در مورد جشن تیرگان در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
کلیات
تیرگان یکی از جشنهای ایرانی در تیرروز از تیرماه برابر با ۱۳ تیر در گاهشماری ایرانی برگزار میشود. این جشن در گرامی داشت تیشتر (ستاره بارانآور در فرهنگ ایرانی) است و بنا به سنت در روز تیر (روز سیزدهم) از ماه تیر انجام میپذیرد. در تواریخ سنتی تیرگان روز کمان کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است. همچنین جشن تیرگان به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بودهاست.
جشن تیرگان در تقویم
بر اساس تقویم باستانی مازندران شب سیزدهم تیرماه ازماههای تقویم مازندرانی که با تیرماه خورشیدی متفاوت است جشن تیرماه سیزه شو در ساری برگزار میشود. این جشن را تیرگان نیز مینامند، چون سیزدهمین روز هر ماه قدیم نیز تیر نامگذاری شدهاست و همزمان شدن نام روز با نام ماه را به عنوان تیرگان جشن میگیرند. جشن تیرگان هر ساله در یکم تیر ماه در فراهان برگزار میشود. این جشن به شکرانه برداشت گندم انجام میشود و ریشه در باورهای مردم منطقه دارد که تا به امروز نیز حیات داشتهاست. در مازندران نیز جشن تیرگان با نام تیرماه سیزده شو در شب سیزدهم تیر ماه برگزار میشود.
آداب و رسوم
مردم مهدیشهر (سنگسر) نیز این جشن باستانی را به نام جشن تیر مُای سیزده در تاریخ ۲۲ آبان مقارن با روز سیزدهم ماه اوریا تقویم سنگسری در قالب جشنواره برگزار میکنند. در این جشن آیینی غذای مخصوصی به نام سیزده تامو طبخ میشود.
بهار مختاریان اعتقاد دارد که جشن تیرگان در اصل جشن انقلاب تابستانی در اول تیرماه بودهاست. آنچه که اکنون در فراهان بازماندهاست.
این جشن در گرامی داشت تیشتر (ستاره بارانآور در فرهنگ ایرانی) است و بنا به سنت در روز تیر (روز سیزدهم) از ماه تیر انجام میپذیرد. در تواریخ سنتی تیرگان روز کمان کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است. همچنین جشن تیرگان به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بودهاست. (آثارالباقیه، فصل نهم، بخش عید تیرگان).
جشن تیرگان در ایران باستان
موبد کورش نیکنام برگزاری جشنها با استفاده از گاهشماریهای سنتی با ماههای ۳۰ روزه را بیتوجهی به دانش نجوم و دستاوردهای خیام و موجب ناهماهنگی در جشنها دانسته و لزوم توجه به گاهشماری ملی و رسمی با ماههای ۳۱ روزه را یادآور شدهاست.
جغرافیای جشن تیرگان
جشن همه ساله در مازندران ساری و همه ساله توسط زرتشتیان ایران در شهرهای تهران، کرج، یزد و روستاهای اطراف، میبد، اردکان، کرمان، بم، شیراز، اصفهان، اهواز، منطقه فراهان و اروپا و آمریکا در روز دهم تیر برگزار میشود؛ که البته تعطیل نبودن این روز در ایران و دیگر کشورها گاه باعث میشود تا در نزدیکترین روز تعطیل این جشن برگزار شود.
آبپاشی
این جشن در کنار آبها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیشِ رو همراه بوده و همچون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی «آبریزگان» یا «آب پاشان» یا «سر شوران» یاد شدهاست. در گذشته «تیرگان» روز بزرگداشت نویسندگان و گاه به «روز آرش شیواتیر» منسوب شدهاست.
