«اعتماد ملي» نوشت:
روابط عمومي سازمان تربيتبدني در پاسخ به توضيحات «اعتماد ملي» درباره جوابيه اين سازمان، جوابيه ديگري فرستاده است كه مهمترين نكتهاش افشاي هويت بازيكني است كه محمد عليآبادي او را با مجيد نامجومطلق اشتباه گرفته بود. طبق ادعاي جوابيهنويس سازمان تربيتبدني، نامجومطلق مورد نظر جواد نكونام است! به اين ترتيب ميتوانيم نتيجه بگيريم بازيكني كه به گفته عليآبادي وقتي استپ سينه ميكند توپ را 7 متر جلوتر مياندازد و در بازي با امارات اسماعيل مطر، بازيكن اماراتي به راحتي توپ را از او گرفت، كاپيتان تيم ملي ايران است.
اصل جوابيه را بخوانيد:
1- ظاهرا بغض نگارنده نسبت به سازمان تربيتبدني باعث ميشود وي به همه مطالب همزمان توجه نداشته باشد و فقط نقاط و نكات منفي را ببيند.
ظاهرا نگارنده متوجه نشده است كه رئيس سازمان درباره جواد نكونام صحبت ميكرده است چراكه پس از بيان اشتباه نام نكونام، اصلاح صورت گرفت و اتفاقا اين مثال را رياست سازمان در 2 جلسه ديگر هم دقيقا به همين شكل استفاده كردهاند و فيلم اين جلسات نيز موجود است. واقعا جاي بسي تاسف دارد كه جناب آقاي حقشناس فرصت مرور صفحات ورزشي روزنامه را ندارد و اجازه هرگونه عقدهگشايي (كه دليل آن را ما ميدانيم و در صورت نياز در جلسه خصوصي با آقاي حقشناس مطرح خواهيم كرد) را به يك فرد ميدهد. مطالب مطرحشده در جلسه با روساي هياتهاي ورزشي آنقدر مهم و اساسي بود كه در معلومات نگارنده نميگنجد و وي مجبور شد به چند اشتباه در بيان اسامي (كه البته در ادامه اصلاح شد) بپردازد. بار ديگر تاكيد ميكنيم جناب آقاي مهدي كروبي كه از زحمتكشان انقلاب بودهاند در برخي سخنرانيهاي خود مرتكب اشتباهاتي شدند كه هرگز هيچ انسان سالمي در ادامه نسبت به آن اشتباهات موضعگيري ننموده بلكه به اصل صحبتهاي وي پرداخته شد. حال بايد ديد وقتي فردي كه فقط نويسنده مطالب ورزشي است و معلوم نيست چه تحصيلاتي در حوزه روزنامهنگاري و ورزش دارد (ظاهرا تحصيلات نامبرده نيمهتمام مانده است) ميتواند در همه حوزهها اظهارنظر كند اما رئيس ورزش كشور كه نزديك به 20 سال پيش رئيس هياتمديره بزرگترين باشگاه ورزشي كشور بوده نميتواند در جلسهاي تخصصي نظرات خود را به اعضاي جلسه منتقل و از آنها بخواهد درباره برخي مسائل (از جمله اينكه چرا بازيكنان مليپوش ما دچار ضعفهايي هستند) فكر و برنامهريزي كنند.
اصولا نگارنده حق ندارد درباره آنچه رئيس سازمان تربيتبدني ميتواند دخالت كند، اظهارنظر كند. ضمن اينكه هر چه فكر كرديم متوجه نشديم اين موضوع چه ربطي به دخالت دولت در فوتبال دارد.
2- اصولا نگارنده در جايگاهي نيست كه بتواند با يكي، دو جلسه درباره اساس المپياد ورزشي ايرانيان اظهارنظر كند چون يا از درك اهداف و نتايج آن عاجز است يا خود را به راههاي ديگر ميزند تا درك نكند ضمن اينكه افراد مغرض و كساني كه با ورزش سياسي برخورد ميكنند همان بهتر كه مطالب خودشان را بنويسند. وقت مصاحبه با رئيس سازمان براي افراد صادق و دلسوز ورزش تنظيم خواهد شد.
3- اصولا بحث فقط درباره مسوول بخش ورزش آن هم با مديرمسوول بود. اولا اين موضوع هيچ ارتباطي با اعضاي محترم گروه ورزش اعتماد ملي ندارد. ثانيا ظاهر امر اين است كه نامهاي كه به مديرمسوول محترم نوشته شده يا به رويت ايشان نرسيده است يا اينكه نظم حاكم بر روزنامه اعتماد ملي آنقدر بالاست كه اعتراض به رويه فردي در روزنامه بايد توسط خود آن فرد جواب داده شود. به هر حال بايد آقاي حقشناس پاسخگوي اين بخش از مطالب باشند، ظاهرا نامبرده فقط سوابق تجربي نوشتن در روزنامههاي ورزشي دارد و متاسفانه همين امر ميتواند از دلايل آشفتگي در صفحات ورزشي روزنامه اعتماد ملي باشد.
