به گزارش «تابناک»، واقعیت این است که تعریف ارگونومی که در برخی واژهنامهها «علم تلفیق کار و شرایط کار با ویژگیها و نیازهای انسانی» معنی شده است، ساده نیست. اما شاید مهمتر از تعریف اِرگونومی، دانستن این باشد که ارگونومی ضمن کاهشِ آسیبهای شغلی و هزینههای خدمات درمانی، کاربردی فراتر از محیط کار دارد، بهرهوری و کیفیت محصول یا خدمات را افزایش میدهد و حتی بر زندگی شخصی و سلامتی هم تاثیر میگذارد.
کارشناسِ ارگونومی، کریس آدامز (Chris Adams) معتقد است که ارگونومی همه جا وجود دارد! درست نیست که بگوییم جایی ارگونومیک است یا نه؛ مسئله ارگونومیِ خوب یا ارگونومیِ بد است؛ بنابراین آگهیهایی که از ابزارهای خارقالعادهی ارگونومیک حرف میزنند، قطعا دروغ نمیگویند فقط مشخص نمیکنند منظورشان ارگونومیِ خوب است یا ارگونومی بد!
ارگونومی نه تنها برای کسبوکار بلکه برای کارکنانتان و برای سلامتی خودتان هم مفید است. کریس آدامز میگوید:
«من طی یک سیر طبیعی ارگونومیست (کارشناس ارگونومی) شدم و نه به واسطهی تحصیلات و انتخابهای شغلی. از همان سالهای جوانی متوجه مزیت انجام کارها به روش درست و تلاش برای بهتر کردن کارها از همان ابتدا شدم. بعدها فهمیدم دیگران هم چنین کاری را انجام میدهند و این کار یک اسم باکلاس هم دارد؛ ارگونومی.»
روشن است که ارگونومی در صورتی برای ما منفعت دارد که درست و مناسب باشد؛ بنابراین وقتی از مزیتهای ارگونومی صحبت میکنیم، منظورمان ارگونومی خوب است. ارگونومی باعث کاهش هزینهها، افزایش بهرهوری، کیفیت، مشارکت کارکنان و فرهنگ ایمنی در کار میشود، همچنین در میزان دقت، سلامتی و زندگی شما مؤثر است.
یکی از مهمترین مزیتهای ارگونومی بهبود و افزایش کیفیت ارتباطات است. اگر بدون نیاز به آموزش، بدانید چطور باید کاری را انجام بدهید میتوانید با تکیه بر حس درونیتان، کارها را سریعتر انجام بدهید. فراموش نکنید که مطالعهی راهنما برای هیچ کس خوشایند نیست!
هدف ارگونومی افزایش بهرهوری است. برای افزایش بهرهوری باید وظایف و رویهی انجام کارها به طور شهودی قابل فهم و در نتیجه انجام آنها آسان باشد. ارتباطات شفاف بین کاربر و آنچه کاربر از آن استفاده میکند، دقت را افزایش میدهد و این به معنای انجام کارآمدتر وظایف است.
در اینجا منظور از ارتباطات، صحبت کردن یا هرگونه کاربرد کلمات نیست؛ منظور آگاهی از چگونگی استفاده از یک محصول، سازه یا ابزار با توجه به ماهیت فیزیکی و شکل و فرم آن است. مثلا وقتی میخواهید با چکش کار کنید، آن را از کدام سرش در دست میگیرید؟ اگر بدون نیاز به خواندن راهنما یا توضیحات دیگران بتوانید به درستی از ابزارها استفاده کنید، یعنی ابزارها ارتباط ارگونومیک درستی دارند.
یک ارگونومی بد هم میتواند راهنمایی برای ایجاد یک ارگونومی خوب باشد. در بیشتر مواقع حس درونیتان به شما میگوید یک جای کار میلنگد، زیرا چیدمان و طراحی موجود با آنچه که انتظار دارید و به نظرتان درست است، همخوانی ندارد. هر چه محصول پیچیدهتر باشد، برای اطمینان از خلق ارتباطات درست به کار بیشتری نیاز است. اگر برای تغییر تنظیمات دستگاه پخشتان به زحمت افتادید، بدانید که با ارگونومی بدی طرف هستید.
