جام زرین استاینبک در بازار نشر/
رمان «جام زرین» نوشته جان استاینبک نویسنده شهیر آمریکایی، درباره زندگی سر هنری مورگان دزد دریایی دریاهای کارائیب است که ترجمه آن بهتازگی در بازار نشر عرضه شده است.
کد خبر: ۱۲۹۸۹۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۴
نقد و بررسی «ژنرال ارتش مرده»/
رمان «ژنرال ارتش مرده» نوشته اسماعیل کاداره، درباره تفحص پیکر سربازان کشتهشده یککشور در خاک آلبانی است که انتشارش باعث شهرت بینالمللی ایننویسنده آلبانیایی شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، اسماعیل کاداره نویسنده آلبانیایی، رمانی بهنام «ژنرال ارتش مرده» دارد که سالها پیش ترجمهای از آن چاپ شده بود اما پاییز ۱۴۰۱ ترجمه جدید و کاملی از آن بهقلم محمود گودرزی توسط نشر افق منتشر شد که از نسخه کامل فرانسوی رمان و با خرید حق کپیرایت منتشر شد.
«ژنرال ارتش مرده» پیش از چاپ در قالب رمان، بهشکل یکداستان ۴۰ صفحهای در مجله ننتوری منتشر شد و برای رسیدن به شکل و شمایل رمان، تغییرات زیادی کرد. سال ۱۹۶۳ بود که برای اولینبار بهعنوان رمان چاپ شد و سپس در دو نسخه دیگر تغییراتی به خود دید که یکی از ایننسخهها سال ۱۹۶۷ چاپ شد. با چاپ ایننسخه بود که کاداره به شهرت جهانی رسید. او سالهای دهه ۱۹۹۰ براساس یادداشتهایی که طی ۱۵ سال گردآوری کرده بود، متن نهایی رمان را منتشر کرد. ترجمه محمود گودرزی براساس همیننسخه است.
فرمانروایی بر ارتش مردهها
رمان مورد اشاره، سوژه جالبی دارد که ما در ایران طی سالهای پس از دفاع مقدس و جنگ با آن مواجه بودهایم اما تصور اینکه کشورهای اروپایی هم پس از جنگ، اقدام به تفحص کشتهشدگان جنگ خود بکنند، جالب است. از ایننظر، میتوان شان نزول و چرایی نامگذاری اینرمان را در فرازی از متن کتاب دید که شخصیت ژنرال بر اثر نوشیدن الکل، دچار مستی و راستی است: «میاندیشید: حالا ارتشی کامل از مردگان تحت فرمان دارم. با اینفرق که بهجای یونیفرم همه کیسهای پلاستیکی دارند.» بر همیناساس در صفحه ۱۴۴ است که عنوان رمان برای مخاطب معنا پیدا میکند؛ زمانی که ژنرال وظیفه خود را در خاک دشمن سابق به انجام رسانده و کشتههای خودی را تفحص کرده است: «ابتدا فقط چنددسته تابوت بودند، سپس گروهانها و گردانها شکل گرفتند و حالا مشغول تکمیل هنگها و لشگرها هستند. ارتشی کامل پیچیده لای پلاستیک.»
در فصل نوزدهم و اواخر رمان است که ماموریت ژنرال تمام شده و مشخص میشود تا اینجای داستان، ۲ سال زمان گذشته و راوی دانای کل داستان، با کنایه به زندگی مردهها و زندهها میگوید: «او از دوردست آمده بود تا خواب سنگین ارتشی کامل را به هم بزند.» (صفحه ۲۰۷)
ابتدای کتاب بین آلمان یا ایتالیا مردد هستیم ولی هرچه جلو میرویم بیشتر یقین میکنیم که ژنرال، آلمانی است. راوی داستان، سفر ژنرال از کشورش به آلبانی (جایی که باید سربازها را تفحص کند) ابتدا یکسفر زیارتی میخواند اما در فصلهای پایانی در نگاه و اندیشه ژنرال را بهتر شناختهایم، میگوید «اینسفر دراز و طاقتفرسا که همچون تصویری هولانگیز در ذهنش مجسم میشد، سرانجام به پایان رسیده بود. اما به هیچوجه سفری زیارتی نبود. نوعی پیادهروی از میان تاریکی مرگ بود.» (صفحه ۲۱۴)
کنایه دیگر اسماعیل کاداره به ارتش مردهها، در فرازی از صفحه ۲۱۰ کتاب قرار دارد که ژنرال میخواهد جنازههای تفحصشده را به کشور برگرداند: «کاروان کامیونهای پر از تابوت بهسمت دراج حرکت میکرد. آنجا همه را بار کشتی بزرگی میکردند که با وزنی سنگین آماده میشد ارتشی را به وطنش بازگرداند؛ ارتشی که اکنون به چندتن فسفر و کلسیوم تقلیل یافته بود.»
