سکانس طلایی
فیلم اعدامی به کارگردانی محمدباقر خسروی و نویسندگی محمدباقر خسروی و محمود علیزاده محصول سال 1359 است. مرد نیمه دیوانهای که با تفنگ بادی و تخته نشانه امرار معاش میکند. شبها که در خانه است، اسکناسها را روی تخته میچسباند و چشم شاه را نشانه میرود. به تدریج که تعداد اسکناسهای سوراخ شده زیاد میشود، ساواک گمان میبرد که یک شبکه خرابکار از این طریق برنامهای در پیش دارد. با گماردن ماموران و جاسوسان خود، اسکناسهای سوراخ شده ردیابی میشود و عاقبت، عامل سوراخ کردن چشم شاه برروی اسکناسها دستگیر میشود و به شاه خبر میدهند که رهبر یک شبکه بزرگ خرابکاری، دستگیر شده است. پرویز فنیزاده ، داوود رشیدی، رضا کرمرضایی، سروش خلیلی، روحانگیز مهتدی، سعید نیوندی، علی نوری، حامد تحصنی و احمد کاشانی در این فیلم مقابل دوربین نعمت حقیقی بازی کردند. مجتبی میرزاده موسیقی متن این فیلم را ساخت و مهدی رجائیان این اثر را تدوین کرد. سکانسهایی از این فیلم سینمایی را در تابناک تماشا میکنید.
کد خبر: ۱۱۲۳۰۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۶
سکانس طلایی؛
سریال «سطان صاحبقران» به کارگردانی علی حاتمی محصول سال 1354 است. داستان از روز دوازدهم ذیقعده سال 1313 (قمری) آغاز میشود. زمانی که ملیجک که نور چشمی سلطان محسوب میشود، سلطان ناصرالدینشاه قاجار را از خواب بیدار میکند تا مهیّای جشنها و مراسم مربوط به پنجاه سالگی سلطنتش شود. امّا ناصرالدین شاه به خاطر پیش بینی منجم باشی دربار که پیشگویی کردهاست که پس از پنجاه سال سلطنت ممکن است که علیه جان وی سوء قصدی صورت بگیرد، نگران است. او اعلام میکند که مایل نیست کسی را ملاقات کند، و سپس رئیس نظمیه و حکیمباشی و برخی درباریان را به حضور میپذیرد و برای سرگرمی صورت ملیجک را نقاشی میکند و به مرور خاطرات خویش میپردازد. اینطور که پیداست شاه از برخی کارهای گذشته خود از جمله به خصوص از رفتاری که با میرزاتقی خان امیرکبیر داشته و او را پس از برکنار کردن از صدراعظمی، به قتل رساندهاست، پشیمان است. به تدریج وی به رؤیایی که ما آن را با فلاش بک میبینیم، فرومیرود و در ذهن خویش کمکها و راهنماییهایی را که امیرکبیر برای بر تخت نشاندن او انجام داده و روز انتصاب امیرکبیر به صدراعظمی و نیز ازدواج او با خانم عزتالدوله تنها خواهر تنی شاه را به خاطر میآورد. امّا اندکی بعد مهد علیا، مادر ناصرالدین شاه، با داماد خویش، امیرکبیر، به دشمنی و لجاجت برمیخیزد و نزد دخترش عزتالدوله (زری خوشکام)، که به دیدار او آمدهاست، از امیر بدگویی و گلایه میکند. عزتالدوله میکوشد اختلافات شوهرش امیرکبیر با مادر خود، مهد علیا را برطرف کند که موفق نمیشود. نهایتاً عزتالدوله همسرش را در جریان حوادث پشت پرده قرار میدهد و امیر را از نقشه شومی که مادرش مهدعلیا، علیه او چیدهاست، آگاه میسازد. در این اثنا میرزا آقاخان نوری (جهانگیر فروهر) که به جرم اختلاس به کاشان تبعید شده بود نیز، نقض قانون کرده و بدون رُخصت وارد تهران میشود و از ترس واکنش امیر نظام و برای فرار از مجازات بست مینشیند. امّا میرزاتقی خان امیرکبیر برای پایان دادن به بستنشینی میرزا آقاخان زنجیرهایی را که او خود را با آن بستهاست پاره میکند. در مقابل میرزا آقاخان نوری نیز با نفوذ به سفره خانه