اکنون که اهمیت ارگونومی را میدانید، برای فهم تعریف آن آمادهتر هستید.
ارگونومی یا ارگونومیک، عبارتی است که نخستین بار توسط کارشناسان حوزهی سلامت و خبرگان بازاریابی معرفی شد. این عبارت برای برخی یک معنی مشخص دارد و برای برخی دیگر شامل هر چیزی زیر آسمان خداست. با وجود چنین تفاوت نظر گستردهای، احتمالا یک علامت سؤال بزرگ در ذهنتان شکل گرفته است:
ارگونومی از دو واژهی یویانی «ergon» به معنی کار، و «nomoi» به معنی قوانین طبیعی تشکیل شده و به معنی دانش شناخت کار و رابطهی افراد با آن کار است. انجمن بینالمللی ارگونومی یک تعریف فنی مطرح کرده است: ارگونومی علم کشف و فهم تراکنش میان انسان و دیگر عناصر یک سیستم، و ارائهی نظریه، دادهها، اصول و روشهایی برای یک طراحی کارآمد به منظور بهینهسازی سلامت انسان و عملکرد کلی سیستم است. هرچند که شاید بهترین تعریف موجود، این نباشد.
به بیان خودمانی، میتوانیم بگوییم که ارگونومی علم راحت کردن کارهاست! در عین حال همه چیز را کارآمد میکند. اگر خوب فکر کنید به این نتیجه میرسید که هرچه کارها راحتتر انجام شوند در واقع بهرهوری بیشتر میشود. پس ارگونومی یعنی ایجاد راحتی و بهرهوری بیشتر.
در سادهترین تعریف، علم مطالعهی کار را ارگونومی مینامند. پس ارگونومیستها (کارشناسان ارگونومی و ایجاد طراحیهای ارگونومیک) کار (شغل یا وظیفهای خاص)، چگونگی انجام آن و چگونگی انجام بهتر آن را مطالعه و بررسی میکنند. آنچه ارگونومی را ارزشمند میکند تلاش برای انجام بهتر کارهاست و اینجاست که راحتتر و کارآمدتر کردن کارها مطرح میشود.
ارگونومی اغلب در مورد محصولات به کار برده میشود، اما در طراحی خدمات و فرآیندها هم به همان اندازه سودمند است. ارگونومی پیچیدگیهای زیادی دارد، اما سوالهایی از این قبیل که «چطور باید از محصول یا خدمت استفاده کنم؟ آیا خواستهها و نیازهایم را برآورده میکند؟ آیا استفاده از آن برایم خوشایند خواهد بود؟» بیش از همه ذهن کاربر را درگیر میکند. ارگونومی مشخص میکند که چگونه از چیزی استفاده کنیم، چگونه نیازهایمان را تامین میکند و مهمتر از همه آیا از آن خوشمان میآید و راحتی و بهرهوری به ارمغان میآورد یا نه.
منظور از راحتی فقط طراحی یک دستگیرهی نرم و خوشدست نیست. راحتی از مهمترین ابعاد اثربخشی یک طراحی است. راحتی و سهولت ارتباط انسان و ماشین و نیز رویکرد ذهنی نسبت به محصول یا خدمت، مسئلهی اساسی در یک طراحی ارگونومیک است. معمولا ارتباط انسان و ماشین زودتر مورد توجه قرار میگیرد.
