عصر ايران ورزشي؛ روز گذشته ( دوشنبه ) جلال يحيي زاده رئيس كميسون تربيت بدني مجلس شوراي اسلامي، به علي دايي هشدار داد كه مراقب اظهارات خود باشد.
يحيي زاده در گفتگو با خبرگزاري دولتي ايرنا گفت : "برخورد دايي در خصوص اختلاف مالي اش با مسئولان فدراسيون فوتبال به هيچ عنوان صحيح نبود و او بايد حفظ حرمت کند."
وي همچنين افزود: "اگر به دايي به معني واقعي هم اجحاف شده باشد، او بايد احترام افکار عمومي را حفظ کند و اين گونه بي پروا و بدون در نظر گرفتن حرمت ديگران اظهار نظر نکند. اظهارات دايي در حالي بيان مي شود که نقش او در عدم صعود تيم ملي به جام جهاني کم نبوده است."
هشدار يحيي زاده به دايي درحالي صورت مي گيرد كه علي دايي در حمله بي پرواي خود به كفاشيان در برنامه نود، تلويحاً دولت محمود احمدي نژاد را عامل بركناري خود از تيم ملي دانست.
دايي در برنامه نود به اين نكته اشاره كرد كه آمدن و رفتن او از تيم ملي هيچ ربطي به فدراسيون فوتبال نداشت و محمد علي آبادي، رئيس وقت سازمان تربيت بدني، او را با اصرار به تيم ملي آورده است.
البته دايي در نقد حذف كنندگانش از تيم ملي، فراتر از علي آبادي نرفت و هيچ اشاره اي به محمود احمدي نژاد نكرد. انتقاد احمدي نژاد از بازي تيم ملي در برابر عربستان، مهمترين نشانه تمايل وي به بركناري دايي و بدون ترديد مهمترين عامل وداع اجباري مرد جاه طلب فوتبال ايران با نيمكت تيم ملي بود.
دايي نه در برنامه نود و نه در همان ايام بركناري از تيم ملي، سخن صريحي در باب نقش احمدي نژاد در اخراجش از تيم ملي نگفت ولي در جريان انتخابات رياست جمهوري، با حمايت قاطعش از مير حسين موسوي، سعي كرد سخنان احمدي نژاد در فرداي ديدار ايران – عربستان را تلافي كند.
شايد اگر احمدي نژاد موجبات حذف دايي از تيم ملي را فراهم نكرده بود، علي دايي هم در انتخابات رياست جمهوري آنچنان صريح و بي پروا از مير حسين موسوي حمايت نمي كرد؛ چرا كه دايي خوب مي داند كه چه زماني چه چيزي را بگويد. او هنگامي كه در پرسپوليس غمخوار – بگوويچ بود، به رغم رابطه نامطلوب تماشاگران پرسپوليس با غمخوار، امري كه از جدال درگيري پروين و غمخوار نشات مي گرفت، همواره از غمخوار حمايت مي كرد اما زماني كه غمخوار غزل خداحافظي را خواند و از پرسپوليس رفت، دايي هم در برنامه نود تغيير موضع داد و زبان به انتقاد از غمخوار گشود.
دو هفته پيش هم علي دايي مي دانست كه انتقاد از كفاشيان و شفاف سازي درباره نقش علي آبادي در تكيه زدنش بر مسند مربيگري تيم ملي، تبعات چنداني ندارد ولي انتقاد از محمود احمدي نژاد و يا حتي اظهار نظر درباره نقش او در بركناري اش از تيم ملي، مي تواند تبعات سنگيني داشته باشد؛ تبعاتي كه كمترين آنها مي توانست كنار گذاشته شدن از مربيگري پرسپوليس باشد. بنابراين دايي هر چه كه در دلش بود بر سر كفاشيان خالي كرد.
اما مقامات دولتي، كه كفاشيان را براي تحقق مطالباتشان رئيس فدراسيون فوتبال كرده اند، نيك مي دانند كه حمله دايي به كفاشيان، حمله اي باواسطه به آنها است. اما در شرايط كنوني كه دايي محبوب تماشاگران پرسپوليس است، به صلاح آنها نيست كه خود را به ورطه مجادله با علي دايي بياندازند.
