امدادگری قدیمی از پیشکسوتان هلال احمر که خاطرهای مشترک در دوران بم داشتیم با من تماس گرفته اند و نظر بنده را نیز پیرامون انتخابات شورای عالی جمعیت خواستند. البته ایشان اشارهای به انتقادهای دوران پیشینی که هنوز در برخی موارد هست و بدان معتقد بوده ام، داشتند.
چند نکته را خدمت ایشان و اعضای مجمع عرض میکنم. البته این عرایض را در جلسهای دوساعته با سخنکوی شورای عالی قبل ارایه کردم که بجز یک مورد بقیه را پذیرفتند. از طرح و ۱۳ صفحه اصلاح اساسنامه که بگذریم، فقط چند نکته را عرض میکنم که شاید در نظر مجمع محترم مقبول بیفتد.
یکم: مجمع محترم؛ شورای عالی جمعیت عصاره شماست. در سه سال گذشته جمعیت به خاطر از دست دادن وزن خود؛ به تلاطم افتاد؛ خواهش بدنه پرسنل اینست که افرادی که صاحب برنامه و وجاهت داوطلبی هستند را برگزینید. افراد فاقد برنامه اگر روحیه داوطلبی هم داشته باشند، باری برگردن هلال احمرند.
دوم: استقلال مجمع و شورای عالی را در مقابل ارکان دیگر جمعیت حفظ کنید. این استقلال باید در راستای سینرژی و همکاری باشد. فشار دولتها؛ جمعیت را در سو تفاهم اول انقلاب یکبار از هم پاشید؛ لذا جمعیت زمانی میتواند دستیار دولت باشد که شورای عالی و مجمع اش؛ وزن قابل توجه استقلال شخصیت حقیقی و حقوقی داشته باشد. بتوانند بر ارکان دیگر جمعیت نظارت کنند و معدن تجارب حکمرانی در مدیریت بحران؛ امور داوطلبانه و بازگرداندن جمعیت به نهاد واسط بین مردم و دولت گردند.
سوم: مرحوم دکتر خطیبی پزشک نبودند. مرحوم دفتری و سایر پیشکسوتان. شخصیت افراد و روحیه ایشان را بر کلیشهها ترجیح دهیم.
شورای عالی جمعیت هلال احمر، افرادی میخواهد که از دولت؛ نهادهای حاکمیتی و سایر قوا برای جمعیت، نفوذ کلام بخرند و البته خود وارسته باشند و ضمن همکاری با ریس و سایر ارکان، قدرت شخصیتی نظارت را داشته باشند. در برخی موارد افرادی از شورای عالی در ارکان جمعیت حل شده اند. گاهی نیز روحیات منفعت طلبانه داشته اند؛ لذا خواهش بدنه جمعیت حفظ آبروی مجمع و تشخص شورای عالی در مقابل ارکان دیگر و نمایندگان دولت است.
در پایان، یک توضیح کوچک خدمت اعضای شورای عالی قبلی جمعیت عرض میکنم. بنده نه خصومت و نه نقد بی تقوا به این دوستان داشته ام، اما به مرور زمان ادخال نظرات کارشناسی باید به اعضای گرامی شورای عالی بیشتر شود. این نقد به جایی است. اما در مورد مصادیق هرچه مجمع محترم تصمیم بگیرد؛ جز وضعیت ویژه این روزهای هلال احمر عرضی ندارم. بنده سختترین نقدها را به آقای دکتر سید سلمان سامانی داشته ام. اما مردانگی اقتضا میکند که در سه مورد اخلاقا از وی به عنوان نمونه شنوایی و درک سخنان بدنه و پیشکسوتان نام ببرم. اول پیش قدمی وی در انتخاب ریس فعلی جمعیت در شرایط کروناست که جمعیت را از روی ویلچر بلند کرد؛ گذشت ایشان از حق انتخاب ریس شدن و رای جمعی به ریس فعلی مردانگی بود. دوم این حسن نیت است که هیچ کس بخاطر ترمیم اساسنامه جمعیت در مسیر استقلال و بالندگی جز کمیسیون بهداشت مجلس و آقای سامانی از امثال این کمترین تشکر نکرد در صورتی که ایشان حق گلایه از بنده داشتند.
در جایگاه فعلی وی در وزارت کشور هم عرضم این بود که جمعیت باید رکن ستاد بحران وزارت کشور باشند که مبانی درستی در تایید این موضوع داشتند. نقد مکتوب یکی از اعضای شورای عالی به بنده هم شاید تا وضعیت اساسنامه اینست صحیح باشد. آن نقد مکتوب این بود که اگر دبیرکل و ریس جمعیت که عضو شورای عالی هستند، حق معرفی شدن به ریس جمهور را دارند، چرا آقای دکتر سامانی و نفر دیگر این حق را ندارند.
این نکته نیز منصفانه است و لذا اگر حقی از ایشان به واسطه این ضعف اساسنامه ضایع شده است، باید پذیرفت. هرچند وی در شورای عالی بیشتر میتواند منشا خدمات باشد تا ریاست جمعیت که فعلا در شرایط سخت؛ مدیریت را به عهده گرفته اند.