راحتی فیزیکی در استفاده از یک قطعه، احساس خوشایندی به کاربر میدهد. اگر از کار کردن با چیزی خوشتان نیاید، قطعا به آن دست نمیزنید و در نتیجه آن را به ابزاری بیمصرف تبدیل میکنید. چگونگی کاربرد یک محصول مهمترین معیار سنجش کیفیت طراحی آن است. وظیفهی طراح یافتن راههای خلاقانه برای ارتقاء کاربردپذیری محصول است. طرز استفادهی راحت و شهودی، موفقیت محصول را در بازار تضمین میکند. استفادهی فیزیکی راحت و آسان، کاربردپذیری را افزایش میدهد.
رویکرد ذهنی نسبت به ارتباط انسان و ماشین در بازخوردها مشخص میشود. برخی باورها از پیش در ذهن انسان وجود دارند مثل اینکه کیفیت باید خودش را در محصول نشان بدهد؛ احتمالا این جمله را زیاد شنیدهاید: «داد میزنه که چه کیفیتی داره!» بر همین مبنا وقتی نگران سبکی و شکنندگی چیزی باشید، استفاده از آن برایتان راحت نخواهد بود.
ظاهر، کاربرد، دوام و احساسی که یک محصول یا خدمت منتقل میکند، برداشت ذهنی شما را نسبت به آنها شکل میدهد و این امکان را فراهم میآورد که کیفیت را با قیمت مقایسه کنید. ارگونومی بهتر یعنی کیفیت بالاتر، و کیفیت بالاتر یعنی حاضرید برای محصول پول خرج کنید.
بهره وری با اینکه در قالبهای گوناگونی تعریف میشود، اما به زبان ساده، به معنی آسانتر کردن کارهاست. کاهش توان و نیروی لازم برای انجام کارها یعنی بهرهوری فیزیکی بیشتر، کاهش مراحل انجام یک کار یعنی افزایش سرعت (همان بهرهوری) انجام کار، کاهش ابزار و قطعات لازم یعنی بهرهوری، کاهش میزان آموزش مورد نیاز یعنی طرز کار شهودی و افزایش تعداد واجدین شرایط برای انجام کار و این همان بهرهوری است.
آثار بهرهوری در همه جا دیده میشود. اگر انجام کاری آسان باشد، احتمال اینکه بخواهید آن را امتحان کنید بیشتر است، استفادهی بیشتر یعنی کاربرد بیشتر و کاربرد، معیار اصلی سنجش کیفیت طراحی است. وقتی کاری را زیاد تکرار کنید، احتمال اینکه از آن خوشتان بیاید بیشتر میشود و وقتی از انجام کاری خوشتان بیاید، آن کار برایتان راحتتر میشود!
بعد از این معرفی مفصل، بار دیگری که عبارت ارگونومی را شنیدید میدانید چه اهمیتی برای شما دارد. امیدوارم از دانستن این موضوع احساس «راحتی» بکنید!
ارگونومی تأثیرات مثبت شگرفی در زندگی شخصی دارد. اگر شغلتان دشوار است، از آسیبهای تکرارشونده رنج میبرید و یا اینکه تنها به دنبال زندگی بهتر و سالمتری هستید، توصیههای زیر به شما کمک خواهند کرد.
هفتهای ۳ بار به مدت ۳۰ تا ۶۰ دقیقه ورزش کنید. سلامتی عمومی در ارگونومی تأثیر چشمگیری دارد. هر چه سالمتر و قویتر باشید، با بهرهوری بیشتری عمل میکنید. همچنین آسیبهای تکرارشونده درمان میشوند. فراموش نکنید که پیش از ورزش دربارهی آسیبهای احتمالی آن تحقیق و از ورزشهای آسیبرسان اجتناب کنید.
کشش بدن که یکی از سادهترین کارهایی است که میتوانید برای حفظ سلامتیتان انجام بدهید، اثرات شگفتانگیزی بر سلامتی دارد. انجام حرکات کششی حتی به مدت کوتاه (حتی به اندازه ۲ دقیقه) اثرگذار است، البته بهتر است مدت زمان بیشتری را صرف آن کنید. حرکات کششی جریان خون را تقویت میکند و باعث کاهش خستگی میشود، به بدن نیرو میدهد و اضطراب را کم میکند. دستکم ۱ بار در هر ساعت بدنتان را کش و قوس دهید!
