ناگفته‌هاي سرتيم حفاظت احمدي‌نژاد

کد خبر: ۱۲۷۲۴
|
۰۳ تير ۱۳۸۷ - ۱۱:۵۵ 23 June 2008
|
40384 بازدید
تيم‌هاي حفاظت همواره از نزديكترين افراد به مقامات مسئول محسوب مي‌شوند و از اين جهت ناگفته‌هاي آنان مورد توجه قرار مي‌گيرد و زواياي رسمي و غير رسمي زندگي يك مسئول بيشتر نمايان مي‌شود. سرتيم رئيس جمهور از سال 84 تا 86 به بيان بخش‌هايي از اين زوايا پرداخته است.

سردار جهانگير دايي‌حامد از سال 84 به مدت دو سال مسئوليت تيم حفاظت رئيس جمهور را بر عهده داشت. از آنجايي كه وي در مقاطع و لحظه‌هاي مختلف در كنار محمود احمدي نژاد بوده، از لحاظ تاريخي مي‌تواند شاهد خوبي بر مشي و عملكرد شخصي و مديريتي رئيس جمهور در طول دو سال اول رياست جمهوري باشد.
در اين مصاحبه تلاش كرديم كه زياد سوال نپرسيم، بلكه با طرح هر سوال، بيشتر شنونده خاطرات و ناگفته‌ها باشيم.
آنچه مي‌خوانيد، مشروح گفت‌وگوي خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس با سردار دايي‌حامد است كه در سالگرد سوم تير (انتخاب محمود احمدي نژاد با رياست جمهوري) انجام شده است تا به عنوان شواهدي در تاريخ ملت ايران ثبت شود: 


فارس: از سوم تير سال 84 كه آقاي احمدي‌نژاد رئيس جمهور شد، مهمترين مسئله‌اي كه تيم حفاظت ايشان با آن مواجه بودند، چه بوده است؟
- وضعيت كاري ما نسبت به دوران 20 سال قبل خيلي متفاوت بود. شخصيت‌ها و مسئولاني كه در ساليان گذشته با آنها كار مي‌كرديم، با ما در تعامل بودند و ديدگاه‌هاي حفاظتي را رعايت مي‌كردند.

• مي‌دانيد كه حفاظت براي انجام كار خود چارچوب‌ها و قواعدي دارد كه بايد رعايت شود. ديدگاه مردمي آقاي احمدي نژاد با اين مسايل متفاوت بود و ما بايد از متن مردم با مردم در تعامل صددرصد بوديم كه هم‌اكنون هم اين تلاشها در تيم حفاظت رئيس جمهور جريان دارد. ما هم در آن دوسال تمام سوابق كاري خود را گذاشتيم تا در آن شرايط كه سخت ترين شرايط كاري ما بود، بهترين عملكرد را داشته باشيم. بايد حفاظت را در دل مردم انجام مي‌داديم؛ جايي كه از همه اقشار هستند و ممكن است افرادي در آنها نفوذ كرده باشند.
مثلا در استاديوم همه جور افراد براي تماشا مي‌آيند ولي بعضي تماشاگرنماها مي‌آيند و جمع را به هم مي‌زنند. در دل مردم هم چنين افرادي هستند و آسيب‌هاي اينچنيني وجود دارد كه بايد در عين حال كه كار قوي انجام مي‌داديم، روانشناسي هم مي‌كرديم تا افرادي كه تهديد محسوب مي‌شدند، شناسايي شوند.

رئيس جمهور مي‌گفت من مي‌خواهم در دل مردم باشم و مرا از مردم جدا نكنيد. دراينجا كار ما سخت‌ترين حالت را به خود مي‌گرفت؛ هم مي‌خواستيم حفاظت را انجام دهيم و هم ايشان از مردم جدا نشوند. شرايط سختي بود كه با لطف خدا و همت بچه‌ها كار به پيش رفت. به دهها استان و شهر و روستا سفر كرديم كه سخت ترين دوران كار ما در زمان رياست جمهوري‌ها بود.
از آشيانه جمهوري اسلامي كه پروازهاي سران از آنجا انجام مي‌شود، مي‌گفتند كه در 11 ماه، تعداد «سورتي» ماموريت‌هاي يگاني ما در دوران آقاي احمدي نژاد بيشتر از 8 سال رياست جمهوري آقاي خاتمي و نيز 6 ماه آخر دولت آقاي هاشمي بود. 6 ماه آخر دولت آقاي هاشمي به لحاظ كارها و پروژه‌هايي كه براي افتتاح مي‌رفت، بسيار زياد بود. پس حساب كنيد كه 11 ماه كار در اين دولت با دو دوره 8 ساله مقايسه مي‌شود.

هر برنامه و پروژه‌اي كه ما انجام مي‌دهيم، خود يك عمليات است. در عمليات‌هاي جبهه و جنگ هم مي‌ديدم كه چقدر كار مي‌برد. اما سخت‌ترين دوره مسووليت نيروهاي حفاظت رئيس جمهور در اين دوره است. كار ما حدود 11 - 12 شب تمام مي‌شد و تازه بعضي شبها به منزل آقاي احمدي نژاد در ميدان 72 (نارمك) مي‌رفتيم كه در آنجا انبوهي از جمعيت منتظرند كه ايشان بيايد و به مشكلات آنها رسيدگي شود.
آنجا هم دو سه ساعت مي‌ايستادند و به تك تك اين مراجعه كنندگان رسيدگي مي‌كردند و نامه‌ها را مي‌گرفتند؛ تازه حدود 2 شب كار تمام مي‌شد و ايشان براي استراحت به منزل مي‌رفتند و شايد يكي دو ساعت بيشتر استراحت نمي‌كردند و صبح زود ساعت 5 يا 6 هم بيرون مي‌رفتيم.
يعني ما در 24 ساعت شايد بالغ بر 20- 21 ساعت كار مي‌كرديم و 2- 3 ساعت استراحت مي‌كرديم. تازه ما يكي دو ساعت استراحت مي‌كرديم اما نيروهاي ديگر تازه پستشان شروع مي‌شود.
اين نشان دهنده حجم كاري بالاي آقاي احمدي نژاد است. من چون تقريبا با همه آقايان كار كردم و در دوره آقاي هاشمي هم بودم مي‌توانم بگويم كه پركارترين روزها و سخت‌ترين كارهاي نيروهاي حفاظتي در دوره آقاي احمدي نژاد بوده و هست. هر روز كار ايشان را مي‌شود با يك هفته كار آقايان به لحاظ حجم كار مقايسه كرد.

