نگاهي دوباره به تراژدي سعادت‌آباد:

امدادرساني زلزله تهران چند سال طول مي‌كشد؟!

اجساد تقريبا مشابه شرايط جنگي، بدون تابوت تحويل بستگان شده و آتش‌نشاني از عمليات 40 ساعته خود، به عنوان سند افتخار ياد مي‌کند. حال اگر حادثه‌اي منجر به فرو ريختن هزاران ساختمان تهران شود، عمليات امدادرساني چندسال طول خواهد کشيد! در ميان جوانان کوهدشت، تنها يک دانشجو و يک طلبه حضور داشتند. 4 نفر از آنها برادر بودند و 4 نفر ديگر پدر و پسر به اسامي:..
کد خبر: ۱۳۸۰۹
|
۲۴ تير ۱۳۸۷ - ۱۵:۵۳ 14 July 2008
|
22186 بازدید
در حالي كه پس از فرو ريختن ساختمان هفت طبقه سعادت‌آباد، بحث‌هاي گسترده‌اي پيرامون علت وقوع اين حادثه در گرفت، نحوه امدادرساني و بيرون كشيدن اجساد قربانيان، مغفول ماند. اما اين پرسش را به وجود آورد كه اگر تهران دستخوش زلزله شود، امدادرساني به شهروندان و بيرون كشاندن مصدومان، چند سال طول خواهد كشيد؟

اميرهادي انواري در گزارشي مي‌نويسد: اين حادثه صرف نظر از تمامي ابعاد آن، مي‌تواند به عنوان يک مانور واقعي مورد توجه قرار بگيرد. و طي آن عملکرد دستگاه‌هاي ذيربط در خصوص امدادرساني بررسي شود. در گفت و گوهايي که انجام داده ايم خواهيد خواند که پزشکي قانوني ادعا کرده چون همزمان کمتر از 50 جسد را تحويل گرفته، بنابراين آمبولانس مناسب در اختيار نداشته است، اجساد تقريبا مشابه شرايط جنگي، بدون تابوت تحويل بستگان شده است و آتش‌نشاني از عمليات 40 ساعته خود که به گفته معاون عمليات استان تهران با همکاري ساير نيروها هم انجام شده، به عنوان سند افتخار ياد مي‌کند. حال اگر حادثه‌اي منجر به فرو ريختن هزاران، ساختمان بزرگ و کوچک تهران شود که قاعدتا همه هفت طبقه نيستند، عمليات امدادرساني چندسال طول خواهد کشيد! رسانه‌ها هم که هر يک از منابع خاصي تامين مي‌شوند، مشغول بهره برداري سياسي از اين واقعه و تخريب چهره‌هاي رقيب بودند، در اين ميان کسي نسبت به عملکرد آتش‌نشاني، پزشکي قانوني و.... توجه نکرد... .

شايد آنقدر مسئولان مشغول اتهام و تکذيب بودند، که رسانه‌ها هم فراموش کردند که چندين طايفه در شهرستان دورافتاده کوهدشت جوانان خود را براي کار و رهايي از شرايط سخت اقتصادي سالم به تهران فرستادند و اجساد آنها را در کاور، تکه پاره و متعفن حتي بدون يک تابوت از تهران تحويل گرفتند. جواناني که در بين آنها تنها يک دانشجو و يک طلبه حضور داشتند.

اکثر کشته شدگان ساختمان سعادت‌آباد را اقوام سه طايفه کوهدشتي تشکيل مي‌دادند. چهار نفر از آنها برادر بودند و چهار نفر ديگر پدر و پسر. قربانيان اين حادثه تلخ که در ميان سيل اخبار رسانه‌ها کمتر از آنها يادي شده عبارتند از: يحيي سعادتي‌آزادبخت 26 ساله ديپلم رياضي، مجرد. فريبرز سعادتي‌آزادبخت 24ديپلم نقشه‌كشي ساختمان مجرد برادر يحيي. افشار سعادتي 29 ساله سوم راهنمايي مجرد. عابدين سعادتي 24 ساله سوم راهنمايي مجرد برادر افشار. احسان آزادبخت 20 ساله دوم دبيرستان مجرد . موسي آزادبخت 23 ساله ديپلمه مجرد و پسرعموي احسان.

عزيزعلي اميري‌نژاد 50 ساله متأهل داراي 7 فرزند. حسين نورعلي 20 ساله طلبه مجرد. علي حسين يوسفيان 49 ساله متأهل داراي 6 فرزند. سعيد يوسفيان 20 ساله ديپلمه مجرد و پسر علي حسين. مراد ياري 18 ساله دوم دبيرستان مجرد... .

