چهار زن در امتداد خط باریک آفتاب که از لای درز پنجرهها به زیرزمین نفوذ کرده، نشسته اند؛ پارچه بزرگی را در دست گرفته اند و هر کدام گوشه ای از آن را میدوزند. نور خورشید روی پارچه افتاده و نقش رنگارنگ گلهای بهاری را به رقص آورده است. قرار است یک رومیزی بزرگ از آن دوخته شود. یکی از زنها سرپرست خانوار است و دیگری به تازگی همسرش را از دست داده. دو نفر دیگر هم چند ماهی است که ازدواج کرده اند اما همسرانشان به دلیل مشکلات کارخانه، مدتی است که حقوق دریافت نکردهاند. صاحب کارگاه خیاطی، زنی میانسال است که نیروهای کارگاهش را از میان زنان سرپرست خانوار انتخاب کرده است. میگوید: «سه ماه پیش در سایتهای خرید و فروش آنلاین مانند دیوار آگهی استخدام تعدادی خیاط زن دادم. از بین دهها نفری که تماس گرفتند، آنهایی که بیشتر از همه نیازمند کار بودند را انتخاب کردم چون خودم هم در گذشته شرایط مشابه داشتم و سرپرست خانوار بودم.»
هر چهار زنی که در خیاطی کار میکنند از طریق سایت دیوار با کارگاه آشنا شدند و از ۲ ماه پیش کارشان را شروع کردند. زهرا ۴۵ ساله است. همسرش راننده اتوبوس بود که ۶ ماه پیش در یکی از جادههای برون شهری تصادف کرد و جان خود را از دست داد. از آن موقع تامین هزینه زندگی خود و دو فرزند نوجوانش بر عهده اوست. میگوید: «من از نوجوانی خیاطی میکردم و همیشه دوست داشتم برای خودم کارگاهی داشته باشم اما به دلیل شرایط زندگی و فقر، نتوانستم. در گذشته کم و بیش از دوست و آشنا سفارش دوخت میگرفتم تا اینکه ۶ ماه پیش همسرم در یک تصادف فوت کرد. برای تامین هزینهها راهی جز خیاطی نداشتم اما سفارش آنچنانی به دستم نمیرسید. تا اینکه یکی از دوستانم گفت در سایت دیوار به دنبال آگهی استخدام بگردم. همین کار را هم کردم و با آگهی کارگاه روبرو شدم.» زهرا سوزن را در خطی مستقیم به جان پارچه میاندازد و گوشههای آن را با ظرافت میدوزد. همانطور که اضافه نخ را با دندان میبرد، ادامه میدهد: «بعد از اینکه به کارگاه آمدم با صاحب آن که زنی میانسال است صحبت کردم و قرار شد در ازای روزی ۶ ساعت کار، ماهانه یک میلیون تومان حقوق بگیرم. این درآمد آنچنان زیاد نیست اما از هیچی بهتر است.»
زنان نیمی از جمعیت ۸۲ میلیون نفری ایران را تشکیل میدهند اما در بهترین شرایط اقتصادی، سهمشان از میزان اشتغال، حدودا یک چهارم مردان است. آخرین گزارش مرکز آمار نشان میدهد نرخ بیکاری زنان طبق الگوی سالهای گذشته، تقریبا دو برابر مردان است. تا پایان تابستان ۹۸، از بین ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار بیکار ایران، حدود یک میلیون نفر زن بودهاند که نرخ ۱۸.۲ درصدی را نشان میدهد؛ این رقم برای مردان حدود ۸.۶ درصد است. از طرفی حدود ۲۱ میلیون زن خانه دار در ایران وجود دارد که در زمره جمعیت غیر اقتصادی قرار میگیرند. عمده این شهروندان به گوشیهای هوشمند و فضای مجازی دسترسی دارند بنابراین طبیعی است که اینترنت، با ایجاد دسترسی آسان و سریع به مشتری، بهترین گزینه برای زنان، خصوصا خانهدارها برای اشتغال باشد.
۵ دستگاه چرخ خیاطی در کارگاه وجود دارد که همهشان در سکوت فرو رفتهاند. کار با آنها چند ساعت پیش تمام شده و حالا دوخت با دست انجام میشود. در کنار زهرا، زنی ۳۲ ساله نشسته که همسرش چند ماه است از کارخانه محل کارش حقوق دریافت نکرده است. ناهید میگوید: «حدود یک سال است که ازدواج کردهام. همسرم در یک کارخانه کارتنسازی کار میکند که ماهانه حدود ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان حقوق میدهند اما الان ۵ ماه است که به دلیل شرایط اقتصادی، حقوقشان عقب افتاده. من از بچگی از مادرم خیاطی یاد گرفتم. سه ماه پیش وقتی داشتم آگهی فروش وسایل آشپزخانه در سایت دیوار را میدیدم، دستم به یکی از گزینهها خورد و اتفاقی آگهی استخدام در کارگاه آمد. همانجا به شمارهاش زنگ زدم و بعد از مراجعه حضوری، استخدام شدم. حقوق من اینجا حدود ۸۰۰ هزار تومان است چون بیشتر از ۵ ساعت نمیتوانم کار کنم.»
زهرا و ناهید از جمله زنانی هستند که از طریق سایتهایی مانند دیوار موفق به پیدا کردن محلی برای اشتغال شدهاند. در کنار آنها، زنانی هم هستند که از طریق فضای مجازی، دامنه شغل خود را گسترش و درآمدشان را افزایش دادهاند. سمیه در حاشیه شهر سمنان زندگی میکند و کارش رنگ آمیزی گلدانها و بشقابهای سفالی است. او از چند ماه پیش در سایت دیوار آگهی فروش بخشی از این گلدانها را داده و موفق شده ماهانه حدود ۵۰۰ هزار تومان به درآمد خود اضافه کند. میگوید: «همسرم کارگر است و ماهانه حدود ۱.۵ میلیون تومان درآمد دارد. برای تامین هزینهها باید هردویمان کار کنیم. من این گلدانها و بشقابها را از تولیدکننده میخرم و با کمی سود به مشتریها میفروشم. چند وقت پیش در سایت دیوار آگهی دادم. ماهانه حدود ۵۰۰ هزار تومان از این طریق درآمد دارم.»