«کسی از سر سیری کلیه نمیفروشد»؛ این گویاترین و دردآورترین جمله ای بود که از زبان بیگلری، مدیرکل انجمن حمایت از بیماران کلیوی استان شنیدم و تلختر آنکه 80 درصد فروشندگان کلیه در این شهر یخزده زمستانی، جوانان 18 تا 35 سالهاند که از سر استیصال، فقر، بیکاری یا بیخانمانی تن به فروش عضو بدن میدهند.
415 بیمار دیالیزی در کرمانشاه وجود دارد و بهطور کلی در غرب کشور 1500 متقاضی پیوند کلیه زندگی میکنند. برای این تعداد متقاضی، 637 داوطلب در کرمانشاه تشکیل پرونده دادهاند تا کلیه شان در فهرست فروش قرار گیرد.
قیمت کلیه در کرمانشاه با توجه به تعداد زیاد فروشندگان خیلی بالا نیست و با احتساب یک میلیون تومان اهدایی بنیاد امور بیماران خاص در مجموع رقمی معادل 5 میلیون تومان به فروشندگان کلیه میرسد که در مقایسه با نرخ شهرهای بزرگی چون تهران (7 تا 10 میلیون) رقم زیادی نیست!
جالب است بدانید که بیشتر داوطلبان فروش کلیه در کرمانشاه زنان و دختران جوانی هستند که با اجبار خانواده، همسر یا از سر ناچاری، با شک و دودلی تن به این کار میدهند.
مدیر کل انجمن حمایت از بیماران کلیوی استان میگوید: « روزی نیست که زن یا دختر جوانی به مرکز مراجعه نکند، اما چون بیشتر آنان نه به خواست شخصی، بلکه با اجبار خانواده تن به این کار میدهند و این اکراه از نحوه برخوردشان به وضوح پیداست، سعی میکنیم تا با اعتبار و امکانات ناچیزی که در اختیار داریم یا معرفی آنان برای دریافت وام، از فروش عضو بدن منصرفشان کنیم.»
حسین بیگلری تاکید میکند بیشتر جوانانی که برای فروش کلیه میآیند بیکاران و جویندگان شغل هستند که ترجیح میدهند باقی عمر را با یک کلیه زندگی کنند، اما حداقل مبلغی برای تأمین نیازهای زندگیشان فراهم آورند.
به گفته این مقام مسئول، با این حال هنوز کرمانشاه گرفتار بازار سیاه خرید و فروش کلیه نشده است؛ هر چند معرفیشدگان به دفتر مرکزی انجمن حمایت از بیماران کلیوی در کوچه «فرهنگ حسینی» واقع در خیابان ولی عصر (عج) تهران، پیش از رسیدن به دفتر مرکزی انجمن از سوی دلالان ربوده میشوند!
آمارها نشان میدهد که بیشتر متقاضیان دریافت کلیه در کرمانشاه 40 تا 50 سال سن دارند، اما تعداد آنها کمتر از شمار فروشندگان است. از آنجا که فروشندگان بیش از متقاضیان دریافت، به انجمن حمایت از بیماران کلیوی استان مراجعه میکنند، بیشتر فروشندگان حاضرند حتی با پرداخت مبلغی بهعنوان شیرینی، نوبتشان را جلو بیندازند.
فروشندگان پشیمانبا این حال همیشه عمل پیوند نتیجه نمیدهد و گاهی عوارض پیوند دامنگیر اهداکننده و دریافتکننده، هر دو میشود. دکتر جواد زرگوشی چند سالی است که درباره پیامدهای فروش کلیه پژوهش میکند.
نتایج تحقیق 5 ساله وی نشان میدهد که بیشتر کسانی که اقدام به فروش کلیه میکنند، مدتی بعد از این کار پشیمان میشوند چون علاوه بر آنکه عضوی از بدن خود را از دست میدهند، مبلغی که دریافت میکنند، خیلی نمی تواند در بهبود وضع زندگیشان مؤثر باشد.
دکتر داریوش رئیسی، فوق تخصص نفرولوژی داخلی نیز میگوید: «15 تا 30 نفر پس از تشکیل پرونده برای گذراندن مراحل سونوگرافی و آزمایش به من مراجعه میکنند که نیمی از آنها به علت وجود مشکلاتی چون فشار خون، کوچک یا بزرگ بودن حجم کلیه، داشتن کیست و سنگ کلیه یا مواردی از این قبیل، نامزد مناسبی برای عمل پیوند بهشمار نمیروند.» به گفته وی، انجام پیوند کلیه در صورت وجود عارضه در اهدا کننده، عملی کاملاً غیر قانونی محسوب میشود.