ما مانده‌ايم كه اين همه توان را از كجا مي‌آورد. خواب ندارد، غذا ندارد؛ بچه‌ها را از پا مي‌اندازد. من خودم يكي از پركارترين افراد مجموعه بودم ولي نسبت به ايشان مانده بودم كه چه كنم. چون ايشان توان مضاعفي داشته و دارد كه اين چيزي جز عنايت خدا نيست.
ما در استان‌ها و شهرهاي مختلف، خوراك و غذاي ايشان را مي‌ديديم، چون به هر حال كنترل مواد غذايي مقام مسئول همواره بر عهده نيروهاي حفاظتي است. ايشان يك سوم يا يك چهارم غذايي كه برايشان مي‌آورند را مي‌خوردند. گوشت و مرغ و اين جور چيزها هم نمي‌خورد؛ به چند جهت، يكي به علت اينكه قشر مستضعف نمي‌توانند از اين چيزها بخورند.
آقاي احمدي نژاد هميشه بحث‌هاي اخلاقي را خيلي رعايت كرده‌اند.مثلا اينكه حتما با وضو باشند. يك وقتي در فشار كار مي‌ديديم كه ايشان از خستگي خوابش مي‌برد. اما بلافاصله مقداري آب مي‌خواست و حتي در هلي كوپتر وضو مي‌گرفت.

يا وقتي كه در سفر استاني به محل مراسم مي‌ رسيم، جدا از اينكه سريع نماز را مي‌خواندند، اگر ميزبان بگويد ابتدا غذا صرف كنيد و بعد به ميان مردم برويد، اين كار را نمي‌كرد و بلافاصله به ميان مردم مي‌رفت چون اعتقاد دارد مردمي كه اينجا ايستاده‌اند ناهار نخورده‌اند و درست نيست ما غذا بخوريم. حتي وقتي سخنراني هم تمام مي‌شود، غذا نمي‌خورد و مي‌گفت مردم هنوز به خانه نرسيده‌اند و در بالگرد غذا مي‌خورد.
پزشكان به ما اشاره مي‌كردند كه آقاي احمدي نژاد بايد بحث غذا و استراحت را رعايت كند چون فشار كار، ايشان را از پا مي‌اندازد. ما سعي مي‌كرديم به صورت غير مستقيم اين نكته را رعايت كنيم. در دوران رياست جمهوري دكتر احمدي نژاد كار نيروهاي حفاظت ايشان در شرايط سختي طي مي‌شود.

ايشان به خاطر ديد مردمي و براي خدمتگذاري سر از پا نمي‌شناسد؛ من با بسياري از مسئولان كار كردم ولي به اين شكل كسي را ذوب در كار و خدمت نديدم. من همان نكته‌اي كه آقاي بهشتي اشاره مي‌كردند و مي‌گفتند ما شيفتگان خدمتيم نه تشنگان قدرت را در آقاي احمدي‌نژاد ديدم. چيزي كه در شعار و عمل شهيد بهشتي ديدم، در آقاي احمدي نژاد هم عملا ديدم كه در خدمت سر از پا نمي‌شناسد.

آقاي رئيس جمهور نسبت به ديدگاه‌هاي آرماني حضرت امام (ره) خيلي پايبند هستند. تمام نكات ريزي كه حضرت امام مي‌گفتند ايشان عملياتي مي‌كنند و چيزي را از قلم نمي‌اندازد و سعي مي‌كند تمام آن ديدگاه‌ها و نظرات مقام معظم رهبري را جامه عمل بپوشانند. به دليل همين پايبندي، رهبري از ايشان حمايت ويژه‌‌اي كردند.
برخي احزاب و گروه‌هاي سياسي وقتي اين پركاري را مي‌بينند مي‌خواهند آن را زير سوال ببرند چون اين پركاري، آنها را زير سوال مي‌برد. بعضي‌ها دنبال اين بودند كه بگويند حكومت با دين قابل جمع نيست اما تجربه اين دولت نشان مي‌دهد اين تجربه توسط فردي دين محور و ولايتمدار موفق است.

* فارس: از جزئيات سفرهاي استاني برايمان بگوييد كه در حاشيه اين سفرها چه اتفاقاتي رخ مي‌داد؟
• دكتر احمدي‌نژاد در استفاده از بيت‌المال خيلي مقيد هستند و به مجموعه دولت و وزرا هم در اين زمينه سخت مي‌گيرند. بعضي اوقات به خود ما هم در حيطه كاري سخت مي‌گرفتند تا هزينه‌اي به بيت‌المال وارد نشود. ما هم مجبور بوديم كه با حداقل امكانات امنيت را تامين كنيم.
زماني كه ايشان براي يك سفر استاني وارد يك فرودگاه مي‌شود بسياري براي استقبال مي‌ آيند. ايشان نظر داشت كه اين استقبال انجام نشود.
در زمان برگشت از فرودگاه، كساني كه براي استقبال آمده بودند هر كس اتومبيلي آورده و طول ستون ما زياد مي‌شد. ايشان اتومبيل را نگه مي‌داشت و اعتراض مي‌كرد كه چرا اينهمه ماشين آمده‌اند؛ و از ما مي‌خواستند كه طول ستون را كوتاه كنيم. حتي سعي بر اين بود كه از خودرو جمعي استفاده شود تا هيات همراه كمتر از وسايل متفرقه استفاده كنند و اين كار توسط نيروهاي حفاظتي، عملياتي شد. يعني دقت و صرفه جويي حتي در چنين موقعيتي هم در نظر گرفته مي‌شود. در برخي سفرها از حسينيه‌ها و نمازخانه‌ها استفاده مي‌كرديم. 

فارس: وقتي وارد يك استان مي‌شديد و آقاي احمدي نژاد در ماشين مستقر مي‌شدند، در اتومبيل چه فضايي حاكم بود. رئيس جمهور چه مي‌‌گفت؟
• گاهي در حين حركت مي‌گفتند بايستيد تا نامه مردم را بگيريم كه ما مي‌گفتيم ادامه حركت بدهيد، ما خودمان مي‌گيريم. چون به هر حال بحث‌هاي امنيتي مطرح مي‌شود. اما در اكثر اوقات مي‌ايستند تا نامه را بگيرند و مشكل را رسيدگي مي‌كنند؛ ما هم بلافاصله تمهيدات امنيتي را در نظر مي‌گيريم.
يك بار با اتومبيل در خيابان وليعصر در حال حركت بوديم كه يك راننده تاكسي ما را ديد و صدا زد: آقاي احمدي‌نژاد! ؛ گفتند كه بايستيد ببينيم چه كار دارد. ما هم ايستاديم و دكتر پياده شده و با راننده تاكسي و مسافران صحبت كرد، بعد ادامه مسير داديم. از اين اتفاق‌ها زياد مي‌افتد.
ايشان همواره سعي دارد كه شرايط عادي جامعه را در نظر بگيرد. هنوز پژوي قديمي را دارد كه هر وقت خراب بشود، به تعميرگاه مي‌برند. ترددهايشان اوايل كار بيشتر بود البته ما سعي مي‌كرديم با حفظ ديدگاه مردمي ايشان، كار خود را انجام دهيم اما به هر حال بحث‌هاي امنيتي را رعايت مي‌كرديم چون معمولا در همين فضاهاي عادي ضربه‌ها وارد مي‌شود.
در حد مقدور از ترمينال عادي و پروازهاي عادي استفاده مي‌كردند.
آقاي احمدي نژاد هنوز هم غذايش را از خانه مي‌آورد. ما اگر حتي ميوه‌اي مي‌خريم، اگر از بودجه دولتي باشد، استفاده نمي‌كند. اگر بگوييم ما خريديم، چون با هم حساب كتاب داريم قبول مي‌كند. آنقدر رعايت مي‌كند كه يك لقمه شبهه‌ناك هم وارد زندگي‌اش نشود.