علي آبادي كه ديگر رئيس سازمان تربيت بدني نيست و احتمالاً از محبوبيت اندك خود در افكار عمومي به خوبي باخبر است، پاسخي به دايي نداد تا تماشاگران پرسپوليس را با خود بد نكرده باشد. محمود احمدي نژاد هم بدون ترديد شان خود را بالاتر از آن مي داند كه بخواهد با دايي يكي به دو كند.
علاوه بر اين احمدي نژاد با توجه به اتفاقات پس از انتخابات و شكل گيري جنبش سبز در ايران، ترجيح مي دهد كه با سرمربي ِتا كنون موفق محبوبترين تيم فوتبال ايران درنپيچد تا مخالفان سياسي اش بيش از پيش فرصت و قدرت تحريك افكار عمومي عليه او را پيدا نكنند.
هم از اين روست كه جلال يحيي زاده، رئيس كميسيون تربيت بدني مجلس و نماينده همسو با دولت احمدي نژاد، به ميدان دفاع از كفاشيان پا مي گذارد؛ رئيس فدراسيوني كه زمين و زمان گواهي مي دهند كه منصوب مسلوب الاراده روساي بالاتر است.
مهمترين اتهام كفاشيان گوش به فرمان بودن وي در برابر دستورات مقامات دولتي است. يعني ناظران و حاضران در عرصه فوتبال، معتقدند دولت احمدي نژاد كفاشيان را رئيس فدراسيون كرده تا مبادا يك صفايي فراهاني ديگر در فوتبال ايران پيدا شود و با تكيه بر حمايت فيفا از استقلال روساي فدراسيون هاي كشورهاي عضو فيفا، مانع از دخالت دولتمردان ايراني در مقدرات و مناسبات فوتبال اين مرز و بوم شوند.
بويژه اينكه فوتبال محبوبترين ورزش جهان و ايران است و دولت احمدي نژاد با رويكرد توده گرايانه اش، نمي تواند زمام امور فوتبال را به رئيس فدراسيوني بسپارد كه ياراي تمرد از خواست مقامات دولتي را در بزنگاه هاي حساس فوتبال اين كشور داشته باشد.
هشدار يحيي زاده به دايي، در واقع هشدار دولت دهم به علي دايي است. بويژه اين جمله يحيي زاده كه " اظهارات دايي در حالي بيان مي شود که نقش او در عدم صعود تيم ملي به جام جهاني کم نبوده است "، جمله اي است كاملا مطابق و همسو با نظر محمود احمدي نژاد راجع به عملكرد علي دايي در تيم ملي.
علي دايي تا كنون با كسان بسياري آشكار و پنهان، در نزاع بوده است. از محمد مايلي كهن وداريوش مصطفوي، كه آشكارا در برابر دايي قرار گرفتند و دايي را در حذف خود از مربيگري تيم ملي و رياست فدراسيون فوتبال موثر و مقصر مي دانستند تا جواد زرينچه و احمد رضا عابدزاده، كه نزاعي پنهان با دايي را تجربه كردند و هر دو دايي را در حذف خود از تيم ملي در آستانه جام ملتهاي سال 2000 دخيل مي دانستند.
دايي تا كنون با دو كاپيتان و يك مربي تيم ملي و دو رئيس فدراسيون درپيچيده و از تمامي اين نزاعها پيروزمند بيرون آمده است. آيا او اكنون درصدد نزاع با افرادي برجسته تر و سياسي است؟ افرادي چون محمد علي آبادي و محمود احمدي نژاد.
ظاهراً اين گونه نيست؛ چرا كه دايي در برنامه نود تنها به كفاشيان حمله كرد و بيش از اين پيش نرفت. اما اگر جايگاه دايي درپرسپوليس تحكيم شود، بعيد نيست كه دايي در اين نزاع زيرپوستي پيشروي هم كند.
اگر دايي جام حذفي را ببرد و پس از آن در برنامه نود شركت كند، ممكن است علي آبادي را نيز آماج حملات خود سازد. اما آيا روزي مي رسد كه دايي با محمود احمدي نژاد هم درگير شود و تقابل پنهانش با رئيس جمهور اصولگرا را عيان و عريان سازد؟