با وجود عبور از ششمین ماه شیوع کرونا در ایران، هنوز کمک موثری به رسانهها به ویژه رسانههای خصوصی برای تداوم حیاتشان از سوی متولیان امر صورت نپذیرفته و این شرایط رسانهها را با دشواریهای فراوانی برای بقا مواجه نموده است، به گونهای که حتی برخی رسانههای متصل به منابع دولتی نیز ناچار به تعدیل شدهاند که تنشهایی را نیز در فضای رسانهای در پی داشته است. آیا این وضعیت تداوم خواهد یافت و رسانهها به ویژه بخش خصوصی به حال خود رها خواهند شد تا از میان بروند یا اوضاع دستخوش تغییر خواهد شد؟
به گزارش «تابناک»؛ با توجه به تشدید دشواری فعالیت مطبوعات متاثر از فضای کسب و کار، شاید اکنون برای اجرای پیش بینی که «تابناک» در طول سال نود و هشت درباره سال جاری بارها انجام داد و راهکارهایی نیز برای آن مورد اشاره قرار گرفت، دیر شده باشد. در شش ماه اخیر و گزارشهای متعددی از تعدیل روزنامهنگاران حکایت داشته که بر اساس آن، از ابتدای اسفندماه تا امروز دستکم سی خبرنگار، عکاس، ویراستار و دیگر عوامل فنی رسانهها، مشمول تعدیل و کوچکسازی رسانهها برای تداوم حداقلی حیات رسانه شده و شغل خود را از دست دادهاند.
سیدعباس صالحی در واپسین روزهای فروردین سال جاری، در نامههای جداگانه به معاون اول رئیسجمهور، رئیس دفتر رئیسجمهور، رئیس سازمان برنامه و بودجه و معاون اقتصادی رئیسجمهور با اعلام خسارات وارده به بخش فرهنگ و هنر ایران، خسارات وارده به حوزه رسانهای و تولید محتوای دیجیتال را بیش از 278 میلیارد تومان اعلام کرده بوده که از آن زمان تاکنون، بیشک این خسارت چندین برابر شده و فشار شدیدی بر گرده رسانهها قرار گرفته که تبعاتش برای عرصه به مراتب دیرپاتر از ویروس کرونا خواهد بود و تا رونق وسیع اقتصاد، این بحران در فضای رسانههای محسوس خواهد بود.
چندی پیش، معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به «تابناک» اعلام کرده بود، ۳۵ میلیارد تومان برای پرداخت حق بیمه اهالی فرهنگ و هنر در نظر گرفته شده که ۷.۵ میلیارد تومانِ آن پرداخت شده و مابقی در مرحله تخصیص است. همچنین از میزان ۵۱۳ میلیارد تومان درخواست جبران خسارت کرونا، ۴۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان تسهیلات (وام) به اهالی فرهنگ پرداخته شده است. با این حال تا به اینجا یا برخی رسانهها مشمول دریافت کمک نشدهاند و اگر رسانهای نیز این کمکها را دریافته کرده ـ تابناک نمیتواند مستقل تایید کند ـ این کمکها موثر و رافع فشار شدید بر رسانهها نیست.
درآمد رسانهها از آگهی به عنوان یکی از اصلیترین منابع درآمدی این حوزه، به واسطه رویکرد انقباضی در بخشهای دولتی و خصوصی، به شدت کاهش یافته و تبلیغات مرسوم رنگ باخته است. بخش وسیعی از آگهیهای برندهای مختلف در رسانهها طی شش ماه اخیر نیز وصول نشده و بسیاری از رسانهها از آگهیدهندگان طلبهای میلیاردی دارند که وصولشان در این شرایط دشوار شده است. همین وضعیت فشار را بر رسانهها که در این ایام معمولاً با ریزش مخاطب مواجه بودهاند، دو چندان ساخته و مدیریت مالی رسانهها را به امری پیچیده تبدیل نموده است.
جامعه رسانهای ایران اکنون بیش از آنکه در پی عدد و رقم و خواندن آمارهای رنگارنگ مسئولین باشد، به دنبال حمایتهای موثر دستکم تا سطحی است که بتواند از بحران عبور کند. اگر این تاخیر در ارائه گسترده حمایت موثر و واقعی که ضامن حفظ حیات رسانههای خصوصی است، تداوم داشته باشد، به جز رسانه های دولتی و متکی به نهادها، رسانهای در بخش خصوصی نمیماند. شاید برای برخی این اتفاق چندان هم ناخوشایند نباشد؛ اما بیشک سپهر رسانهای کشور و تصمیم گیرانی که منافع ملی را با نگاه بلندمدت مینگرد، تبعات مرگ رسانههای غیردولتی را درک میکنند.