دربارهی اینکه چقدر آب بنوشید، حرف بسیار است، اما ۸ لیوان در روز قاعدهی پذیرفته شدهای است. تأثیر نوشیدن آب بر درمان آسیبدیدگی و خستگی معمولا مورد غفلت واقع شده است، اما کمبود آب برای بدن مضر است و روحیهتان را خراب میکند. اگر به اندازهی کافی آب بنوشید خواهید دید که احساس سرزندگی کرده و بهتر کار میکنید.
کارتان و روش انجام آن را بررسی کنید و راههایی برای بهبود آن پیدا کنید. میتوانید با تحلیل وظایف و تقسیم آنها به گامهای مختلف، فضاهایی را که امکان بهبود دارند، شناسایی کنید.
ابزارهای ارگونومیک به شکلهای گوناگونی در اطرافتان وجود دارند. مداد، صندلی یا یک بیلچهی باغبانی، هر یک ممکن است به صورت ارگونومیک ساخته شده باشند؛ آنها را پیدا و استفاده کنید.
بدون خواب کافی نمیتوانید درست کار کنید. کمبود خواب به طور چشمگیری بر تواناییهای فیزیکی، چابکی ذهنی و قضاوتتان اثر میگذارد.
به بیانی، هدف ارگونومی کاهش اضطراب است. به طور کلی ارگونومی اضطراب مداوم ناشی از انجام وظیفه را کاهش میدهد، اما اضطراب بیرونی (جسمی یا ذهنی) بر چگونگی انجام آن وظیفه و همچنین بر سلامتی و حالات روحیتان اثر میگذارد. برای اینکه بهترین نتیجه را از ارگونومی بگیرید، تا جایی که ممکن است اضطرابتان را کاهش دهید.
چکاپ پزشکی منظم و مداوم باید جزو اولویتهای شما باشد. با این کار از مشکلات و بیماریهای احتمالی آگاه میشوید و برای درمان و جلوگیری از آنها (به کمک ارگونومی) اقدام میکنید.
با ثبت دردهایتان میتوانید مواردی را که نیاز به درمان دارند شناسایی کنید، زیرا عضو دردناک به شناسایی ابزار یا فضاهای مشکلدار کمک میکند؛ پس از شناسایی میتوانید برای اصلاح اقدام کنید.
بدون پاداش، احساس خوبی از تلاشهایتان نخواهید داشت. درست است که سلامتی به تنهایی پاداش ارزشمندی است، اما چرا خرید ابزارهای ارگونومیکِ باحال که به سلامتی بیشتر کمک میکنند، پاداش ما نباشد.
شرکتها و بنگاههای پیشرو، ارگونومی را در تمامی فرآیندهای کاری در نظر میگیرند. وزارت کار و صنایع آمریکا با مطالعهی ۲۵۰ مورد به این نتیجه رسید که ارگونومی در کاهش هزینهها، افزایش بهرهوری، کیفیت محصول و به طور کلی تأمین اهداف شرکتها مؤثر است.
محیط کار ارگونومیک قطعا بهرهوری کارکنان را افزایش میدهد. اما منظور از ارگونومی در محیط کار چیزی فراتر از چیدمان صندلیها و استفاده از صفحهکلید مناسب است. محیط کار ارگونومیک نه تنها بهرهوری را افزایش میدهد بلکه آسایش بیشتری برای کارکنان فراهم و روحیهشان را تقویت میکند. در مقابل کارکنان سالم و باروحیه بهتر کار میکنند. این چرخهی به هم پیوستهی پیشرفت و همافزایی، مشخصهی اصلی ارگونومی خوب و اثرگذار است.
بسیاری از عناصر ارگونومیک که تأثیر مستقیم بر بهرهوری، راحتی و روحیهی کارکنان دارند، به آسانی و با هزینهای اندک قابل تنظیم و پیادهسازی هستند. در ادامه با این عناصر آشنا میشوید.
