در حالي ماشین مطبوعاتی جريان انحرافي اصولگرايان يك بار ديگر با چراغ خاموش به راه افتاده است كه خروج سردبیر یکی از روزنامه های صبح تهران در ماه آخر سال 1389 بحث هایی را پیرامون ارتباط خروج او و اين جريان مطرح ساخت.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، وی که در بین اهالی مطبوعات اصلاح طلب به خاطر برخی حاشیه ها مشهور است اسفندماه سال گذشته به طور ناگهانی از سمت خود در یکی از روزنامه های صبح تهران استعفا داد تا شایعه راه اندازی روزنامه منتسب به آقاي خاص قوت بگیرد.
اين سردبير مستعفي که پیشتر در حوزه فرهنگ و هنر در نشریات اصلاح طلب به ایفای نقش می پرداخت، پس از روی کار آمدن دولت نهم تلاش بسیاری داشت که به تیم رسانه ای آن بپیوندد، اما ظاهرا به دلیل حاشیه های مزبور، رسانه های حامی دولت ـ در آن زمان ـ از پذیرش وی سرباز زده بودند و پس از آن بود که وی با برخی لابی ها توانست سردبیری یکی از روزنامه های صبح تهران که منتقد دولت بود را بر عهده بگیرد.
اما «هفت صبح»؛ با آقاي خاص یا ابوالحسن فقیه؟ نكته جالب اما اينكه استعفای این سردبیر پرحاشیه با انتشار خبر راه اندازی روزنامه ای با نام «هفت صبح» همزمان شد. پس از مدتی کوتاه، خبر به خدمت گرفتن وی در روزنامه ای که قرار است حامی احمدی نژاد باشد منتشر شد؛ خبری که البته كذب هم نبود و او که تا دیروز علیه دولت به فعالیت می پرداخت، ظاهرا امروز قرار است حامی دولتی باشد که در سال های 84 تا 89 تمام تلاش خود برای انتقاد از آن به كار گرفته است!
به هر حال در آغاز عده ای بر این باور بودند، روزنامه قرار است با مدیریت مستقیم رييس دفتر رييس جمهور اداره شود، ولی بنا بر شنیده هاي «تابناک»، «ابوالحسن فقیه»، مدیریت روزنامه را بر عهده گرفته و هم اکنون در تکاپوی چیدن تیم تحریریه این روزنامه است.
البته شواهد بسیاری درباره مدیریت غیر مستقیم مشایی در این دست نشریات وجود دارد. از آن جمله می توان به نشریه موهن همت اشاره کرد که البته پس از ورود قوه قضائیه به موضوع نشریه مزبور، وی هر گونه ارتباط با نشریه مزبور را رد کرد. این تکذیب در پی آن بود که بسیاری از سایت های اینترنتی و نشریات این مسأله را رسانه ای کردند!
ابوالحسن فقیه، رئیس سابق سازمان بهزیستی و پس از آن، رئیس سازمان هلال احمر حاشیه های زیادی داشته است. پیش از این برخی شخصیت های سیاسی و همچنین سایت های خبری در مورد نحوه ورود وی به دانشگاه مطالبی نوشتند. (پایگاه خبری جهان/
«ماجرای آقای فقیه چیست؟» و...)
گفتنی است، فقیه هم اکنون مدیریت هفته نامه ای با نام «یکشنبه» را در ساختمانی در خیابان استاد مطهری بر عهده دارد.
از سویی درباره مجوز راه اندازی و انتشار «یکشنبه» و «هفت صبح» هیچ اطلاعاتی در بانک اطلاعات نشریات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا سال 1388 به چشم نمی خورد. پس از آن نیز اطلاعاتی درمورد گرفتن مجوز این نشریات منتشر نشده است و هیچ شناسنامه ای از آنها در دست نبوده و مشخص نیست این نشریات چه زمانی، به صاحب امتیازی چه شخص حقیقی یا حقوقی و با مدیر مسئولی چه کسی قرار است منتشر شوند!
روزنامه های حامی دولت و قصه تکراری حامیان دولت در حوزه رسانه و به ویژه مطبوعات عملکرد چندان مقبولی نداشتند و در واقع هر بار عملکرد این طیف با حاشیه های فراوان و حداقل اثرگذاری همراه بوده است. مثلا راه اندازی پر هزینه روزنامه خورشید توسط سازمان تأمین اجتماعی که برخی نسبت به استفاده از بیت المال برای ایجاد ارگان مطبوعاتی نسبت به آن واکنش نشان داده بودند، هرگز موفقیتی به دست نیاورد و به جای موفقیت، حاشیه های سنگینی را به دولت تحمیل کرد تا جایی که حتی پخش رایگان این روزنامه تمام رنگی نیز نتوانست مقبولیت آن را در بر داشته باشد یا...
پس از این تجربه های نه چندان موفق، به نظر می رسد تلاش جدید حامیان دولت برای راه اندازی یک روزنامه جدید ـ البته این بار با محوریت یک جریان خاص ـ از سوی هر دو طیف حامیان دولت و اصولگرایان منتقد دولت و همچنین اصلاح طلبان بایکوت شود.
حضور آن سردبیر مستعفی با توجه به سوابقی که در کارنامه دارد، به تنهایی می تواند ظرفیت بالقوه تخریب این روزنامه راه نیفتاده را فراهم سازد. از سویی، اصلاح طلبان بر این باورند، همداستانی وی با حامیان دولت، نوعی خیانت به شمار می رود و پیش بینی می شود اصولگرایان منتقد هم نسبت به حضور وی و تیم احتمالی او واکنش هایی را نشان دهند، به ویژه آنکه «چرایی» های فراوانی نسبت به ارتباطات پشت پرده این عناصر تابلودار اصلاح طلب با جریانی در دولت وجود دارد و این در حالی است که بیشترین حجم بی اخلاقی ها و تفرقه افکنی ها ـ مانند آنچه در چند شماره نشریه همت بروز داشت ـ در رسانه ها عموما از سوی همین جریان هدایت می شود.
به هر حال باید منتظر ماند و دید این روزنامه پر هزینه به کجا می رسد. , و رفتار متناقض این آقایان ـ از یک سو متهم کردن و هم کاسه کردن همه مخالفان و منتقدین دولت از یک سو (بر خلاف توصیه رهبری در مراسم تنفیذ) و زد و بند و همکاری با مخالفین تابلودار دولت و بعضا نظام از سوی دیگر ـ چگونه توجیه پذیر خواهد بود؟
به عبارت بهتر، آیا این بازی دوگانه ـ در یک سطح ایجاد فضای متشنج در رسانه ها با هتک حرمت افراد و پرداختن به برخی مسائل بحث انگیز مانند... و در سطح دیگر همکاری پشت پرده و بعضا علنی با همان کسانی که در ظاهر با آنها مخالف هستند ـ که از سوی جریان انحرافی مذکور همچنان ادامه دارد، توجیهی دارد یا...؟!