مهدعلیا (مادر شاه) راه تأثیر بر تخت سلطنت را مییابد و شروع به توطئه چینی علیه امیرنظام میکند. او ضمن تبانی با مهدعلیا، با وی هم پیمان میشود تا دشمن مشترک خود، امیرکبیر، را از میان بردارند. توطئهای که سرانجام به نتیجه میرسد و ناصرالدین شاه را به برکناری و سپس قتل امیرکبیر وادار میسازد. میرزا آقاخان که خود را با همین قبیل اقدامات تا مقام صدراعظمی بالا کشاندهاست، تحتالحمایه سفارت انگلیس بهشمار میآید و پس از بازگشت قبله عالم از سفر، با خدعه جهانخانم (مهد علیا) که خود را محتضر و رو به موت نشان میدهد و بدینسان ترحم شاه را برای میرزا آقاخان جلب میکند، مورد عفو ملوکانه قرار میگیرد. قسمتهای دیگر سریال به ماجرای قتل امیرکبیر در حمام فین کاشان، موضوع روابط عجیب شاه با ملیجک ( پرویز فنیزاده )، ماجرای ترور شاه در بارگاه شاه عبدالعظیم بدست میرزا رضا کرمانی (سعید نیکپور)، جریان بازپرسی و سین جیم یا استنطاق میرزا رضای کرمانی و… پرداختهاست. این سریال در سیزده قسمت و به شکل سیاه و سفید برای تلویزیون ایران ساخته شد و نخستین بار در 15 آبان 1354 از شبکه دوم تلویزیون ملی ایران به نمایش درآمد. جمشید مشایخی، پرویز فنیزاده ، زری خوشکام، ناصر ملکمطیعی، ایرن زازیانس، سعید نیکپور، محمود نوربخش، سعید امیرسلیمانی، صادق بهرامی، سعید پورصمیمی، مرتضی احمدی، کنعان کیانی، اسماعیل داورفر، جهانگیر فروهر، مهری ودادیان، مرضیه برومند و رضا بابک در این سریال 780 دقیقهای مقابل دوربین علیرضا مجاوری بازی کردند. واروژان موسیقی متن این اثر را ساخت و موسی افشار تدوین را انجام داد. سکانسهایی از این ساخته علی حاتمی را در تابناک میبینید.
کد خبر: ۹۰۲۸۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۲
سکانس طلایی؛
«گوزنها» هفتمین فیلم بلند سینمایی مسعود کیمیایی در مقام کارگردان و محصول سال 1353 است. مرد تحت تعقیبی به نام قدرت، پس از سرقت مسلحانه از بانک، خود را به دوستش سید رسول میرساند. سید مردی معتاد است و دوستش فاطمه بازیگر تماشاخانه است. سید که مردی زبون است ، با کمک معنوی قدرت به خودش میآید... ابتدا در مقابل مزاحم فاطمه و سپس صاحب خانه میایستد و سپس هروئین فروشی را که او را به اعتیاد کشانده از پا در میآورد. پلیس رد قدرت را در خانه سید مییابد و هر دو به دست پلیس کشته میشوند. بهروز وثوقی، نصرت پرتوی، فرامرز قریبیان، پرویز فنیزاده ، گرشا رئوفی، عنایتالله بخشی، پروین سلیمانی، مستانه جزایری، محبوبه بیات، سعید پیردوست، جهانگیر فروهر، محمدعلی ورشوچی و نعمتالله گرجی در این فیلم سینمایی مقابل دوربین نعمت حقیقی بازی کردند. اسفندیار منفردزاده موسیقی متن این فیلم را ساخت و عباس گنجوی موسیقی متن این اثر را ساخت. محمود دولتآبادی درباره فیلم گوزنها میگوید: «نمایشنامهای نوشته بودم به نام تنگنا، وقتی به زندان افتادم این نمایشنامه بدون اجازه من، به فیلم برگردانده شد؛ و نامش شد گوزنها آن هم بیهیچ اشارهای به نمایشنامه و نویسندهاش. از زندان که درآمدم فیلم را دیدم. موضوع، فضا و پرسوناژها همه از نمایشنامه (تنگنا) برداشته شده بود.» سینما رکس آبادان در شب هنگام 28 مرداد 1357 و در حین نمایش فیلم گوزنها دچار آتشسوزی گردید و چند صد نفر به همین دلیل کشتهشدند. تحقیقات حاکی از عمدی بودن حریق بود.