شاهد عيني ماجرا: 5 دقيقه بيشتر در ساختمان نماندم
يكي از شاهدان عيني اين واقعه كه چند دقيقه پس از خروجش، ساختمان فرو ريخته است، معلم است و يکي از شاگردان و چندتن از اقوامش را در اين حادثه از دست داده. او مي‌گويد اكثر قربانيان اين حادثه با هم نسبت فاميلي داشتند. گفت‌وگوي اين معلم که نخواست نامش فاش شود را مي‌خوانيد:

شما آنجا چه كار مي‌كرديد؟
صبح، ساعت ده دقيقه به هشت آنجا رفتيم. به من زنگ زده بودند، برخي از همشهريانم مي‌خواستند كمي ‌پول براي خانواده هايشان بفرستند، به من زنگ زدند كه براي گرفتن پول به آنجا بروم. پنج دقيقه داخل ساختمان بودم، اما وقتي وضعيت ساختمان را ديدم  ترسيدم.

چه كسي زنگ زد و از شما خواست كه داخل ساختمان برويد؟
بهرام نورعلي

از چه چيزي ترسيديد؟
اصلا وضعيت ساختمان وحشتناك بود، ترك هايي برداشته بود، خصوصا ضلع جنوبي آن كه واقعا وحشتناك بودند.

با اين تفاسير، همشهريانتان چطور در‌اين ساختمان كار مي‌كردند؟
من بهشان گفتم، اما گفتند خطر رفع شده، به من گفتند كه ما بيست روزي هست كه در اينجا كار مي‌كنيم.

شما پيش آنها رفته بوديد، اما چطور جان سالم به در برديد؟
پنج دقيقه اي پيششان بودم، به من يك استكان چاي دادند و بعد آنها مشغول به كار شدند. يكي بود كه من نمي‌شناختمش، انگار سركارگر بود. او اينها (كارگران) را تقسيم كرد، مثلا براي هر طبقه چند نفر را فرستاد. آنها كه مشغول به كار شدند من پايين آمدم.  آنها منتظر آمدن پيمانكار بودند. به من گفتند در محوطه دوري بزن تا پيمانكار بيايد، به آنها گفتم من مي‌ترسم. بيرون آمدم و در فضاي سبز روبه‌روي ساختمان منتظر نشستم.

از لحظه وقوع حادثه بگوييد.
ما پايين آمديم، در محوطه يك صندلي شكسته بود، آن را درست كرديم و روي آن نشستيم، اتفاقا يكي ديگر از اقوام كه همراه من بود، مي‌خواست از ساختمان فيلم بگيرد، من به او اجازه ندادم. حدود پنج دقيقه نگذشته بود. ما‌ آنها (كارگران) را نگاه مي‌كرديم، با فرغون خاك مي‌آوردند و خالي مي‌كردند، بعضي ها از بچه ها آسانسورها را جدا مي‌كردند و پايين مي‌انداختند، بعضي هم پايين آسانسور را جمع مي‌كردند و كنار مي‌چيدند. همراه من، يكي از اقوامش را به نام مهران نورعلي صدا زد و به او گفت كه كمي‌ برايمان آب بياورد. يك سطل كوچكي آب برايمان‌ آورد و بعد سركارگر صدايش زد كه به ساختمان برگردد و مشغول به كار شود. ما به فاصله حدود 15 متري ساختمان نشسته بوديم كه يكباره سه صداي مهيب آمد. دقيقا مثل بمباران هاي زمان جنگ بود. اين صداها كه آمد ما به يا ابالفضل گفتن افتاديم. از داخل ساختمان چندبار صداي يا علي آمد. 
بعد گرد و خاك شديدي بلند شد، طوري كه ما حالت خفگي پيدا كرديم. ما صد متر فرار كرديم و بعد برگشتيم، ديگر همه چيز خراب شده بود، اصلا ساختمان پودر شده بود. هرچه صدا زديم بهرام...، مهران و... هيچ صدايي نيامد.

بعد از اين اتفاق اهالي و شاهدان واقعه چه كردند؟
همه وحشت زده بودند، به آتش نشاني و هلال احمر تلفن زدند.

چقدر طول كشيد كه نيروهاي امداد به محل حادثه برسند؟
بيش از چهار پنج دقيقه نبود.

چقدر طول كشيد تا اولين جنازه را پيدا كنيد، در ابتداي حادثه آيا كسي زنده مانده بود؟
يك جنازه‌اي در قسمت شمال ساختمان بود، كه دست هايش بيرون مانده بود. ما دستهايش را گرفتيم كه بيرون بكشيمش، اما گير كرده بود و نتوانستيم بيرون بياوريمش.

شما تا چه زماني آنجا حضور داشتيد؟
ما تا پيدا شدن ‌آخرين نفر آنجا بوديم. كوهدشتي ها آنجا زياد بودند، حدود چهارصد، پانصد نفري جمع شده بودند. برايمان چادر زدند و ما 48 ساعت حدودا آنجا بوديم.