فارس: آيا شده در موقعيت و اتومبيلي غير از آنچه كه شما پيش‌بيني كرده بوديد، استفاده كنند؟
• بله. اتفاق افتاده. البته حفاظت، همه ماشين‌هايي كه رئيس جمهور استفاده مي‌كند را چك مي‌كند. ايشان يكبار در محلي كه فكر كنم در كنار يك سد بود، در ماشين پليس نشستند تا از آمپلي‌فاير استفاده كنند و با مردمي كه در اطرف محل جمع شده بودند، صحبت كنند.
در هرجا اگر افرادي بيايند، حتي اگر تعداد اندكي باشند، مي‌ايستد و احوال پرسي مي‌كند و با آنها صحبت مي‌كند.

در طول سفرهاي استاني گاهي ما در طول مسيرهايي كه زميني مي‌رفتيم، روستاهايي بود كه مردم روستا تجمع مي‌كردند. توقف مي‌كرد و بالاي ماشين مي‌ايستاد و با مردم صحبت مي‌كرد. اينها در مسايل حفاظتي خيلي نامتعارف است اما به جهت روحيه خاص ايشان شرايط ما هم سخت مي‌شود.
البته سعي ما هم اين بوده كه به صورت غير مستقيم كارهايمان را انجام دهيم. خيلي‌ها فكر مي‌كنند كه فضايي عادي است و حفاظت ايشان رعايت نمي‌شود اما اينطور نيست بلكه نيروهاي حفاظت به صورت غير محسوس كار خودشان را انجام مي‌دهند.

در سفر به اصفهان، دكتر اشاره كرده بودند كه چرا مغازه‌هاي ميدان نقش جهان بسته است؟ گفتند حفاظت گفته است. ما گفتيم كه اصلا ما نگفتيم چون با توجه به ديدگاه‌هاي شما كه مي‌گوييد جايي را تعطيل نكنيد ما هم جايي را تعطيل نكرديم. ايشان گفتند بررسي كنيد چون مي‌گويند حفاظت گفته است. گفتيم چنين نيست ما كل ميدان را در اختيار گرفتيم و كل ميدان و مغازه‌ها را داده ايم چك كرده‌اند و مجموعه مغازه‌ها را هم قبل از ورود به ميدان گيت (دستگاه چك) گذاشتيم حالا مغازه‌ها به دليل فشار جمعيت و يا براي حضور در مراسم تعطيل كرده‌اند، ربطي به ما ندارد. ما حتي آقاي فرماندار را آورديم براي آقاي دكتر توضيح دادند كه چنين نبوده است. حجم كار ما زياد شده بود اما مغازه‌ها را چك كرده بوديم كه مردم هم دچار ضرر و زيان نشوند.
يكي از ديدگاه‌هاي آقاي احمدي نژاد همين بحث مردمي بودن است كه به سرعت در قبال تضييع حقوق مردم جبهه مي‌گيرند و ناراحت مي‌شوند كه حق و حقوقي از مردم ضايع نشود. 

فارس: در مسير كه مردم در مقابل و اطراف ماشين ازدحام مي‌كردند، محافظ‌ها بايد مسير را باز كنند. اتفاقات خاصي دراين شرايط ايجاد نمي‌شد؟ 
• سخت‌ترين شرايط ما در بدو ورود به استانها بود كه استقبال‌هاي مردمي در طول مسير از طرفي خيلي با شكوه است. كار به‌اندازه‌اي سخت بود كه وقتي بعد از عبور از استقبال مردمي وارد استاديوم مي‌شديم، اصطلاحا مي‌گفتيم كمر كار شكسته شد چون سخت‌ترين شرايط ما مسير فرودگاه تا استاديوم بود كه جمعيت هم مشتاق هستند و همه مي‌خواهند به نوعي با حرف يا نامه مشكلات خود را به گوش رييس جمهور برسانند.
چون مردم آقاي احمدي نژاد را يك رييس جمهور مردمي و حامي مستضعفان مي‌دانند، مي‌خواهند كارشان را از طريق ايشان دنبال كنند. اينها دست به دست هم مي‌دهد و وضعيتي سخت را براي نيروهاي حفاظت به لحاظ جمعيت ايجاد مي‌كند كه كنترل و نظم دهي خيلي دشوار مي‌شود.

در عين حال كه ما نيروهايمان را در طول مسير و كنار ماشين و محل‌هاي مورد نياز داريم، مراقب هستيم كه به وجهه مردمي رييس جمهور هم لطمه‌اي نخورد. در طول مسير مردم مي‌ِآيند و استقبال مي‌كنند، نامه‌هايشان را مي‌دهند و حتي مشكلاتشان را به رييس جمهور مي‌گويند. ايشان هم گوش مي‌كردند و به راننده مي‌گفتند آرام‌تر برو تا ببينم مردم چه مي‌گويند. اين كار ما را بسيار سخت مي‌كرد و ديواره‌اي از مردم در جلوي ماشين ايجاد مي‌كرد.
شايد بتوانم بگويم كه يك استقبال مردمي از رييس جمهور، به‌اندازه 5 روز انرژي نيروهاي حفاظت را مي‌گيرد؛ اما رئيس جمهور حتما مي‌خواهد با مردم صحبت كند و نامه هايشان را بگيرد. حتي گاهي مي‌گفت فلان فرد كه در مسير استقبال ديدم را بياوريد تا در استاديوم ببينم. مثلا مي‌گفت لباسش اين رنگي است يا سن و سالش اينقدر است.

ما هم به ماشين بعدي مي‌گفتيم كه او را بياورد كه در آن شلوغي پيدا كردن يك فرد، كار سختي بود. وقتي به استاديوم مي‌رسيديم مي‌گفت فلاني كجاست؟ ما هم مجبور بوديم هرجور شده آن فرد را پيدا كنيم و بياوريم؛ از اين دست مسايل بسيار اتفاق افتاده است و ما هم با رعايت تمهيدات امنيتي اين كار را مي‌كرديم. در اين ميان از اقشار مختلف، زن، مرد، دختر، پسر، پير، جوان و جانباز داشته‌ايم. 