4- خط آخر جوابيه را نيز به حساب عصبانيت نگارنده ميگذاريم. نه به حساب بيادبي ايشان!
توضيح اعتماد ملي:1- داريم كمكم شك ميكنيم كه نكند مسئول روابط عمومي سازمان تربيتبدني به دليل مسئوليت همزمانش در روابط بينالملل اين سازمان، متوني را كه به فارسي مينويسيم درست نميخواند. به هر حال ايشان مديركل روابط بينالملل هستند و احتمالا تسلطشان به چند زبان زنده دنيا باعث شده، به نوشتههاي فارسي ما جوابهايي بدهند كه ربطي به موضوع ندارد. ترديدي نيست كه انتخاب ايشان به عنوان مديركل روابط بينالملل به دليل سوابق درخشان و تجربه زيادي بوده كه در اين حوزه داشتهاند، به همين خاطر اولين پرسشي كه درباره هر كسي به ذهنشان ميرسد اين است كه از كجا آمده و چقدر تخصص دارد!
2- ما را ببخشيد كه در دوره حاكميت مديريت نظم توسط دولت نهم و در شرايطي كه هركسي جاي خودش نشسته - از جمله رئيس، مديركل امور اداري و مديركل روابط بينالملل سازمان تربيتبدني - در روزنامهاي كار ميكنيم كه هيچ چيز سر جايش نيست. حق با شما است، چه معني دارد كه دبير گروه ورزش از جوابيهاي كه تاكيد شده <در صفحه ورزش چاپ شود>، خبر داشته باشد؟!
3- و دوباره حق با شما است: «اصولا نگارنده حق ندارد درباره آنچه رئيس سازمان تربيتبدني ميتواند دخالت كند، اظهارنظر كند.» به اين نگارنده و هر نگارنده ديگري چه ربطي دارد كه <خدمتگزاران مردم> در چه چيزي دخالت ميكنند و در چه چيزي دخالت نميكنند؟ آنها كه 20 سال پيش، در مقطعي چندماهه عضو هياتمديره يك باشگاه ورزشي بودهاند، بهتر از تمام نگارندگان دنيا فوتبال را تحليل ميكنند. از مشكل <استپ سينه> تا <سرعت تيمي> و اندازهگيري قد بازيكنان تيم ملي اسپانيا در بازي انجام نشده مقابل تيم ملي پرتغال!
و اصلا بالاتر از همه اينها مگر رئيس سازمان تربيتبدني تاكنون با روزنامههاي كيهان و ايران گفتوگو نكردهاند؟ پاسخگويي بالاتر از اين؟ ما به عنوان نگارندهاي كه هنوز تحصيلاتش تمام نشده از اين زيادهخواهي خود، پشيمانيم.
4- و در پايان از مسوول محترم روابط بينالملل سازمان تربيتبدني ميخواهيم در كنار مشغله زيادشان در روابط بينالملل، روابط عمومي و هياتمديره باشگاه پرسپوليس ـ كه كاملا با سوابق و تجربيات 3 ساله ايشان در ورزش منطبق است ـ به ما هم انگليسي يا يكي از آن چند زبان زنده دنيا را ياد بدهند، تا زبان مشتركي براي گفتوگو پيدا كنيم. باشد كه به اين وسيله بتوانيم توضيح دهيم كه از نظر ما چند اشتباه آقاي عليآبادي در نشستش با روساي هياتهاي فوتبال، كوچك نبوده اما اشتباه بزرگتر حرف زدن او درباره جزئيات فني فوتبال بوده است. اگر مدير محترم روابط بينالملل لطف كنند و زبان مشترك را ياد بدهند، توضيحات قبليمان را تكرار ميكنيم. اينكه كسي از رئيس سازمان تربيتبدني انتظار ندارد درباره تكنيكها و تاكتيكهاي فوتبال حرف بزند، همانطور كه لازم نيست درباره فنون ووشو، قوانين راگبي و جزئيات ورزش كيك بوكسينگ حرفي بزند.
5- عجالتا اين جوابيه را هم به رسم گذشته، فارسي نوشتيم. اميدوارم با كمي دقت بيشتر، اين مطلب را رمزگشايي فرماييد.