تصاویر: اي دبستاني‌ترين احساس من...

کد خبر: ۱۵۸۱۰۲
|
۲۳ فروردين ۱۳۹۰ - ۱۸:۱۳ 12 April 2011
|
34013 بازدید
|
 
خاطرات كودكي زيباترند
يادگاران كهن مانا ترند
درس‌هاي سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود


درس پند آموز روباه وکلاغ
روبه مكارو دزد دشت وباغ
 
روز مهماني كوكب خانم است
سفره پر از بوي نان گندم است
 
كاكلي گنجشككي با هوش بود
فيل ناداني برايش موش بود


با وجود سوز وسرماي شديد
ريز علي پيراهن از تن ميدريد
 
تا درون نيمكت جا ميشديم
ما پرازتصميم كبري ميشديم


پاك كن هايي زپاكي داشتيم
يك تراش سرخ لاكي داشتيم
 


كيفمان چفتي به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هايش درد داشت
گرمي دستان ما از آه بود
برگ دفترها به رنگ كاه بود


مانده در گوشم صدايي چون تگرگ
خش خش جاروي   با پا روي برگ
همكلاسي‌هاي من يادم كنيد
بازهم در كوچه فريادم كنيد
 

همكلاسي‌هاي درد و رنج و كار
بچه‌هاي جامه‌هاي وصله‌دار
بچه‌هاي دكه خوراك سرد
كودكان كوچه اما مرد مرد
كاش هرگز زنگ تفريحي نبود
جمع بودن بود و تفريقي نبود
كاش مي‌شد باز كوچك مي‌شديم
لا اقل يك روز كودك مي‌شديم

ياد آن آموزگار ساده پوش
ياد آن گچ‌ها كه بودش روي دوش
اي معلم ياد و هم نامت بخير
ياد درس آب و بابايت بخير

اي دبستاني‌ترين احساس من
بازگرد اين مشق‌ها را خط بزن
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۸
انتشار یافته: ۳۳۳
سیشی
|
Bahrain
|
۱۸:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
عالـــــــــــــــــــــــــــــــــی
پاسخ ها
امير آقا گل
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
عالي كم لطفيه فوق العاده عالي و بسيار بسيار عاليه مردم ساده و معلم هاي ساده تر كتابهاي مشتي تر اي كاش مردم امروز هم اون روزي بودن
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
خيلي جالب بود، اشك ما را درآورد. نمي دانم بايد آن را چه اشكي ناميد. هر چه بود دل انگيز بود. بسيار سپاسگزارم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
تصاوير مسخره‌اي داشت
پاسخ ها
ناشناس
| Japan |
۲۰:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
برو دکتر خودتو نشون بده
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
kaj tabe janevari
ناشناس
| Singapore |
۲۳:۲۱ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
احساس نداری ؟؟
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۷:۲۳ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
شما چيزي به اسم مغز كه درونش خاطره ثبت بشه داري؟
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
معلومه خاطره خوبي از دوران مدرسه نداري!
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
بی احساس!
رضا
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
نظر یک انسان بی فرهنگ همینه
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
شما چقدر متفاوت تشریف دارین.
ناشناس
|
France
|
۱۸:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
cheghad ghashnag bood, mamnoon hezarta
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۳۴ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
دستتون درد نکنه. یاد باد آن روزگاران یاد باد ... کجایید یاران دبستانی من. بعضیاشون رفتن خدا رحمتشون کنه خدا مارو هم بیامرزه داره اشکام میاد
shirin
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
بينهايت زيبا بود
بهنام
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
واقعا با احساس بود تابناک دمت گرم
پاسخ ها
ieger
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
واقعا"عالي بود ولي تابناك دمت نگرم چون بعضي كارات خيلي ب---------------------------------------ده و پاچه خواريه
rozaneomidr
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۴۳ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
bebakhshid axe madrese kudakie mamane man inja chi kar mikoneeee?madare man ham tu albome kudakish in axo dare !!!!
رضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
خیلی عالی بود من که گریه ام گرفت با وجود ایراداتی که در شعر هست اما اینقدر با احساسه که بهترین وصفها در مقابلش کمه،اگه میشه بگید شاعرش کیه واقعا باید دستمریزاد گفت همچنین از تلفیق خوب عکسها و شعرم نمیشه گذشت واقعا دست تابناکی های عزیز درد نکنه خیلی زحمت میکشید ممنون از همه زحمات خسته نباشید
پاسخ ها
ناشناس
| Netherlands |
۰۰:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
ظاهرا شاعر این شعر آقای حریری از شعرای خوب شهر جهرم میباشد که حدود 10 سال پیش این شعر را سروده است.
حامد
|
Venezuela (Bolivarian Republic of)
|
۱۸:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
اون پاک کن که شبیه پا بود خیلی بد پاک میکرد.. همیشه باید چند بار به شلوارمون یا روی میز میکشیدیم تا سیاهیاش میرفت بعدش بهتر پاک میکرد.. اون پاک کن گرده محبوب بود نه اینکه خوب پاک میکرد نه.. مثل مهر میزدیم توی دفترمون ، با خودکار مثل جوهر مهر روشو رنگ میکردیم بعدش میزدیم روی دفترمون. و اون مداد تراش که عکس شمشیر داشت همیشه با سهمیه مداد و دفتر بهمون میدادن و خیلی هم تیز بود..بعضی وقتها پیچشو باز میکردیم و با اتیش یک لوله خودکار بیک را گرم میکردیم و تیغه مداد تراشو میزدیم به لوله خودکار و یک یک تیغ مداد تراشی درست میکردیم.(البته میدونین چرا ...چون وقتی مداد با مدادتراش سر کینین زود تر تموم میشه و مصرف میشه اما تیغ باعث صرفه جویی مداد میشد و حتی میشد مدادهایی که به 1 سانتیمتری رسیده بودن هم تراشید)
پاسخ ها
داداشی
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۰:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
همکلاسی نظرت ادامه تصاویر بالا بود .تازه یه کمی حال و هوای بیشتری از اون روزا رو به یادم اورد. ما هم از اینن کارا میکرذیم .البته خیلی وقتا از اون تیغ واسه پاره کردن ته مدادی که پاکنش آب شده بود و بقیه پاکن زیر قسمت آلومینیومی بود استفاده میکردیم. یه وقتهایی هم که رنگ یه مداد برامون تکراری می شد با اون تیغ یواش یواش رنگ روشونو می پروندیم
حامد
| Venezuela (Bolivarian Republic of) |
۰۲:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
یعنی هزار بار توی تابناک نوشتن و چاپ نشد .همینجوری از اون روزهای سخت و ترس و بدبختی نوشتم چه جالب که چاپ شده اینجا
محمد هادی
| France |
۰۸:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
دمت گرم حامد جان اشکمو در اوردی
eiger
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
اين دوستم يادش شد بگه يه وسيله اي بود يه اون مداداي كه حدود 1سانتيمتر بود ميذاشتيم توش تا بتونيم از اون مداد 1 سانتيمتري استفاده كنيم كاش عكس اونم رو تابناك ميذاشتي
حسن
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
بابا دمت گرم داداش
مارو یاد چه چیزایی انداختی، این لوله خودکار بیک رو با تیغ تراش خوب اومدی
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