ارمنیان ایران نیز در روز سیزدهم ژانویه آیینهایی برگزار میکنند که برگرفته و در ادامه جشن تیرگان است. در برخی مناطق مانند فراهان صدها سال است این جشن به شکل با شکوه در اول تیر برگزار میشود
فال کوزه
یکی دیگر از مراسم این جشن مانند بسیاری از جشنهای ایرانی «فال کوزه» (چکُ دولَه) میباشد. روز قبل از جشن تیرگان، دوشیزهای را برمیگزینند و کوزه سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او میدهند که «دوله» نام دارد، او این ظرف را از آب پاکیزه پر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه آن میاندازد آنگاه «دوله» را نزد همه کسانی که میبرد که آرزویی در دل دارند و میخواهند در مراسم «چک دولَه» شرکت کنند و آنها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند اینها در آب دوله میاندازند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز، چون سرو یا مورد میبرد و در آنجا میگذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه کسانی که در دوله جسمی انداختهاند و نیت و آرزویی داشتهاند در جایی گرد هم میآیند و دوشیزه، دوله را از زیر درخت به میان جمع میآورد. در این فالگیری بیشتر بانوان شرکت میکنند و سال خوردگان با صدایی بلند به نوبت شعرهایی میخوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دوله میبرد و یکی از چیزها را بیرون میآورد، به این ترتیب صاحب آن جسم متوجه میشود که شعر خوانده شده مربوط به نیت، خواسته و آرزوی او بودهاست.
دستبند تیر و باد
در آغاز جشن بعد از خوردن شیرینی، بندی به نام «تیر و باد» که از ۷ ریسمان به ۷ رنگ متفاوت بافته شدهاست به دست میبندند و در باد روز از تیرماه (۹ روز بعد) این بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشت بام به باد میسپارند تا آرزوها و خواستههایشان را به عنوان پیامرسان به همراه ببرد. این کار با خواندن شعر زیر انجام میشود: تیر برو باد بیا غم برو شادی بیا محنت برو روزی بیا خوشه مرواری بیا
باورهای مردمی
در باورهای مردم، درباره جشن تیرگان دو روایت وجود دارد که روایت نخست همچنان که در بالا گفته شد مربوط به فرشته باران یا تیشتر میباشد و نبرد همیشگی میان نیکی و بدی است: در اوستا، تشتر یشت (تیر یشت)، تیشتر فرشته باران است که در ده روز اول ماه به چهره جوانی پانزده ساله در میآید و در ده روز دوم به چهره گاوی با شاخهای زرین و در ده روز سوم به چهره اسبی سپید و زیبا با گوشهای زرین.
تیشتر به شکل اسب زیبای سفید زرین گوشی، با ساز و برگ زرین، به دریای کیهانی فرومیرود. در آنجا با دیو خشکسالی «اپوش» که به شکل اسب سیاهی است و با گوش و دم سیاه خود، ظاهری ترسناک دارد، روبرو میشود. این دو، سه شبانه روز با یکدیگر به نبرد برمیخیزند و تیشتر در این نبرد شکست میخورد، به نزد خدای بزرگ آمده و از او یاری و مدد میجوید و به خواست و قدرت پروردگار این بار بر اهریمن خشکسالی پیروز میگردد و آبها میتوانند بدون مانعی به مزرعهها و چراگاهها جاری شوند. باد ابرهای باران زا را که از دریای کیهانی برمیخواستند به این سو و آن سو راند، و بارانهای زندگی بخش بر هفت کشور زمین فرو ریخت و به مناسبت این پیروزی ایرانیان این روز را به جشن پرداختند.