فارس: رئيس جمهور در طول مسير وقتي در بالگرد قرار مي‌گرفتند چه كاري مي‌كردند و چه حرف‌هايي مي‌زدند؟ 
• در طول مسير گاهي از خستگي خوابشان مي‌برد اما معمولا نامه‌ها را مي‌خواندند. گاهي از همان بالا كه در حال پرواز بوديم، اشاره مي‌كردند كه چرا مسيرها را از دور بسته ايد و مردم پياده مي‌آيند. در عين حال ما مي‌گفتيم اگر فضاي كنترلي را به جمعيت ندهيم اتفاقات ناگواري ممكن است رخ دهد. مثلا ممكن است يك ماشين منفجر شود و اگر در آن جمعيت چنين اتفاقي رخ دهد ما چه مي‌توانيم انجام دهيم؟ يا اصلا اگر حوادث غير مترقبه رخ دهد، چطور خروج جمعيت امكان پذير است؟ به هر حال حفاظت ناچار است حاشيه امني را به مراسم بدهد. در عين حال ايشان از بالا كه نگاه مي‌كرد مي‌گفت راه را براي مردم باز كنيد و بگذاريد مردم بيايند.

در اين ميان همه فشارها بر روي تيم حفاظت است. هم در زمان نشستن پرواز و هم بلند شدن به ما ايراد مي‌گرفتند. ايشان مي‌خواهد حتي با كوچكترين چيز هم مردم اذيت نشوند. عشق به مردم در همه كارهاي ايشان وجود دارد. وقتي به نيروهاي محافظ مي‌گويند راه‌ها را باز كنيد ما مجبور مي‌شديم بگوييم كه با رعايت نكات امنيتي راه را سريعتر باز كنند.
وقتي هلي‌كوپتر از زمين بلند مي‌شود، در آنجا خاك بلند مي‌شود. براي همين هم آقاي احمدي نژاد به ما ايراد مي‌گرفتند كه سريع آب بپاشيد تا مردم اذيت نشوند.
آقاي رئيس جمهور در بالگرد تا جايي كه مي‌توانند نامه‌هاي مردم را مي‌خوانند و رسيدگي مي‌كنند و مقدمات را براي سخنراني بعدي فراهم مي‌كنند. در طول مسير هم با توجه به اينكه استاندار و امام جمعه، همراه هستند، مشكلات آن شهرها را مطرح مي‌كنند و دكتر بررسي مي‌كند كه مشكلات چيست و پروژه‌ها و موارد مهم را پيگيري مي‌كنند و حتي گاهي از آنها بازخواست مي‌كنند.
جالب است بدانيد قبل از اينكه رئيس جمهور به يك استان برود، استاندارها از يكديگر وضعيت را جويا مي‌شوند. چون مي‌دانند كه دكتر با كسي شوخي ندارد و بسيار محكم و جدي مسايل را دنبال مي‌كند.

بد نبود تعدادي از پروژه‌هاي آقاي غرقي در سيستم جمع آوري نامه‌ها و ارتباطات مردمي را ببينيد. يك بار كه با دكتر رفتيم آنجا، ديدم كه چقدر زحمت مي‌كشند و قوي عمل مي‌كنند.
يكي از مسايلي كه گاهي از آن احساس ناراحتي مي‌كنم اين است كه چرا گاهي دستورات رئيس جمهور بر روي نامه‌هاي مردمي انجام نمي‌شود. بخشي برمي‌گردد به صحبت اولم كه وقتي حكومت ديني به اين خوبي جلو مي‌آيد، برخي مي‌خواهند آن را زمين بزنند و عناد مي‌كنند.
نمي‌خواهم كسي را از دولت قبل زير سوال ببرم اما حتي افرادي كه رييس جمهور دستور مستقيم و موكد داده اما نامه بعد از چند وقت دور خورده و كاري در سطوح مياني انجام نشده است. ايشان راس را انتخاب كرده اما هنوز در بدنه و مديران مياني تغيير و تحولي نشده و پيكره و كارمندان دولت با دولتها عوض نمي‌شوند و چون طيف افكار برخي بر اينها تاثيرگذار است باعث مي‌شود كه كار خيلي قوي پيش نرود.
به نظر من كارها با ترمز جلو مي‌رود و به خاطر همين زمان مي‌برد. اگر اين روحيه‌اي كه در راس است در بدنه هم بود مي‌شود به جرات قسم خورد مشكلات جامعه ما خيلي زود حل مي‌شد. 

فارس: نوع واكنش رييس جمهور هنگام مواجهه با برخي كارشكني‌ها، به چه صورت بود؟
• در چنين مواقعي رئيس جمهور سريع برافروخته مي‌شد و واكنش نشان مي‌داد، حتي محافظان مثلا ميگفتند الان كسي دور و بر دكتر نرود. از لحاظ روحي به هم مي‌ريزد، اين جريانات خيلي دكتر احمدي نژاد را اذيت مي‌كند.
يكي از روزهايي كه به ميدان 72 در نارمك مي‌رفتيم. روز تعطيلي بود و آقاي دكتر به منزلشان رفته بودند. ما منزل قبلي زياد مي‌رود البته نه منظم بلكه متغير. به خاطر اينكه دكتر آن فضا را از دست ندهد، مي‌روند. يك خانم مسن از شاهرود از خانه سالمندان آمده بود. كسي را نداشت خودش را به آنجا رسانده بود و مي‌گفت من مي‌خواهم رييس جمهور را ببينم اسمشان «مادر جواهر» بود.

گفتم چه كار داريد و كارتان چيست؟ مي‌گفت مي‌خواهم خود رئيس جمهور را ببينم و با ايشان صحبت كنم، گفتم نمي‌شود كه هر كسي تك تك بخواهد رييس جمهور را ببيند. مي‌دانيد چقدر زمان مي‌برد؟ ايشان بايد كارهاي كلان را رسيدگي كنند. به هر حال اصرار مي‌كرد كه مي‌خواهد رييس جمهور را ببيند. گفتيم بايستيد شايد قسمت شد و بيرون آمدند و شما را ديدند. چون آنجا كه مي‌رويم معمولا ساعتي را بيرون مي‌آيند و به كارهاي مردم رسيدگي مي‌كنند. آمدند و گفتيم كه آقاي دكتر اين خانم از شاهرود آمده شما راببيند. گفت: چه كار دارد؟ گفتم: نمي‌دانم مي‌خواهد خودتان را ببيند.
بالاخره جلو آمد و دكتر را ديد. دكتر گفت: بفرماييد حاج خانم چه كار داريد؟ گفت: هيچي فقط مي‌خواهم ببينمتان. گفت خوب حالا ديديد. گفت نه مي‌خواهم جايي بنشينيم و با هم صحبت كنيم. ديديم مشكل دو تا شد. خلاصه دو تا صندلي پيدا كرديم و توي كوچه نشستند و شروع كردند به صحبت كردن. مشكلات خانه سالمندان را مطرح كرد. دكتر سفارش كردند كه به مشكلاتشان رسيدگي شود و برايشان بليط برگشت بگيرند.

فارس: از كجا متوجه مي‌شوند كه دكتر به آن محل مي‌رود با توجه به اينكه مي‌گوييد زمانش متغير است؟ 
• مردم از صبح كه از خانه بيرون مي‌آيند، مراقب تغيير و تحولات كوچه هستند كه ببينند خبري هست يا نه. چون محله است به گوش همديگر هم مي‌رسانند. اصلا چون آنجا محله دكتر احمدي نژاد است، كساني كه مسيرشان آن طرف است هم متوجه خانه دكتر هستند تا ببينند چه زماني مي‌آيد يا مي‌رود. به همين دليل مطلع مي‌شوند. 