گويا در موقع تحويل بعضي از جنازه ها قطع عضو شده بودند، شما كه شاهد عيني ماجرا بوديد، و در مراسم تدفين قربانيان هم حضور داشتيد، آيا واقعا قطع عضوي وجود داشته، چه زماني اين اتفاق افتاد؛ يعني موقع عمليات خارج كردن اجساد بود يا قبل از آن؟
وقتي لودرها كار مي‌كردند، جنازه ها زخمي‌ميشدند. بعضي ها دستشان قطع مي‌شد و...

يعني با لودر جنازه ها را خارج كردند؟
بله با لودر و بيل مكانيكي خارج كردند. البته مقصر هم نبودند، ميلگرد هايي آنجا بودند كه نمي‌شد با دست خارجشان كرد.

همه اين قربانيان از يك طايفه بودند؟
از دو طايفه بودند، طايفه نورعلي و آزادبخت.

وضعيت اجساد در پزشكي قانوني چطور بود؟
وقتي ما به پزشكي قانوني رفتيم، وضعيت حقيقتا ناجور بود. اجساد در سردخانه نبودند. يك اتاقي بود كه ما به مأموران آنجا هم گفتيم كه لااقل اين جنازه‌ها را در سردخانه بگذاريد كه به ما گفتند اينجا خودش سردخانه است، اما سردخانه نبود.

در پزشكي قانوني اجساد بو گرفته بودند؟
بله، شديدا.

جنازه‌ها را چطور به شهرستان فرستادند؟
با هشت آمبولانس فرستادند، البته دوتا از جنازه ها را همان صبح روز بعد فرستادند.

پيمانكار ساختمان هم كوهدشتي بوده است؟
بله، كوهدشتي بود، من مي‌شناسمش.

با توجه به اينكه شما بيشتر قربانيان را مي‌شناختيد، به شما گفته بودند كه بيمه هستند يا خير؟
ما شب در بازار بوديم، بهرام نورعلي هم همراه ما بود. من از او پرسيدم كه اين ساختماني كه در آن كار مي‌كني بيمه است؟ به من گفت كه بيمه‌مان كردند. حسين پور(پيمانكار) را ديدم، بعد از حادثه آنجا آمده بود. نيروي انتظامي‌او را گرفته بود. در ماشين نيرو انتظام از او پرسيدم كه اين كارگران را بيمه كرده بودي؟ او گفت: بيمه كرده‌ام. حتي مي‌گفت: ساختمان هاي اطراف را هم بيمه كردند.

همشهريان شما قبلا نگران نبودند از آنكه اين ساختمان ممكن است فرو بريزد؟
من بهشان گفتم، گفتم سعي كنيد اينجا كار نكنيد. كار زياد است. برويد جاي ديگري كار كنيد. به من مي‌گفتند نه... خطر رفع شده بيست روزي است كه در اينجا كار مي‌كنيم.
 
متن کامل را در ستون «گزارش» بخوانيد.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۳۶ - ۱۳۸۷/۰۴/۲۴
واقعا از درج این خبر از شما تشکر میکنم. حقیقتا خدا به خانواده های داغ دیده کوهدشتی ها صبر عنایت کند.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۲۹ - ۱۳۸۷/۰۴/۲۴
حالا این یک ساختمان فرو می ریزد و شما به ارزیابی نیرو های امداد در این شهر می پردازید.تصورش را بکنید که اگر تنهادو واحد ساختمانی در دو گوشه شهر دچار چنین وضعیتی بشود نیروهای امداد و درگیر چه خواهند کرد؟ و آنگاه به محشر کبرای یک زلزله یا بمباران کمی جدی فکر کنید تا دریابید که ساختمان های متر مربعی چندین میلیارد تومان در واقع قتلگاه های بالقوه ای هستند که زیستن در آنها خیلی دلهره آور است.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۲۹ - ۱۳۸۷/۰۴/۲۵
باسلام خدمت شما از اطلاع رساني و هشدارنسبت به اينده اي که سراب نيست
عرض شود خدمت شما که همه جا همينگونه است.من از بافق واسه شما مي نويسم.حتما" اين 2هفته اخير اسم اين شهر ويا زوار سوريه و اتوبوس و تصادف وکشته شده 33نفر(که طبق آخرين اخبار به 35 نفررسيده و همچنان درحال افزايش است!)رو شنيدين.من شخصا"نتونست درتدفين عزيزان شرکت نمايم و شنيدم که وضعيت نگهداري اجساد درتهران ؛ انتقال اجساداز تهران به يزد و انتقال از يزد به بافق وتحويل اجساد با شرائط بسيار بد و دوراز شئونات اسلامي (که گوش همه رو کر کرده )بوده و اگر با توجه به گرمي هواي کوير يه چندساعتي ديرتر تشيع صورت گرفته بود مشخص نبود که آيا اين اجساد قبل از فشار قبر متلاشي مي شوند يا خير.خلاصه دريابيد
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # الجولانی # فیلترینگ
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
سرمربی بعدی تیم پرسپولیس چه کسی باشد؟