گفتیم که ارگونومی به بیانی ایجاد همخوانی بین کار و کارگرست. این تناسب با استفاده از ابزارهای تخصصی و سیستمهای کارآمد ایجاد میشود، اما مهمترین عامل بهرهوری علاقهمندی است؛ یعنی کارگر (کارمند یا…) از نظر ذهنی پذیرای کار (شغل، وظیفه و…) مورد نظر باشد.
شما در چه کاری مهارت دارید؟ انجام چه کاری را دوست دارید؟ در انجام کدام یک از کارهای موردعلاقهتان مهارت دارید؟ این، همان کاری است که با بیشترین بهرهوری انجام میدهید. ایجاد هماهنگی بین علاقهمندیهای افراد با وظایف کاریشان تأثیر شگرفی بر روحیه و بهرهوری آنها دارد. این مفهوم توجه روزافزونی را در مدیریت، ارگونومی و مهندسی جلب میکند؛ شرکتها به جای استخدام فردی با مدرک و مهارت بالا به دنبال افرادی هستند که از عهدهی کار بر بیایند و علاقهمند به انجام آن باشند. آموزش چنین فردی سادهتر، احتمال همکاریاش در درازمدت بیشتر و کارش از همان آغاز سازندهتر است.
میزان مهارت افراد باید با انتظارات شغلی آنها متناسب باشد. انتظار بیش از اندازه از فرد میزان خطا و اضطراب را افزایش میدهد و آرامش آنها را بر هم میزند. در مقابل کمکاری و عدم استفادهی بهینه از کارکنان بهرهوری را کاهش میدهد.
تخصیص وظایف به افراد تنها بر اساس مهارت آنها روش کارآمدی نیست. در تخصیص وظایف، هم مهارت و هم علاقهمندی فرد باید در نظر گرفته شود. البته گاهی لازم است کاری انجام شود در حالی که هیچکس تمایلی به انجام آن ندارد؛ در چنین مواقعی فردی که توسط مدیران انتخاب میشود باید شرایط را بپذیرد و کاری را که به او محول شده انجام دهد. اما برای آسایش عمومی و حفظ روحیهی افراد، چنین رویهای باید به طور محدود و در زمان مشخص انجام شود تا کارکنان بدانند این روند همیشگی نیست و با پایان این وظیفهی خاص روزهای خوش در انتظارشان است.
در محیط کار ارگونومیک نه تنها ارتباط انسان با محیط (هر آنچه مستقیما با آنها در تماس هستید) بلکه اثر روانشناختی محیط بر انسان نیز مورد توجه قرار میگیرد. از میان عناصر فیزیکی محیط کار، نور، دما و مبلمان بیشترین تاثیر را بر انسان دارند. کار در دمای مناسب تاثیر ۱۰ تا ۱۵ درصدی روی بهرهوری دارد. شدت نور، جهت آن، رنگ و منبع آن ممکن است باعث خستگی چشم شوند یا برعکس از فشار آن بکاهند.
بوهای ناخوشایند، تند یا مصنوعی ممکن است مانعی برای بهتر کار کردن باشند. یک عنصر اغلب فراموش شده در ارگونومی محیط کار، صداست که حتی ممکن است امکان کار کردن را از شما بگیرد. جنس کف و دیوارها اگرچه درجهی اهمیت کمتری دارند، در القای حس مثبت یا منفی مؤثرند. به طور کلی هر چیزی که احساسات شما را تحت تأثیر قرار میدهد، باید در نظر گرفته شود.
در کنار همهی این موارد، همکاران و کسانی که اتاق کارتان را با آنها شریک هستید نقش مهمی در سلامتی و آسایش شما دارند به ویژه اگر حرف و حدیثها و شایعات کاری به بیرون از آبدارخانه درز کنند. تناقضها و اختلافات شخصیتی میتوانند آسایشتان را سلب، روحیهتان را خراب و بهرهوری را نابود کنند.
