قدس: سال‌ها با مهدي دوست بودم و رفت و آمد خانوادگي داشتيم و از همه زندگي‌ام با خبر بود تا اينكه من بخاطر اختلاف با همسرم از او جدا شدم اما هنوز امضاي طلاق ما خشك نشده بود كه...
احمد كه با حالتي عصبي و رويي برافروخته براي شكايت از همسر سابق خود به كلانتري 23 شهرستان اصفهان مراجعه كرده بود با حضور در دايره مشاوره اين كلانتري از خيانت دوست صميمي خود پرده برداشت.
او گفت: حدود يك ماه است كه از همسر خود جدا شده‌ام اما متوجه واقعیت تلخی شدم. همسرم با وجود اينكه هنوز در عده من قرار دارد اقدام به ازدواج كرده و چون اين ازدواج هم از لحاظ شرعي و هم از لحاظ قانوني جرم محسوب مي‌شود از وي شكايت دارم.
احمد که 53 سال دارد و شغلش هم رانندگي تاكسي است درباره علت جدايي از همسر خود گفت: من 20 سال پيش با همسرم ازدواج كردم كه حاصل آن 2 دختر است و اكنون دختر اولم ازدواج كرده و صاحب داماد هستيم، روزگارم به خوبي داشت سپري مي‌شد تا اينكه از 2 سال پيش اختلافات من و همسرم شروع شد و هر شب به بهانه‌هاي مختلف با يكديگر جر و بحث مي‌كرديم تا اينكه مشاجره ما بالا گرفت و تصميم گرفتيم با توافق هم از يكديگر جدا شويم.
احمد سرش را به ديوار گذاشت و آه بلندي كشيد و در حالي كه خشم و عصبانيت در چهره‌اش به وضوح ديده مي‌شد، صحبت خود را ادامه داد: امروز متوجه شدم همسرم هنوز امضاي طلاق ما خشك نشده به عقد دوست صميمي من درآمده است، همه عصبانيت من هم اين است كه چرا حالا با دوست صميمي من اين كار را كرده است.
از او پرسيدم اگر اين‌طور كه مي‌گوييد اين دوست با شما اينقدر صميمي بوده پس چرا چنين كاري كرده است؟ در پاسخ گفت: مهدي يكي از صميمي‌ترين دوستان من بود. من دوستي ديرينه‌ای با او داشتم و با يكديگر رفت‌و‌آمد خانوادگي داشتيم و به قول معروف نان و نمك هم را خورده بوديم. وي با بيان اينكه مهدي از تمام زندگي‌اش مطلع بود، اظهار داشت: يادم مي‌آيد در روزهايي كه اختلاف من و همسرم بشدت بالا گرفته بود و او هم از اين اختلاف ما با خبر بود يك روز كه از روي رفاقت با وي درددل كردم به سر شانه‌هايم زد و گفت: «ببين احمدجان اين زن ديگر به درد تو نمي‌خورد و مثل دنداني كه بايد كند و كشيد بايد طلاقش بدهي»!
با پایان حرف‌هاي احمد براي اينكه عصبانيت وي كاري به دستش ندهد كارشناس مشاوره كلانتري با وي صحبت كرد كه با ارائه مشاوره‌ها و راهنمايي لازم آرام و خونسرد شد. در ادامه همسر مطلقه وي به دايره مشاوره كلانتري دعوت و درباره اقدام غيرقانوني وي از او توضيح خواسته شد.
اعظم، همسر سابق فرد شاكي پس از اينكه فهميد ازدواج وي غيرقانوني و غيرشرعي بوده با اظهار تعجب در اين باره، گفت: من از عده هيچ اطلاعي نداشتم و نمي‌دانستم كه ازدواج من خلاف شرع و قانون است و حالا كه از اين موضوع باخبر شدم بشدت پشيمانم. وي با بيان اينكه همسر فعليش در اين ماجرا بي‌تقصير است، افزود: من بعد از اينكه از همسرم جدا شدم با آنكه مي‌دانستم مهدي دوست صميمي همسر سابقم است و داري 2 همسر و چند فرزند است، با اين حال به او پيشنهاد ازدواج دادم و او هم قبول كرد.
سرهنگ جهانگير كريمي، معاون اجتماعي پلیس اصفهان دراين باره گفت: با توجه به اينكه متصدي دفتر ثبت ازدواج اقدام به امر خلاف قانون جاري كردن عقد در زمان عده كرده بود، پيگيري براي برخورد قانوني با وي در دستور كار قرارگرفت.
وي افزود: از آنجا كه يكي از مهم‌ترين مشكلات شاكي اين بود كه نمي‌خواست دختركوچكش با مادرش و مردي نامحرم زندگي كند به همين خاطر با دختر هم مشاوره صورت گرفت و سرانجام با توجه به اينكه وي نيز تمايلي به ادامه زندگي با مادرش نداشت در توافقات صورت گرفته قرار بر اين شد كه وي از طريق قانوني ادامه زندگي خود را نزد پدرش دنبال كند.
