به گزارش «تابناک»، به دلیل شکل این نمودارها که شبیه شمع است، به آن کندل استیک یا شمعدان میگویند.
این نوع نمودار اولین بار توسط فروشندگان برنج در ژاپن استفاده میشد تا بتوانند قیمتهای بازار و شتاب قیمتی روزانه را صدها سال قبلتر از بکارگیری این نمودارها در بازارهای مالی جهان رصد کنند.
بخش میانی شمع با نام بدنه (real body) شناخته میشود و نشاندهنده این است که آیا قیمت بستهشدن بالاتر از قیمت باز شدن بوده است یا پایینتر از آن.
وقتی قیمت بستهشدن آن دارایی پایینتر از قیمت بازشدن باشد، بدنه شمع به زنگ تیره یا قرمز و وقتی که قیمت بستهشدن دارایی بالاتر از قیمت بازشدن آن باشد، بدنه شمع به رنگ سبز یا سفید نمایش داده میشود. این رنگها بستگی به تنظیمات نرمافزاری که این نمودار را رسم میکند دارد و میتواند به رنگهای متفاوت دیگری نیز نمایش داده شود.
سایههای شمعها نیز بالاترین و پایینترین قیمت روز را نشان میدهند.
یک کندل استیک میتواند متناسب با قیمتهای بازشدن، بستهشدن، قیمت بالا و پایین دارای انواع مختلفی باشد.
کندل استیکها احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل نمودارهای شمعی تشخیص دهند.
این نمودارهای شمعی که در حدود سال ۱۷۰۰ میلادی برای پیگیری قیمت برنج استفاده میشده اکنون یک تکنیک بسیار مناسب برای داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند.
بدنه سفید یا سبز شمع، نشاندهنده فشار قوی خرید در دوره زمانی مربوطه و معمولا نشاندهنده صعودی بودن قیمت است. با این حال صرفا نباید براساس این نشانهها تصمیمات خرید و فروش را گرفت و به سایر فاکتورهای تحلیل باید توجه شود.
برای مثال اگر همین شمع با بدنه بزرگ سفید در یک محدوده حمایت تشکیل شود، میتواند نشانهای قوی از بازگشت قیمت به سمت بالا باشد.
برعکس، شمعی با بدنه مشکی یا قرمز نشاندهنده فشار فروش است و اگر در محدوده مقاومت شکل بگیرد، احتمال شروع افت قیمت بیش از احتمال رشد خواهد بود.
یکی از الگوهای معمول و متداول برگشت قیمت در نمودارهای شمعی، تشکیل یک کندل با بدنه کوچک، ولی مشکی است که سایه پایینی بلندی دارد. این الگو با نام «چکش» شناخته میشود که معمولا در کفهای قیمتی شکل میگیرد. این الگو نشان میدهد قیمت ابتدا افت زیادی داشته، ولی بعد رشد کرده و نزدیک به قیمت بازشدن، بسته شده است.
الگوی متضاد «چکش» را میتوان الگوی «مرد دارآویز» (hanging man) دانست. این الگو معمولا در سقف قیمت تشکیل میشود. بدنه شمع کوچک و سایه بلندی در بالای شمع قرار دارد.
بیشتر معاملهگران در بازارهای مالی از کندل استیکها برای شناسایی کفها و سقفهای قیمت استفاده میکنند.
سه نموداری که در تحلیل تکنیکال بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد عبارتند از: نمودار خطی، نمودار میلهای و نمودار شمعی – ژاپنی
یک معاملهگر معروف به نام «هوم ما» دریافت قیمتها در بسیاری از مواقع تحت تاثیر احساسات معاملهگران تغییر میکند؛ از این رو در معاملات خود نمودار شمعی را مورد استفاده قرار میداد؛ چرا که این نمودار به نحوی نشاندهنده احساسات بازار است. نمودارهای شمعی در سال ۱۹۹۰ مورد توجه آقای «استیو نیسون» قرار گرفت و توسط ایشان به غرب معرفی شد.
در نمودار خطی تفاوتی در مناطق مختلف نمودار را شاهد نیستیم؛ چرا که فقط قیمت بسته شدن در این نمودار مطرح است و در نمودار میلهای که قیمتهای متفاوت ازجمله بازو بسته شدن قیمت در بازه زمانی موردنظر نشان داده میشود تشخیص این اطلاعات به راحتی نیست. اما در نمودار شمعی گویی این اطلاعات به صورت برجسته از نمودار جدا شده و در ذهن معاملهگر نقش میبندد.