روایت دیگر نیز درباره آرش کمانگیر اسطوره و قهرمان ملی ایرانیان است و اینکه میان ایران و توران سالها جنگ و ستیز بود، در نبرد میان «افراسیاب» و «منوچهر»، شاه ایران، سپاه ایران شکست سختی میخورد؛ این رویداد در روز نخست تیر روی میدهد. سپاه ایران در مازندران به تنگنا میافتد و سرانجام دو سوی نبرد به سازش در میآیند و برای آنکه مرز دو کشور مشخص شود و ستیز از میان برخیزد میپذیرند که از مازندران تیری به جانب خاور (خراسان) پرتاب کنند هر جا تیر فروآمد همانجا مرز دو کشور باشد و هیچیک از دو کشور از آن فراتر نروند؛ تا در این گفتگو بودند، سپندارمذ (ایزدبانوی زمین) پدیدار شد و فرمان داد تیر و کمان آوردند. آرش در میان ایرانیان بزرگترین کماندار بود و به نیروی بیمانندش تیر را دورتر از همه پرتاب میکرد. سپندارمذ به آرش گفت: تا کمان بردارد و تیری به جانب خاور پرتاب کند. آرش دانست که پهنای کشور ایران به نیروی بازو و پرش تیر او بستهاست و باید توش و توان خود را در این راه بگذارد. او خود را آماده کرد، برهنه شد، و بدن خود را به شاه و سپاهیان نمود و گفت: ببینید من تندرستم و کژیای در وجودم نیست، ولی میدانم، چون تیر را از کمان رها کنم همهٔ نیرویم با تیر از بدن بیرون خواهد آمد. آنگاه آرش تیر و کمان را برداشت و بر بلندای کوه دماوند برآمد و به نیروی خداداد تیر را رها کرد و خود بیجان بر زمین افتاد (درود بر روان پاک آرش و روانهای پاک همهٔ سربازان ایرانی). هرمز، خدای بزرگ، به فرشتهٔ باد (وایو) فرمان داد تا تیر را نگهبان باشد و از آسیب نگه دارد. تیر از بامداد تا نیمروز در آسمان میرفت و از کوه و در و دشت میگذشت تا در کنار رود «جیهون» بر تنه درخت گردویی که بزرگتر از آن در گیتی نبود نشست.
در مورد جشن تیرگان در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
فرهنگ کهن ایرانی پُر است از جشنها و آیینهایی که مردمان آن به مناسبتهای گوناگون و در فصلهای مختلف سال برگزار میکردهاند. یکی از این آیینها که البته کمکم به فراموشی سپرده شده، « جشن تیرگان » است. جشن تیرگان به همراه نوروز، مهرگان و سده از جمله مهمترین جشنهای ایرانیان باستان است که با شکوه خاصی برگزار میشده است.
در برگزاری جشن تیرگان ، آیینهایخاصی اجرا میشود که از جمله آن میتوان به آبپاشی، فال کوزه و دستبند تیر و باد اشاره کرد. آب در جشن تیرگان اهمیت زیادی دارد و به همین دلیل، این جشن معمولا در کنار رودخانه و چشمه برپا میشود. یکی از رسوم این جشن، رسم آب پاشیدن روی همدیگر است تا گرمای هوای تیر به در شود. یکی دیگر از آیینهای جشن تیرگان مانند بسیاری از جشنهای ایرانی، فال کوزه یا «چکُ دولَه» است. در این سنت، روز قبل از جشن تیرگان ، به دختری کوزه سفالی سبزرنگ و دهان گشادی میدهند که «دوله» نام دارد. او این ظرف را از آب پاکیزه پُر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه آن میاندازد. آنگاه دوله را نزد همه کسانی میبرد که آرزویی در دل دارند و میخواهند در مراسم چک دولَه شرکت کنند. آنها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند اینها در آب دوله میاندازند. سپس دختر، دوله را به زیر درختی همیشهسبز مانند سرو میبرد و در آنجا میگذارد.
در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه کسانی که در دوله جسمی انداختهاند و نیت و آرزویی داشتهاند، در جایی گرد هم میآیند و دوشیزه، دوله را از زیر درخت به میان جمع میآورد. در این فالگیری، بیشتر بانوان شرکت میکنند و سالخوردگان با صدایی بلند بهنوبت شعرهایی میخوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دوله میبرد و یکی از اجسام را بیرون میآورد؛ به این ترتیب صاحب آن جسم متوجه میشود که شعر خوانده شده مربوط به نیت، خواسته و آرزوی او بوده است. در آغاز جشن، بعد از خوردن شیرینی، بندی به نام «تیر و باد» که از هفت ریسمان به هفت رنگ متفاوت بافته شده به دست میبندند. ۹ روز بعد این بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشتبام به باد میسپارند تا آرزوها و خواستههایشان را به عنوان پیامرسان به همراه ببرد./بهارک روشن بخش
کد خبر: ۱۰۶۱۴۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۱
کد خبر: ۸۱۳۵۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۳
چهارشنبهسوری و آداب آن از گذشته تا امروز
کد خبر: ۷۸۲۸۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۲۳