رئیسی اضافه میکند: «با توجه به مشکلاتی که برای بسیاری از اهداکنندگان پیش میآید، معمولا هر 6 ماه یکبار از آنان رایگان آزمایش میگیریم.»با وجود این، دردسرهای اهدا کنندگان بسیار کمتر از دریافتکنندگان کلیه است. دریافتکنندگان باید پیوسته تحت نظر پزشک معالج باشند اما اهداکنندگان پس از دوره نقاهت میتوانند به زندگی عادی برگردند، البته برخی محدودیتهای فیزیکی مانند ممنوعیت انجام برخی ورزشها تا پایان عمر برایشان باقی میماند. در میان فروشندگان کلیه کسانی هم پیدا میشوند که از بد روزگار کلیه دیگرشان آسیب دیده است و حالا خود به جمع دیالیزیهای شهر پیوستهاند.
با این حساب باید اذعان کرد که فروش کلیه، نوعی درآمدزایی با خطرپذیری بالا بهشمار میرود. اگرچه این واقعیت بر کسی پوشیده نیست، هرماه به فهرست داوطلبان فروش کلیه افزوده میشود و آمارها از رشد 10 تا 15 درصدی متقاضیان اینکار در هر سال حکایت میکند.
انجمن حمایت، نیازمند حمایت از سوی دیگر، انجمن حمایت از بیماران کلیوی که هر سال امکان 60 تا 80 عمل پیوند را در استان فراهم میکند، خود با مشکلات فراوانی روبهرو است.
این انجمن اکنون هزینههایش را از صندوقهای کمک مردمی که در شهر پخش کرده است، تامین میکند. از آنجا که تعداد این صندوقها چندان زیاد نیست، همچنین بهدلیل اینکه مبلغ زیادی از این طریق جمعآوری نمیشود، قرار است در یکی از جلسات شورای اداری استان، رسیدگی به وضع مالی نابسامان انجمن حمایت از بیماران کلیوی استان در دستور کار قرار گیرد.
کم نیستند کسانی که در طول سال از سر فقر و درماندگی به این انجمن مراجعه میکنند تا از حمایتهای حداقلی آن برخوردار شوند یا با دریافت وام 500 هزار تومانی از تصمیمشان مبنی بر فروش کلیه صرفنظر کنند!
گذشته از تنگنای مالی انجمن حمایت از بیماران کلیوی کرمانشاه، این استان از نظر امکانات پزشکی نیز وضع خوبی ندارد. هنوز برای بیماران دیالیزی و پیوندی کرمانشاه، کلینیکی تخصصی وجود ندارد و این در حالی است که وعده ساخت آن در سال 82 از سوی احمد ترک نژاد، استاندار وقت، به بیماران دیالیزی داده شده بود؛ البته سابقه چنین وعدههایی به سالها قبل میرسد. محمد حسین مقیمی نیز که پیش از ترکنژاد، استاندار کرمانشاه بود، در سال 79 دستور تعیین تکلیف قطعه زمین اهدایی انجمن حمایت از بیماران کلیوی را صادر کرد اما کار باز هم به بنبست کشید! امروز هم در دولت نهم و دهم نامههایی از دفتر رئیسجمهوری و وزارت رفاه و تامین اجتماعی مبنی بر لزوم توجه و رسیدگی بهوضعیت انجمن مینویسند.
اما پیگیریها فقط به حجم کاغذبازیها میافزاید. به همه این گرفتاریها باید مشکل عودت صندوقهای دریافت کمک را هم که در شعبههای بانک مسکن توزیع شده بود افزود. این صندوقها سال 84 و براساس توافقی دو جانبه میان مدیران بانک مسکن و انجمن حمایت از بیماران کلیوی در شعب این بانک نصب شد تا بخشی از نیازهای مالی انجمن را با دریافت کمکهای مردمی تامین کند. مهرماه امسال و بهدنبال اعلام مدیران بانک مسکن مبنی بر اینکه تنها امکان استفاده از صندوقهای حمایتی کمیته امداد در شعبه این بانک وجود دارد، صندوقهای یاد شده از تمام شعب جمعآوری شد. به قول معروف: «هر دم از این باغ بری میرسد / تازهتر از تازهتری میرسد.»
تهیه: لیلا سعدوندی