جامجم: مردي كه در پي اختلاف با دايياش 15 سال پيش او را كشته و متواري شده بود، پس از دستگيري راز جنايت را فاش كرد.
اوايل سال 74 مردي با حضور در پليس آگاهي زاهدان از خواهرزادهاش به اتهام قتل شكايت كرد.شاكي به پليس گفت: چندي پيش خواهرزادهام احمد و برادرم براي كار كردن به يكي از كشورهاي عربي سفر كردند. آخرين بار كه برادرم به ايران بازگشت، گفت كه با احمد اختلاف پيدا كرده است.
شاكي افزود: برادرم پس از چند روز دوباره به همان كشور بازگشت؛ ولي ديگر با خانوادهمان تماس نگرفت. نگران شدم و در تماس تلفني با احمد سراغ برادرم را گرفتم؛ اما او اظهار بياطلاعي كرد. به گفتههايش شك كرده و با دوست برادرم تماس گرفتم كه او مدعي شد احمد برادرم را كشته شد.
قتل دايي در غربتبا سفر به محل حادثه، جسد برادرم را تحويل گرفته و به ايران بازگشتم. در پي اين شكايت، پروندهاي در اين ارتباط تشكيل و تحقيقات آغاز شد.
جستجوها ادامه يافت تا اين كه سال 81 عامل جنايت وقتي براي ديدن خانوادهاش به شهر زاهدان سفر كرده بود، از سوي ماموران شناسايي و دستگير شد.
آزادي متهم به خاطر نبودن مدرك جرممتهم در بازجويي قتل دايياش را انكار كرد و به دليل نبود مدارك، آزاد شد.
با اين حال تحقيقات ماموران ادامه يافت تا اين كه سرنخهايي به دست آمد كه نشان ميداد زنداني آزاد شده در قتل دايياش نقش داشته است.
دستگيري دوباره قاتل بعد از 8 سالبنابراين مرد جوان دوباره به اتهام قتل تحت تعقيب قرار گرفت تا اينكه اوايل هفته جاري، پس از 8 سال در زادگاهش شهرستان نيكشهر زاهدان دستگير شد.
اعتراف به قتل داييمتهم در تحقيقات به تناقضگويي پرداخت تا عاقبت روز گذشته به قتل دايياش اعتراف كرد و گفت: وقتي من و داييام براي كار كردن به يك كشور عربي رفتيم، روابطمان خوب بود، اما پس از چند ماه به خاطر شرايط كاري با هم اختلاف پيدا كرده و از داييام كينه به دل گرفتم.
متهم به قتل اضافه كرد: درصدد انتقام از او بودم تا اين كه در سفري به زاهدان، با حضور در خانه دوستم، سلاح كمري او را سرقت كردم و پس از بازگشت به محل كارم، به سراغ داييام رفته و با او درگير شدم.با بالا گرفتن درگيري، با سلاحي كه همراه داشتم، به او شليك كردم و متواري شدم.بنابر اين گزارش، متهم به قتل با قرار قانوني روانه زندان شد تا بزودي صحنه حادثه را بازسازي كند.