مبلمان به ویژه در محیط کار، حلقهی اتصال ابزار و لوازم با محیط است. میز کار اهمیت زیادی دارد و ارتفاع، عمق، شکل و حتی رنگ آن بر کاری که میکنید و احساسی که دارید، تأثیرگذار است. به عنوان یک پشت میز نشین، احتمالا از عضلات خلفیتان بیشترین کار را میکشید! صندلی مناسب و ارگونومیک عنصر اساسی در محل کار است و نقش مهمی در سلامتی و راحتی شما دارد. پس مطمئین شوید که صندلیتان در خدمت شماست و نه باعث زحمتتان!
هستهی ارگونومی انتخاب ابزار درست برای کار درست و تلاش برای ایجاد تناسب بین کار و کارگر، دستکم از بعد فیزیکی است.
برای این کار، نخست وظایف را تحلیل کنید. با این کار ابزار ارتباطی بین انسان و ماشین، ابزار مورد نیاز و کاری که با آنها انجام میشود، شناسایی میشوند. در نتیجهی این فرآیند مشخص میشود چه چیزهایی به انجام آسانتر و سریعتر کارها و با خستگی کمتر کمک میکنند.
رایانه، نمایشگر، صفحهکلید و ماوس رایجترین ابزار کار در محیطهای کار هستند بنابراین ارگونومیک بودن آنها و چیدمانشان اهمیت بیشتری دارد. همچنین سایر ابزاری که ساعات طولانی با آنها کار میکنید مانند تلفن باید ارگونومیک باشند. میزان تناسب این ابزار با سازوکار طبیعی بدن در استفادهی کارآمد آنها مؤثر است.
موضوع مکانیک یا حرکتهای بدنی در طراحی ارگونومی محیط کار کمی پیچیده است. در هر فعالیتی برخی حرکات پیوسته تکرار میشوند، این حرکات باید آسان باشند و تکرار مداومشان ایجاد آسیب نکند. اما مشکل اینجاست که برخی حرکات را به قدری در حین کار تکرار میکنید که در نهایت دچار آسیب خواهید شد و تهیهی ابزار ارگونومیک فقط آسیبدیدگی را به تعویق میاندازد.
در حین کار دفتری نشستن، تایپ کردن، کار با ماوس و تلفن بیشترین زمان را به خود اختصاص میدهند. بدون هیچ، اما و اگر و بهانهتراشی، باید تا جایی که امکان دارد از نشستن اجتناب کنید. نشستن طولانیمدت آسیبزاست پس دستکم سعی کنید وضعیت نشستنتان درست باشد.
قدم زدن، استراحت در حین کار و ابزارهای پشتیبان ارگونومیک، انجام کارها را امنتر و از سلامتی و بهرهوریتان مراقب میکنند.
پاداش به طور مستقیم یک عامل ارگونومیک محسوب نمیشود، اما نقش مهمی در ارزیابی روانی از ارزش خود و کاری که انجام میدهید، دارد. اگر احساس کنید کارتان بیارزش است یا کسی آن را ارج نمیدهد، روحیهی کاری و بهرهوریتان تحت تأثیر قرار میگیرد. احساسی که نسبت به خودتان دارید مهمترین عامل در بهرهوری شماست و پاداش فارغ از اینکه به چه شکلی باشد، نقش مهمی در این برداشت دارد.
ارگونومیِ درست، ارزش هر ثانیه و هر ریالی را که صرف میکنید، دارد. شواهد علمی بسیاری در تاییدِ صرفهی اقتصادیِ ایجاد و توسعهی ارگونومی خوب وجود دارد. افزایش بهرهوری کارکنان در قرن گذشته تا حد زیادی ناشی از افزایش سطح تحصیلات و نیز ارگونومی بوده است. شرکتها افزایش سهم بازار محصولات جدیدشان را که محصول خلق تجربهای دلپذیر برای مشتری است، مدیون ارگونومی خوب هستند. کاهش اتکا به مهارت افراد برای انجام کارها نتیجهی آسانتر شدن وظایف و یکی از محصولات ارگونومی خوب است.