فارس: درباره ديدارهاي سرزده دكتر بفرماييد. چه مواردي بوده كه بدون برنامه قبلي آقاي احمدي نژاد به جايي رفته باشد؟ 
• ديدار از دانشگاه امام صادق(ع) از ديدارهاي سرزده بود. باران شديدي مي‌آمد و دكتر خيس شده بود. چتر گرفتيم كه بيشتر خيس نشود اما چون ديد بقيه خيس شدند، به لحاظ اخلاقي قبول نكرد كه چتر بگيريم. حتي چفيه داديم كه خشك كنند، قبول نكرد.
به همراه رئيس جمهور، بعضي اوقات به صورت سرزده به ديدار خانواده شهدا مي‌رويم و بازديدهاي اعلام نشده داريم. ديدارهاي از قبل تعيين نشده مانند عيادت در بيمارستان و بازديد اقوام هم داريم. بازديد از وزارتخانه‌ها هم داشته ايم كه اصلا خبري از آن منتشر نشده است.
ما در ديد و بازديدهاي عيد نوروز هم همراه ايشان رفتيم كه به خانه‌ همسايه‌ها هم مي‌روند. ما هم خيلي غير محسوس تمهديدات را در نظر مي‌گرفتيم.

يكي ـ دو بار هم بازديد سرزده از كهريزك داشتيم. عموما هم جاهايي كه وضعيت خاصي دارد و كمتر توجه به آنها مي‌شود را آقاي دكتر بيشتر توجه مي‌كند و خود را موظف مي‌داند سر بزند. بازديدي از بيمارستان كودكان و بازديد از اردوهاي ورزشي كه قرار است به مسابقات اعزام شوند از اين دست است. 

فارس: دكتر احمدي نژاد ورزش هم مي‌كند؟ 
• بله. اما ديگر كار آنقدر زياد است كه جاي ورزش را مي‌گيرد. البته خودش قبلا فوتبال بازي مي‌كرد. يكي دو تا از دوستانش در محله به ديدنش آمده بودند و مي‌گفتند ما با حاج محمود رفيق بوديم و با هم فوتبال بازي مي‌كرديم كه دريبل‌زني خوبي هم داشت. 

فارس:‌احساس رييس جمهور را نسبت به رهبري چطور ديديد؟ به خصوص تعدد ديدارها به چه صورت است و حالات ايشان قبل و بعد از ديدار به چه صورت بوده؟ 
• يكي دو جا در هنگام ديدار بوديم. يكي از صحنه‌هاي جالب، كه تلويزيون هم به تصوير كشيده بود زماني بود كه ايشان حكم تنفيذ را مي‌گرفت و حال و هواي خاصي داشت. از نكات جالب اين است كه وقتي آقاي احمدي نژاد به ديدار رهبري مي‌رود، با تمام فشارهايي كه هست، وقتي برمي‌گردد روحيه بسيار خوبي دارد به طوري كه ما مي‌گوييم هر كاري داريم بايد همين الان بگوييم و نتيجه بگيريم.

علاقه‌مندي ايشان به رهبري به گونه‌اي است كه وقتي در اولين ماموريت‌ها به استان خراسان مي‌رفتيم در هواپيما با بچه‌ها صحبت مي‌كردند و مي‌گفتند ما خوشحاليم كه بعد از مدتي توانسيتم يك خاكريز جلوي رهبري بزنيم تا هر چه تير و تركش است به ما بخورد؛ عشق و علاقه دكتر احمدي نژاد به رهبري بسيار زياد است.
ما خودمان هم دو بار خدمت مقام معظم رهبري رسيديم از آقاي احمدي نژاد گله كرديم كه ايشان مسايل مربوط به حفاظت و امنيت را رعايت نمي‌كند و از هيچ كس حرف شنوي نمي‌كند غير از شما. در يكي از موارد، دكتر احمدي نژاد هم نبود. آقا پرسيدند چطور؟ گفتم من مسئوليت حفاظت ايشان را دارم اما ايشان در تعامل نيست و يك مقدار كار را براي ما سخت مي‌كند. گفتند خدا به شما صبر بدهد، كارتان سخت است، من به ايشان تذكر مي‌دهم كه رعايت كنند. كه آقا از طرف خودشان يكي دو بار تذكر دادند. يك بار ديگر هم نزد خود دكتر احمدي نژاد، غير مستقيم گله خود را با آقا مطرح كرديم كه آقاي احمدي نژاد همانجا چشم غره‌اي به ما رفتند.
در اوايل كار كار سخت بود، تا اينكه دكتر را مقداري در مسير كاريمان آورديم. ايشان آنقدر برخورد صريحي با ما براي يك ماشين اضافه كردن داشتند، كه مردمي كه دور و بر ايشان را مي‌گرفتند و نامه داشتند، وقتي دكتر مي‌رفت، مي‌گفتند ما اگر جاي شما بوديم مي‌رفتيم، اينطوري كه نمي‌توانيد كار كنيد.

آقاي احمدي نژاد فردي مقيد و معتقد است. با تمام سختي‌هاي كه وجود دارد، نماز اول وقتشان ترك نمي‌شود. مثلا گاهي كار دولت تا ساعت 2 و 3 نيمه شب ادامه پيدا مي‌كرد، اما ايشان تا نماز صبح بيدار مي‌ماندند و كارها را انجام مي‌دادند كه نمازشان قضا نشود. و يا در فشارهاي كاري نماز اول وقت را فراموش نمي‌كند. آقاي احمدي‌نژاد در تقيد و تعهد و ولايت‌مداري زبانزد است. ممكن است چيزي در كلام گفته شود اما ما اين را به عينه ديديم و لمس كرديم. هر كس اين حالات را ببيند به عنوان مثال زبانزدش خواهد كرد.
تمام سعي نيروهاي حفاظت بر اين بوده و هست كه تمام فشارهاي منفي كه به دكتر احمدي نژاد وارد مي‌شود را بگيرند تا ايشان با آرامش بيشتر و فكر باز بتوانند براي كشور و نظام كار كنند. به خاطر ملاحظات و ديدگاه‌هايي كه آقاي دكتر دارد، اين دشواري وجود دارد وگرنه آقاي احمدي نژاد يك انسان باصفا، با مرام، بامحبت، با ايمان، معتقد و باتقوا است و كار كردن با ايشان افتخار است؛ سختي كار به خاطر ديدگاه‌هاي ايشان و حجم كار بالاست.

