از خیابان که وارد ورودی بیمارستان کودکان مفید میشوی چهره مادران و پدران نگرانی را میبینی که کودکان خود را در آغوش گرفته اند به امید بهبودی، کودکانی که تن تب دارشان امان از آنها گرفته و به جای لبخند کودکانه بر لب، اشک در چشمانشان نشانده است. گریههای بلند بلند کودکان اینجا جای خود را به نالههای ممتد می دهد، نالههایی که هر از چند گاهی سکوت بخش را می شکند. نالههایی که تصور غلطی را در ذهن از بین میبرد؛ « کودکان به ویروس کرونا مبتلا نمیشوند»
متاسفانه بله پارک پر از بچه ها هست . اما من الان نزدیک 5 ماهه که پسرم رو هیچ فضای بازی یا پارکی نبردم به خاطر همین ویروس. بچه ها نسبت به ما بزرگ تر ها انعطاف بیشتری دارند و انگار بهتر کنار میان. کاش پدر مادرها عاقلانه تر با این موضوع برخورد کنند
متاسفانه و بدبختانه به دفعات درمکانهای عمومی و بازارها مشاهده می شود که پدرها و مادرها با صورت ماسک زده بچه های کوچک را بدون ماسک و با پیراهن آستین کوتاه و شلوارک به دنبال خود اینطرف و آنطرف می برند.