طراحی ضعیف و ناکارآمد محصول و سیستم تولید افراد را خیلی زود خسته میکند. ارگونومی غلط نه تنها بهرهوری بلکه روحیه و اشتیاقتان را برای کار کردن از بین میبرد. در مقابل ابزار و روشهای ابتکاری نو که افراد هر طور که بخواهند میتوانند از آنها استفاده کنند و زندگی را بهتر میکنند، به شما حس سرخوشی میدهد! با وجود چنین اثر روانشناختی عمیقی، آیا هزینههای احتمالی منطقی به نظر نمیرسند؟ با چنین ابزار و روشهایی مشتریان را برای همیشه مال خود میکنید.
اگر باورش برایتان سخت است به آخرین باری فکر کنید که در یک رستوران سرویس بدی به شما دادند؛ حتی غذای فوقالعادهاش هم باعث نمیشود دوباره به آنجا بروید، چون تجربهی ناخوشایند ناشی از محیط و افراد اثر همهی نکات مثبت را از بین برده است.
شاید بگویید این ربطی به ارگونومی ندارد، اما اشتباه میکنید. این همهاش ارگونومی است! موفقیت یک سیستم یا روند به عنوان یک مجموعه، در گروِ واسطها و کانالهای ارتباطی میان محصول و مصرفکننده است. رضایت مصرفکننده از واسطها و میزان کارایی و دقت آنها در انجام وظایفشان، همگی عوامل ارگونومیک هستند.
برای دستیابی به ارگونومی خوب، باید بدانید چه میخواهید؛ کدام رنگ، شکل، طرح، اندازه و… برای شما مناسبتر است. بهتر است پیش از پیادهسازی نهایی، یک طرح آزمایشی را امتحان کنید به ویژه اگر قرار است هزینه بالایی برای آن بپردازید. انتظارِ سادهتر شدن کارها حق طبیعی شماست و باید محقق شود. فراموش نکنید که ارگونومیِ جادویی که برای همه کس و در همه جا کارراهانداز باشد وجود ندارد! اگر کسی از ارگونومی فوقالعاده اش تعریف کرد، دلیل نمیشود که آن ارگونومی برای شما هم مناسب باشد. ارگونومی یک چیز شخصی است؛ شما باید ویژگیهای فیزیکیتان، ماهیت کارتان و عادتهایتان را بشناسید و ببینید آیا همه چیز با شما و شرایط پیرامون شما همخوانی دارد یا نه.
گاهی در بعضی موارد آموزش ضروری است. این لزوما به معنای ارگونومی بد نیست فقط نشاندهنده پیچیدگی اجتنابناپذیر برخی چیزهاست. در این مواقع باید این نکات را در نظر بگیرید:
چقدر آموزش لازم است؟
چقدر هزینه برای آموزش لازم است؟
اگر آموزش قطع شود، از سرگیری آن چقدر دشوار خواهد بود؟
آیا مزیت (های) آن به صرف این هزینه و تلاش میارزد؟
اما باید بدانید که برای دستیابی به بهترین نتیجه باید هر چه زودتر اقدام کنید. ۹۵ درصد منابع تدارکاتی (لجستیک) شما باید صرف ۱۰ درصدِ آغازین چرخهی زندگی پروژه شود. به عبارتی اگر از همان آغاز به شکلی کارآمد عمل کنید، بیشترین بهره را از چرخهی تولید محصول یا خدمت میبرید. در مقابل هر چه این کار را بیشتر به تأخیر بیندازید، هزینهی بیشتری برای خود میتراشید و هنگامی که هزینهی این کار سرسامآور بشود، افراد کمی تمایل به انجام اقدامات لازم خواهند داشت.
منبع: سایت چطور