فارس: مواردي بوده كه خودتان يا نيروهايتان آسيب جسمي ببينند؟ 
• خود من كه در طول آن مدت ديسك كمر گرفتم. در برنامه‌ها و ماموريت‌ها هم پنج يا شش نفر از نيروها آسيب جدي ديدند و دو بار پا و دست شكست اما با طول درمان‌هاي يك ماهه توانستيم بچه‌ها را دوباره وارد كار كنيم. مثلا در سفر گيلان، در محور رودبار به رشت، علي رغم اينكه دو ماشين پليس مسير را باز مي‌كردند، يك پرايد در اتوبان آمد و به پشت ماشين شماره سه اسكورت خورد. درآنجا اگر بچه‌ها ايثار نمي‌كردند پرايد و مسافرهايش از بين مي‌رفتند اما نيروهاي ما از خودگذشتگي نشان دادند و طوري عمل كردند كه ماشين چپ كرد و به جاي سرنشينان پرايد، نيروهاي ما آسيب ديدند.
ما آسيب‌هاي زيادي در جريان كار داشتيم. از جمله فشارهاي جمعيت و كار؛ اما بچه‌هاي ما از نظر قدرت بدني و بدنسازي حرف اول را مي‌زنند و بعضا قهرمان كشوري داريم اما به هر حال آسيب مي‌بينند.

فارس: برخي‌ها گاهي اينگونه القا مي‌كنند كه تيم حفاظت رييس جمهور آسيب پذير است. نظرتان چيست؟ واقعيت حادثه‌اي كه در سيستان و بلوچستان اتفاق افتاد و در آن شهيد حجت گرمابدري به دست اشرار به شهادت رسيد، چه بود؟ 
• در سيستان و بلوچستان يكي از نيروهاي ما يعني شهيد گرمابدري به شهادت رسيد و يكي از نيروها هم از ناحيه دست مجروح شد. اينها پيشرو بودند و در ستون اسكورت نبودند.
نيروي انتظامي در جلسات تامين استان اعلام كرده بود كه تامين مسيرها برقرار شده است. ما وقتي وارد يك استان مي‌شويم منطقه را قرمز مي‌كنيم يعني همه جا در حيطه حفاظتي و مسايل امنيتي قرار مي‌گيرد و همه جا نيروهاي نظامي انتظامي و سپاه و اطلاعات بر اساس وظايف محوله عمل مي‌كنند.

در سيستان و بلوچستان هم كارها انجام شده بود اما احتمال مي‌داديم كه از گوشه‌اي اشرار وارد شوند و شرارت كنند. البته آنها هم زياد بي گدار به آب نمي‌زنند، وقتي مي‌بينند منطقه قرمز مي‌شود وارد نمي‌شوند و وقتي كه اوضاع آرام شد، كار خود را دنبال مي‌كنند. اما زماني موقعيت‌هايي پيش مي‌آيد كه به آن "ترور كور" مي‌گويند. در اين مورد هم اشرار توري انداخته بودند تا ببينند چه گيرشان مي‌آيد. برايشان مهم نبود كه محافظ رييس جمهور است يا كس ديگر.
اشرار در آن شب حمله‌اي كردند و شهيد گرمابدري هم با آنها درگير شد. در آن شرايط و در شب كمتر كسي ريسك مي‌كند كه با افراد مسلحي كه معلوم نيست چند نفرند درگير شود. اما اين جسارت و شهامت در نيروهاي ما بود و درگير شدند و وقتي اشرار اقدام به رگبار و تيراندازي كردند، حجت گرمابدري به شهادت رسيد و يكي ديگر از نيروها براي اينكه براي خود جانپناهي بگيرد، به دره‌اي سقوط كرد و از تيررس اشرار دور ماند و فقط مجروح شد.
البته اين ماجرا مراحل ديگري هم دارد كه شايد بعد از دوره رياست جمهوري اين موضوع را خيلي بازتر بشود بيان كرد.

نيروي انتظامي سالها دنبال پاكسازي و دستگيري اين اشرار بوده‌اند و اين جسارت نيروهاي ما را مي‌رساند كه چنين عملياتي را انجام دادند، ولي اينكه عنوان شود رييس جمهور و يا كاروان رييس جمهور مورد هدف قرار گرفت، درست نيست.
تهديد عليه رييس جمهور مدام وجود دارد؛ يكي از طرف اسراييل و آمريكا است كه علنا اعلام مي‌كنند و ديگر اينكه تهديدات ديگري هم عليه ايشان بوده كه خنثي شده است؛ همينقدر كه رييس جمهور محبوبيت دارد همانقدر دشمن هم دارد كه به دنبال حذف ايشان هستند.
فعلا كه با لطف خدا و شجاعت نيروهاي حفاظت، مشكلات پشت سر گذاشته شده است. گاهي حتي خطر و تهديد به گونه‌اي بود كه احساس مي‌كرديم بايد نزديك‌تر به رييس جمهور باشيم. 

فارس: ماندگارترين لحظه‌هايي كه با رييس جمهور براي شما رقم خورده چه لحظاتي بوده است؟ 
• نقطه نظرها و ديدگاه‌هاي ايشان براي ما از همه ماندگارتر است. مثلا اينكه در نماز جمعه در دل مردم مي‌روند و به مشكلات و شكايات مردم رسيدگي مي‌كنند كه هنوز هم همينطور است. ديگري ديدار خانواده شهدا بود كه همچنان ادامه دارد. و يكي شركت در هيات‌هاي مذهبي. 

فارس: حضور ايشان درهيات‌هاي مذهبي چگونه بود؟ چه حاشيه‌هايي داشت؟
• ايشان به خاطر مقيد بودنشان و به دليلي اعتقاد و ارادتشان به ائمه معصومين مي‌خواهند كه در هيات‌ها و دسته‌ها و مراسم‌هاي اينچنيني شركت كنند و حتي هيات‌هاي محلي هم دارند. حتي در بين راه عزيمت به هيات، ايشان خود را آماده مي‌كردند. براي هيات رزمندگان اسلام عنايت خاصي دارند و در مراسم حاج منصور، محمود كريمي، سعيد حداديان و برخي مداحان ديگر شركت مي‌كنند و مي‌خواهند به همه هيات‌ها سر بزنند. 

فارس: رويكرد رئيس جمهور نسبت به خبرنگاران را در مدت ماموريتتان چگونه ديديد؟ 
• دكتر احمدي نژاد خيلي نسبت به بچه‌هاي گروه خبري اعم از عكاس و فيلمبردار و خبرنگار عنايت خاصي دارد. همواره هم تاكيد داشته كه نيروهاي حفاظت با خبرنگاران تعامل كنند و كمك كار باشند. ديد ما هم اين بود كه اين قشر كه در حاشيه هستند و كار مي‌كنند و اطلاع رساني مي‌كنند بايد مورد توجه قرارگيرند و فكر مي‌كنم كه در اين دوره نسبت به دوره‌هاي قبل با توجه به صحبت‌هايي كه با بچه‌هاي قديمي هم داشتيم، وضعيت بهتر است و اين تعامل در بهترين شكل خود است.