همانطور که در ابتدای متن، سفر ژنرال به کشور بیگانه برای تفحص کشتگان کشورش در جنگ، سفری زیارتی خوانده میشود، کار ژنرال برای بازگرداندن پیکرها، با عنوان «اینوظیفه مقدس» و «چهماموریت باشکوهی» خوانده میشود. بهانه اینعبارات هم اینجمله راوی است که «هزاران مادر در انتظار پیکر فرزندانشان بودند و او قرار بود آنها را برایشان ببرد.» اینموضوع و انتظار مادران شهدا و کشتهشدگان جنگ، چندصفحه بعد دوباره تکرار میشود که «هزاران مادر منتظر پسرانشان بودند. بیش از بیستسال میشد که آنها دلواپس بودند.» و با مطرحکردن وظیفه ژنرال، دوباره کنایهای دیگر در متن جلب توجه میکند: «او برای مادران گریان استخوانهای فرزندانی را میبرد که افسران بیعرضه نتوانسته بودند در نبرد آنها را درست هدایت کنند.»
بارش باران بر زمین بیگانگان
تصویری که اسماعیل کاداره برای شروع متن انتخاب کرده، بارش باران پاییزی و اشاره به زمین بیگانه است. او ایناشاره و کنایه به زمین بیگانه را ازابتدا تا انتهای رمان، چندمرتبه تکرار میکند. به اینترتیب چندجمله مهمی که در ابتدای رمان «ژنرال ارتش مرده» پیش روی مخاطب قرار میگیرند، از اینقرارند: «بارانی آمیخته به دانههای برف روی زمین بیگانه فرو میافتاد.» و البته در همانابتدا اشاره میشود که منظور از زمین بیگانه، «آلبانی» است. به اینمساله در ادامه خواهیم پرداخت که کاداره با وجودی که خود آلبانیایی است، در اینرمان کشورش را از چشم آلمانیها و بیگانگان میبیند. جمله مهم دیگر که در ابتدای متن رمان به چشم میآید، از اینقرار است: «ژنرال به آلبانی آمده بود تا اجساد هموطنانش را که طی جنگ جهانی قبلی در چهار گوشه اینکشور افتاده بودند، به میهنشان برگرداند.»
زمان و مکان، ازجمله مولفههای مهم رمان «ژنرال ارتش مرده» هستند که نویسنده بدون اینکه مخاطب را درباره آنها سردرگم کند، با صراحت دربارهشان صحبت میکند. مکان، آلبانی است و زمان، یکفصل پاییزِ بیستسال بعد از جنگ جهانی دوم. حس و حال دلگیر و بیانگیزگی ژنرال از شروع ماموریت تفحص هم با اینجملات منتقل میشود: «حالا پاییز بود» و «همیشه بر اینباور بود که ماموریتش جز در هوایی بد فرجامی خوش نخواهد داشت.»
در زمینه عنوان و بهانه نوشتن اثر، باز هم میتوان به نمونههای دیگری اشاره کرد. در همانفرازهای ابتدایی رمان است که راوی میگوید «ارتشی مدفون بود.» و ضمن اشاره به همان «زمین بیگانه» که ارتش در آن مدفون است، ماموریت ژنرال اینگونه توضیح داده میشود: «کاری کند ارتش دوباره از خاک برخیزد.»
البته اسماعیل کاداره به گذشت زمان هم بیالتفات نبوده و وقتی بخش دوم رمان را در صفحه ۱۷۹ آغاز میکند، ضمن اشاره دوباره به زمین بیگانه، از تغییر فصل میگوید: «بهار باز آمد.»
کد خبر: ۱۲۹۸۲۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۰