در مورد آکیرا کوروساوا در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
کلیات
آکیرا کوروساوا متولد ۲۳ مارس ۱۹۱۰ بود که در تاریخ ۶ سپتامبر ۱۹۹۸ درگذشت. او کارگردان، نویسنده و تهیهکننده ژاپنی بود. وی یکی از تأثیرگذارترین و مهمترین فیلمسازان تاریخ سینما شناخته میشود. او در طول زندگی حرفهای ۵۷ سالهاش، ۳۰ فیلم ساخت.
کوروساوا در سال ۱۹۳۶ وارد صنعت فیلمسازی ژاپن شد. بعد از سالها کار به عنوان دستیار کارگردان و فیلمنامهنویس در طول جنگ جهانی دوم اولین فیلم اکشن محبوب خود را با نام سانشیرو سوگاتا ساخت. بعد از پایان جنگ فیلم فرشته مست را ساخت که مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، در این فیلم کوروساوا از ۱۰ بازیگر ناشناخته استفاده کرد. توشیرو میفونه که در این فیلم به عنوان نقش اصلی بازی کرد از کوروساوا به عنوان یکی از مهمترین فیلمسازان جوان ژاپن یاد کرد. این دو مرد در آینده در ۱۵ فیلم دیگر با هم همکاری کردند.
سرگذشت
آکیرا کوروساوا در ۲۳ مارس ۱۹۱۰ در حومه توکیو به دنیا آمد. او آخرین فرزند خانوادهای پرجمعیت بود، اما وقتی کوروساوا به جوانی رسید، بیشتر اعضای خانواده مرده بودند و خانواده کوچک شده بود.
پدر کوروساوا مدیر دبیرستانی وابسته به ارتش ژاپن بود و با درایت و انضباطی سختگیرانه فرزندان خود را تربیت میکرد. پدر در عین حال به سینما علاقهمند بود و غالباً فرزندان خود را با خود به سینما میبرد.
ترک خانه پدری
کوروساوا در هفدهسالگی خانه پدر را ترک کرد و به دنبال حرفهٔ نقاشی رفت. او در توکیو در محله تفریحات «شبانه»، با برادر بزرگترش هیگو همخانه شد. این برادر با عالم هنر محشور بود و زندگی بیقیدی داشت. در کنار او آکیرا با سینما و ادبیات و هنرهای نمایشی ژاپن آشنا شد.
هیگو در سالنهای سینما «راوی» شده بود. در زمان سینمای صامت، یک «راوی» کنار اکران فیلم، رو به تماشاگران میایستاد، ماجراها و گفتارهای فیلم را برای تماشاگران تعریف میکرد، تا آنها راحتتر داستان فیلم را دنبال کنند. با رشد فنی سینما و رواج فیلمهای ناطق، این حرفه به خطر افتاد، و راویان سینماها بیکار شدند. هیگو از درد و غصه خودکشی کرد.
زمانی که کوروساوا به سن جوانی رسید، سه برادر او به کام مرگ فرورفته بودند. پس از مرگ هیگو، کوروساوا نقاشی را رها کرد، به استودیوهای تولید فیلم رفت و تقاضای کار کرد. او را به عنوان دستیار کاجیرو یاماموتو، از فیلمسازان صاحبنام روزگار، به کار گرفتند.
کوروساوا فراوان مطالعه میکرد و ذوق ادبی داشت. او با نیرو و تلاشی خستگیناپذیر به نوشتن فیلمنامه پرداخت و تا سال ۱۹۴۳ برای حدود ۵۰ فیلم سناریو نوشت.
کوروساوا رضایت تهیهکنندگان را جلب کرد و در سال ۱۹۴۳ موفق شد اولین فیلم خود را به نام «داستان جودو» کارگردانی کند. این فیلم او را به عنوان کارگردانی بااستعداد در سینمای ژاپن مطرح کرد. پس از جنگ و اشغال کشور توسط نیروهای آمریکایی، صنعت سینمای ژاپن دگرگون شد، اما کوروساوا توانست به کار خود ادامه دهد.
راشومون نقطه عطف
تا پیش از راشومون (۱۹۵۱) کوروساوا یازده فیلم سینمایی کارگردانی کرده بود، اما با این فیلم بود که نگاهها را در سراسر جهان خیره کرد. این فیلم تحولی بود بنیادین نه فقط در کار کوروساوا، برای سینمای ژاپن که تا آن زمان در غرب چندان شناخته شده نبود. نمایش این فیلم در جشنواره سینمایی ونیز بیتردید رویدادی تعیینکننده بود. فیلم جایزه «شیر طلایی» فستیوال را برنده شد.
با راشومون تماشاگران غربی از کمال فنی و قدرت بیان فیلمی از ژاپن شگفتزده شدند. بسیاری از سینمادوستان برای نخستین بار دریافتند که در ژاپن صنعت سینمایی توانا و مجهز وجود دارد که اینک بزرگترین چهره آن آکیرا کوروساوا است.
راشومون یک داستان قدیمی را با فرم روایتی پیچیده و چندلایه روایت میکند، بدون آن که لحظهای به پراکندگی دچار شود. چفت و بست فیلم محکم، صحنههای آن همبسته و ترکیب نهایی آن بینهایت منسجم است. فیلم با زبانی کاملاً تصویری، از چند دیدگاه و زوایای گوناگون دربارهٔ یک قتل بیرحمانه گزارش میدهد.
پس از پخش جهانی «راشومون»، سینمادوستان نه فقط در ژاپن، در سراسر جهان، برای نمایش هر فیلم کوروساوا انتظار میکشیدند.
در مورد آکیرا کوروساوا در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
کوروساوا میگوید: «من با شما موافقم، اما رفتن به هر سفری برای من واقعاً دشوار است. پاهای من درد میکند و سفرهای رسمی محدودیتی را بر شما تحمیل میکند. شما باید هر چیزی را که برای شما برنامه ریزی شده است بپذیرید. در واقع شما سفر نمیکنید. آنها تو را از جایی به جای دیگر میبرند.» اما کیارستمی قول میدهد که سفرش به ایران را آن طور که دوست دارد برنامه ریزی کند، اگر زمانی به این سفر برود؛ که کاملا بعید است با این حال او در مورد ایران کنجکاو است: «مطمئنم فیلمسازان خوب دیگری هم در ایران هستند. با این حال، چیزی که در مورد فیلمهای شما دوست دارم، سادگی و روان بودن آنهاست، اگرچه توصیف آنها واقعاً سخت است. آدم باید آنها را ببیند. چیزی که من در مورد فیلم های شما دوست دارم سادگی و روان بودن آنهاست، اگرچه توصیف آنها واقعاً سخت است. آدم باید آنها را ببیند.»
کد خبر: ۱۱۳۸۷۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۴
کد خبر: ۳۰۳۹۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۰۲