ما هم به بچه‌هاي حفاظت هميشه توصيه مي‌كرديم كه بچه‌هاي گروه خبري معتمد هستند و با آنها تعامل داشته باشيد و مي‌بينيم كه رابطه بسيار خوبي دارند.
بعضي اوقات موقع مصاحبه طناب كشي مي‌كردند و به نوعي خط قرمز مي‌كشيدند اما آقاي احمدي نژاد مي‌گفت كه اين خط قرمزها را بشكنيد و الان اصلا اين مسايل نيست و سعي شد هر امكاني براي كار كردن بهتر دوستان خبرنگار فراهم باشد. هر چيزي كه براي شناسايي گروه خبري لازم بوده، تدبير شد، مانند كارت و كاور ؛ و سعي كرديم كار خبرنگاران خيلي سخت نشود و شرايط لازم را فراهم كنيم. دكتر هم تاكيد داشتند كه به خبرنگاران احترام گذاشته شود و در پايان مصاحبه‌ها مي‌ديديم كه با بچه‌ها عكس ميگيرند و گپ مي‌زنند. 

فارس: در سفرهاي خارجي چه خبرهايي هست؟ خاطراتي از حاشيه‌هاي آن به ياد داريد؟
• رايس، وزير خارجه آمريكا وقتي به جايي مي‌رود، صدها نيرو با خودش براي حفاظت مي‌برد و يا بوش هزاران نيرو با خود مي‌برد. اما ما با كمترين امكانات و نيرو ماموريت را انجام مي‌دهيم و دكتر احمدي نژاد به همين مقدار هم ايراد مي‌گيرد. و همين باعث مي‌شود در ماموريت‌هاي خارجي نيروهاي حفاظتي كشورهاي ديگر از نيروهاي ما كار ياد بگيرند و نوع كار محافظان ايراني همه چيز را تحت الشاع قرار مي‌دهد. يكي از نيروهاي پيشرو ما كه در يكي از كشورها رفته بود درخواست كرده بودند كه بماند و براي نيروهاي آنها آموزش بدهد.

اين دولت سعي مي‌كند حتي در سفرهاي خارجي و در هر شرايطي صرفه جويي كند. دكتر احمدي نژاد حتي در گروه‌هاي پروازي هم همين روال را اعمال ‌كرده است. ما مي‌گفتيم بگذاريد اينها حداقل استراحت كنند اما مي‌ديديم كه در يك روز به 2 كشور سفر مي‌كند. وقتي هم كه به يك كشور مي‌رسيديم، مي‌گفتند برنامه چه شد؟ مي‌گفتيم مثلا دو ساعت استراحت داريم، مي‌گفتند استراحت لازم نيست. حتي وقتي ما به كشور ميزبان مي‌رسيديم مثلا از لحاظ تغيير ساعت اينجا شب بود و آنجا روز؛ و سيستم جسمي و خواب به هم مي‌ريخت ولي در همان شرايط هم برنامه‌ها را به صورت فشرده مي‌گذاشتند و حتي سعي مي‌كردند كه براي برگشت برنامه‌ريزي كنند كه قبل از ساعت 12 برسيم كه يك روز به برنامه سفر اضافه نشود و هزينه ارزي از بيت المال كم نشود. ما مي‌گفتيم اين سفري كه شما در يك روز و نيم رفتيد را قبلا شش روزه مي‌رفتند. 

فارس: در سفر سال 85 به سازمان ملل هم شما همراه آقاي رئيس جمهور بوديد. آنجا چه ديديد؟ به خصوص نوع نگرش افراد در آنجا نسبت به رييس جمهور، گروه همراه و صحبت‌هاي رييس جمهوري چگونه بود؟ 
• در سازمان ملل اتفاقات زيادي رخ داد. مخصوصا در اولين حضورشان. اولا تهديداتي از سوي منافقين، سلطنت طلب‌ها و معاندين و يا حتي گروه‌هايي كه در آمريكا ممكن بود از سوي صهيونيست‌ها تحريك شوند، پيش بيني مي‌شد. وقتي وارد مجموعه سازمان ملل مي‌شديم همه نگاهها به سمت آقاي احمدي نژاد بود در حالي كه براي سايرين چنين نبود. در ملاقاتي كه دكتر احمدي نژاد در حاشيه اجلاس سازمان ملل با آقاي پوتين داشت، وقتي كه آقاي دكتر بيرون آمد، فضاي بيرون سالن از عكاسان و خبرنگاران بسته شده بود. به طوري كه پليسي كه با ما در داخل سازمان ملل همراهي مي‌كرد، شروع به داد و بيداد كرد كه مسير را باز كنيد. دكتر به آن پليس گفت: آرام باش چيزي نيست!
در سازمان ملل نشان داده شد كه رييس جمهور ايران از روساي جمهور ديگر كشورها يك سر و گردن بالاتر بود. تمام توجهات به سمت ايران بود؛ در رفت و آمدها و ملاقات‌هاي جانبي هم همه به دنبال ايران بودند و حضور هيات ايراني در سازمان ملل، بسيار پرشكوه و با جلوه خاصي بود كه تمام توجهات جهاني را به خود جلب مي‌كرد. 

فارس: از سفر رئيس جمهور به قم چه خاطره‌اي داريد؟ 
• در يكي از برنامه‌هايي كه در قم بود و به زيارت حضرت معصومه رفتيم، ازدحام و اشتياق مردم به گونه‌اي بود كه نيروهاي ما خيلي خسته شدند. اين مردم طالب هستند و اميد دارند كه مشكلاتشان به دست رييس جمهور حل شود. چون حرفشان را از زبان ايشان شنيدند. يا وقتي وارد حوزه علميه شديم كم مانده بود با طلبه‌ها جنگ تن به تن شود؛ آنقدر عشق و علاقه آنها زياد بود كه خودشان داربست زده بودند. آن داربست‌ها جواب نداد و اجباراً آقاي دكتر را بغل كرديم و آورديم بالا!

يكي از كارهاي سنگين استاني ما در حوزه علميه بود. ممكن است بگويند رويكرد دكتر احمدي نژاد نسبت به روحانيت چگونه است. بايد مي‌ديدند كه عشق و علاقه دكتر به روحانيت چگونه است. ديدارهايي كه به صورت سرزده به قم مي‌روند و ديدگاههاي علما و مراجع را مي‌گيرند و استفاده مي‌كنند. ديدارهايي در بيمارستان هم از مراجع داشتيم.
پركاري دكتر احمدي نژاد خيلي خاص است و به سرعت كارها را سامان مي‌دهد. گاه مجبور بود يك جلسه را براي رسيدن به ملاقات با رييس جمهور كشور ديگري رها كند و زمان از رييس جمهور عقب مي‌ماند نه ايشان از زمان و كارها.

