب شیل خیلی زودتر به پیک خود میرسید و بدون نفت شیل، سیاستگذاران آمریکایی احتمالا در کاهش صادرات نفت ونزوئلا، ایران و تا حدودی لیبی، احتیاط بیشتری به خرج میدادند. تحریمهای آمریکا بازار نفت را تغییر داد و همزمان، انقلاب نفت شیل تاثیرگذاری سیاستهای تحریم را تقویت کرد؛ بنابراین ممکن نیست که یکی را بدون دیگری تحلیل کرد.
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
اکثر نظرسنجیها جو بایدن، نامزد دموکرات را نسبت به دونالد ترامپ جمهوریخواه پیشتاز نشان میدهد. با توجه به این که بیش از سه ماه به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مانده است، تلاش برای پیش بینی نتیجه دشوار است، اما به نظر میرسد حداقل ۵۰ درصد این احتمال وجود دارد که در ژانویه سال ۲۰۲۱ کاخ سفید ساکن جدیدی پیدا کند.
در چنین صورتی، در بسیاری از بخشهای سیاست خارجی، احتمالا سیاستهای دولت ترامپ در دولت احتمالی بایدن ادامه پیدا میکند. به عنوان مثال هر دو حزب آمریکا بر ضرورت رویکرد مقابله جویانه با چین توافق دارند.
اما سیاستهای تحریمها بخشی است که احتمال ارزیابی مجدد آن و انجام تغییراتی وجود دارد.
دولت ترامپ ارتباطات نزدیکی با تولیدکنندگان نفت داخلی، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و گروههای مخالف دولت ونزوئلا دارد. دولت فعلی آمریکا پشت پرده تحریمها علیه ایران و ونزوئلا و تا حدودی لیبی اهداف اقتصادی، دیپلماتیک و سیاسی دارد.
دولت احتمالی بایدن ارتباطات اندکی با هر کدام از این منافع دارد و در طول انتخابات ممکن است آنها را متخاصم بداند. اگر بایدن در نوامبر پیروز شود، احتمال این وجود دارد که در سیاستهای نفتی داخلی و بین المللی تغییرات فوری صورت دهد.
دیپلماسی دولت آینده آمریکا
دولت بایدن احتمالا تغییرات سیاسی از طریق مذاکره را در ونزوئلا دنبال خواهد کرد و احتمال دارد توافق هستهای جدیدی را با ایران پیگیری کند و به دنبال خاتمه جنگ داخلی در لیبی باشد.
دولت بایدن ممکن است به دنبال مذاکره برای احیای توافق هستهای که دولت اوباما با ایران داشت باشد و در قبال آن تحریمها را تسهیل کند.
در مقطع فعلی، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و سیاستهای دولت آینده بایدن یا ترامپ معلوم نیست.
اگر ترامپ مجددا در انتخابات پیروز شود، دولت وی ممکن است برای ادامه تشدید تحریمهای فعلی علیه صادرات نفت قدرت بیشتری را احساس کند.
اما احتمال قابل توجه تسهیل تحریمهای آمریکا و محدودیت صادرات نفت حداقل برای یکی از این سه کشور در چهار سال آینده وجود دارد؛ و اگر لیبی، ونزوئلا یا ایران دوباره به بازار نفت برگردند، به معنای ضرورت تغییرات در قیمت نفت و تولید سه تولیدکننده بزرگ جهان و احتمال کاهش قیمتها خواهد بود.