سکانسهایی از این فیلم سینمایی را در تابناک تماشا میکنید.
کد خبر: ۸۶۹۳۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۲۴
سکانس طلایی؛
«گاو» دومین فیلم بلند سینمایی داریوش مهرجویی در مقام کارگردان و به نویسندگی غلامحسین ساعدی و محصول سال 1348 است. عزاداران بَیَل مجموعه هشت داستان پیوسته درباره فلاکتهای مدام مردمان روستایی به نام بَیَل است. این کتاب را غلامحسین ساعدی نگاشتهاست و در سال 1343 چاپ شدهاست. این مجموعه از داستانهای روستایی غلامحسین ساعدی محسوب میشود. بر اساس برخی اظهارنظرها، منبع الهام ساعدی نقاب مرگ سرخ اثر ادگار آلن پو بودهاست. فیلم گاو از روی داستان چهارم این مجموعه ساخته شد. همه امید زندگی مش حسن به تنها گاوی است که در طویله اش دارد و از وجود آن علاوه بر امرار معاش خانواده خود، افراد روستا را نیز بهرهمند میسازد. همه این مسائل باعث شدهاست که مش حسن دلبستگی خاصی به این گاو داشته باشد. اما روزی که مش حسن به شهر رفته، گاو به علت نامشخصی میمیرد و افراد روستا با موافقت همسر مش حسن نعش گاو را در چاه روستا میاندازند و پس از بازگشت مش حسن وانمود میکنند که گاو گریختهاست ولی او باور نمیکند و اعتقاد دارد گاو را اهالی روستا به قتل رساندهاند. از آن پس حالش دگرگون میشود و خود را گاو میپندارد. کوشش و پند و نصیحت بزرگان و ریش سفیدان روستا، چاره ساز نمیشود و سرانجام کدخدا و مش اسلام تصمیم میگیرند او را برای مداوا به شهر ببرند؛ ولی در میانه راه مش حسن میگریزد و در درهای سقوط میکند و به سرنوشت گاوش دچار میشود. عزتالله انتظامی، علی نصیریان، جعفر والی، جمشید مشایخی، فیروز بهجتمحمدی، عزتالله رمضانیفر، پرویز فنیزاده ، خسرو شجاعزاده، محمود دولتآبادی، مهین شهابی، عصمت صفوی و مهتاج نجومی در این فیلم سینمایی مقابل دوربین فریدون قوانلو نقش آفرینی کرد. هرمز فرهت موسیقی متن این فیلم را ساخت و زری خلج این اثر را تدوین کرد. گاو جزو آثار موج نوی سینمای ایران محسوب میشود و جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره بینالمللی فیلم برلین در 1972 را به دست آورد. در مسیر ساخت این فیلم سانسورهای عجیبی رخ داد، به گونهای که به گفته مهرجویی حتی شهربانی از او خواسته بود تا دیوارهای روستای محل فیلمبرداری را سفید کنند تا فیلم سیاه نمایی نباشد! فیلم در مسیر اکران نیز با چالشهایی مواجه شد و در ابتدا توقیف بود. سکانسهایی از این فیلم سینمایی را در تابناک میبینید.
کد خبر: ۸۲۰۴۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۶