كار آنقدر زياد است كه رييس جمهور مي‌گويد 24 ساعت كم است زماني كسي به ايشان مي‌گفت ما شما را كي ببينيم مي‌گفت، ساعت 25 يعني بايد براي ملاقات‌ها يك ساعت به 24 ساعت اضافه شود.
زمان براي كارها كم است و كارها خيلي فشرده است اما ايشان با اشتياق كار مي‌كنند و حتي در روزهاي تعطيل برنامه مي‌گذارند درحالي كه كمتر مي‌بينيم كسي از تعطيلاتش بگذرد. در ماه مبارك رمضان آنقدر برنامه‌ها و ملاقاتهاي ايشان و جلسات زياد بود كه ما مي‌گفتيم بايد اين ماه دو برابر شود تا ايشان به كارهايشان برسند و بتوانند در مراسم افطاري شركت كنند.
ما حتي از حق خود گذشتيم چون مرسوم بود كه رييس جمهور يك افطاري را با نيروهاي حفاظت داشته باشد كه ديگر فرصت برگزاري آن وجود نداشت و ميگفتيم حداقل يك افطاري را با خانواده بگذراند كه حتي به آن هم نمي‌رسيد.

آقاي احمدي نژاد بسيار آدم پركار و پرتلاشي است و در خدمت سر از پا نمي‌شناسد. ما با بسياري از آقايان كار كرديم. از سال 59- 60 وارد شديم و در همان زمانها با فعاليت حزب جمهوري و لزوم مقابله با ترورها وارد اين مرحله از كار شديم. تا الان با بسياري از آقايان از مسئولان و شخصيت‌هاي تزار اول كار كرديم ولي به اين شكل نبودند، حتي اگر هم بودند بسيار نادر بودند. مواردي كه گفتيم جزيي از كل است. هيچ چيزي نمي‌تواند مانع عشق آقاي احمدي نژاد به خدمت شود. 

مقام معظم رهبري به دكتر احمدي نژاد تكليف كرده بود كه شرعا و عرفا رعايت كنند و شب ساعت 9 به خانه بروند اما اين محقق نشد و دكتر هر شب ساعت 11- 12 به خانه مي‌روند اما باز هم چاره‌اي نيست، كار آنقدر زياد است كه ناخواسته ادامه مي‌يابد.
ايشان هم هر چه جلو مي‌رود بسياري مشكلات عقب افتاده را رسيدگي مي‌كند و شايد هنوز به جاده اصلي نرسيده است. ما كه در كنار ايشان بوديم سعي مي‌كرديم با تمام سختي‌ها ديدگاههاي ايشان را محترم بشماريم و عمل كنيم و سعي مي‌كرديم از ورود ايشان به بطن مردم جلوگيري نكنيم حتي كمك هم بكنيم. 

فارس: دقت‌نظر رئيس جمهور چقدر است؟ خصوصا در مورد تكاليف قانوني.
• آقاي احمدي نژاد حتي در خيابان اجازه نمي‌دادند از خط ويژه برويم يا اينكه آژير بكشيم يا چراغ را عوض كنيم چون مي‌خواهند حق مردم ضايع نشود. حتي در مورد خانه ايشان كه در نارمك بود، ما در نهايت ديديم كه در بحث‌هاي امنيتي همسايه‌ها اذيت مي‌شوند و كنترل سخت است به همين خاطر مجبور شديم مكاني در پاستور بگيريم.

اما ساختماني كه قرار بود رئيس جمهور و خانواده اش در آن مستقر شوند، 30- 40 سال از عمرش مي‌گذشت و كارهايي از جمله كار بنايي مقدماتي براي خرابي‌هاي خانه داشت. كارگران درحال كار براي مرمت خانه بودند كه دكتر احمدي نژاد آمد و داد و بيداد كرد كه چه كسي گفته اينجا تعمير شود. هركسي گفته بايد خودش پولش را بدهد.
حتي يك بار به اردوي تيم ملي رفته بوديم . به ما گفتند آمار بدهيد تا به بچه‌هاي حفاظت لباس ورزشي بدهيم. خود آقاي علي آبادي گفت كه آمار بدهيد ما گفتم حالا باشد بعدا. وقتي خودش به آقاي دكتر گفت كه مي‌خواهيم به اين بچه‌ها يك دست لباس ورزشي بدهيم، دكتر داد و بيداد كرد كه نبايد اين كار را بكنيد. بدهيد به مناطق محروم.

از اين دست مسايل زياد است اما نمي‌توانيم بگوييم. فقط در اين حد كه نشان دهيم ديد ايشان اين است و مردم هم به خاطر همين ايشان را انتخاب كردند. ايشان هم سعي مي‌كند تحقق پيدا كند.
ايشان به كوچكترين هزينه‌ها از دولت نسبت به خود و مجموعه‌اي كه با ايشان همكاري مي‌كنند بسيار حساس است و رعايت مي‌كند. مثلا ما درخواست مي‌كرديم يك سري وسايل براي كار ما بخرند اما ايشان مي‌گفتند بايد صرفه جويي شود. 

فارس: عليرغم محدوديت‌هايي كه براي رسانه‌اي شدن نيروهاي حفاظتي وجود دارد، علت اينكه موافقت كرديد با ما مصاحبه كنيد چه بود؟ 
• بر اساس تكليف، بر خود فرض دانستم كه بعضي موارد را بگويم. علي رغم اينكه براي ما سخت است كه مسايل را بيان كنيم اما وقتي كسي با اين ويژگيها به لحاظ تعهد و ولايت مداري و تدين و شيفتگي خدمت هست، اگر كسي نكته‌اي را بداند و نگويد مديون است. ما در اين جريان بايد دين خود را تا حدي ادا كنيم. هرچند كه دست ما بسته است و بسياري چيزها را نمي‌توانيم بگوييم اما فكر كنم بعد از دوران رياست جمهوري شايد دستمان باز شود و بتوانيم بسياري ناگفته‌ها را بگوييم. در هر زمينه‌اي بخواهيم وارد شويم گفتني‌ها زياد است. حرفها در بخش‌هاي مختلف زياد است كه ناديده گرفتن آن ايشان را در معرض ظلم قرار مي‌دهد اما ايشان با صبوري جلو مي‌آيد.

ناگفته‌ها زياد است اما شرايط براي باز كردن اين موضوع مناسب نيست. ولي به هر حال بايد گفته شود كه چقدر دكتر مظلوم واقع مي‌شود و يا اينكه بعضي اوقات شعار مي‌دهند "صل علي محمد بوي رجايي آمد" و يا اينكه مظلوميت دكتر احمدي نژاد را با مظلوميت شهيد بهشتي قياس مي‌كنند، درست است.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۴۵ - ۱۳۸۷/۰۴/۰۳
خداوند همه کسانی را که برای احقاق حقوق مردم تلاش می کند در پناه خود حفظ بنماید . ضمن تشکر از مصاحبه خوبتان برای دکتر آرزوی سلامتی می کنم .
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۰۴ - ۱۳۸۷/۰۴/۰۳
با سلام و عرض خسته نباشید.
خدمت ایشان و شما.
مطلب جامع و کاملی بود.
مرسی
ناشناس
|
-
|
۱۴:۲۷ - ۱۳۸۷/۰۴/۰۳
مردمی بودن جناب آقای احمدی نژاد بسیار متشخص و مثال زدنی است و بعید است که در میان دوست و دشمن کسی بتواند این خصیصه را نفی کند .
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # الجولانی # فیلترینگ
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
سرمربی بعدی تیم پرسپولیس چه کسی باشد؟