ملت ما: نقشه اخاذي از مردان هوسران پشت لنز دوربين پسر شيشهيي كليد خورد.
بهمن ماه سال گذشته مردي به دادسراي شهيد هاشمي مراجعه كرد و پرده از اخاذيهاي ميليوني پسر جواني برداشت.
اين مرد به قاضي هادي گفت: مدتي پيش با دختر خاله همسرم به يكي از رستورانهاي شمال تهران رفته بوديم. وي قصد ميانجيگري بين من و همسرم را داشت و همسرم نيز از اين جلسه باخبر بود. وقتي از رستوران خارج شديم مهناز را به محل كارش رساندم و به خانهام رفتم.
چند ساعتي از اين ماجرا نگذشته بود كه صداي تلفن خانهام به صدا درآمد از آن سوي خط صداي نازك مردي شنيده ميشد كه ادعا ميكرد مدركي دارد و ميتواند زندگيام را خراب كند. اصلا نگران نبودم چون ميدانستم هيچ كار اشتباهي انجام ندادهام. گوشي تلفن را قطع كردم ولي پسر جوان بارها و بارها تماس گرفت. مجبور شدم با وي صحبت كنم. او براي تاييد حرفهايش آدرس ايميلم را گرفت تا سند بدبختيام را نشان دهد. ساعتي بعد عكس من و دختر خاله همسرم را در حالي كه در رستوران مشغول غذا خوردن بوديم برايم ارسال كرد. با ديدن عكس تعجب كردم.
در دام اخاذيهاي پسري قرار گرفته بودم كه طعمهاش را اشتباه انتخاب كرده بود. وقتي پي به نقشه اين پسر بردم، تصميم گرفتم براي پايان دادن به اخاذيهاي سريالي وي، نقش بازي كنم. هر روز با شمارههاي مختلف تماس ميگرفت و تهديدم ميكرد تا تن به خواسته وي بدهم. وقتي شماره حساب و چند شماره از وي به دست آوردم تصميم گرفتم از اين پسر تبهكار شكايت كنم.
با ادعاهاي مرد جوان، بازپرس هادي دستور داد تا شماره حساب اين پسر بررسي شود. تحقيقات نشان ميداد حساب بانكي متعلق به پسري 24 ساله است كه تاكنون هيچ سابقه كيفري در كارنامه خود ندارد.
با به دست آمدن آدرس و مشخصات پسر تبهكار، كارآگاهان خود را به پشت درهاي خانه وي رساندند و او را دستگير كردند. وقتي پسر 24 ساله در برابر قاضي هادي از دادسراي هاشمي قرار گرفت، ادعاهاي گمراهكنندهيي داشت و هيچ اشارهيي به اخاذي نميكرد.
وقتي كارآگاهان با بررسيهاي دقيق اعلام كردند متهم آرشيو عكسهاي مرداني را در حالي كه در رستورانها با دختران جوان قرار ملاقات داشتهاند در گوشي تلفن خود دارد، پسر جوان چارهيي جز اعتراف نديد و در بازجوييها گفت: از 5 سال پيش برخلاف خانواده مذهبيام به شيشه اعتياد پيدا كردم.
مدتي در يك شركت مخابراتي كار كردم اما وقتي از آنجا بيرون آمدم پولي براي تهيه مواد نداشتم. يك روز وقتي در خيابان مرد مسني را ديدم در حالي كه همراه دختر جواني در خيابان قدم ميزد و با ترس به صحبتهاي همسرش از آن سوي خط گوش ميداد، نقشه اخاذي از مردان هوسران را طراحي كردم. روزهاي نخست به خيابانها ميرفتم تا طعمههاي خود را شكار كنم ولي پس از مدتي وقتي به رستورانها رفتم توانستم سوژههاي خوبي به دست بياورم تا نقشه اخاذيهاي خود را به مرحله اجرا دربياورم.
در مدت 4 ماه توانستم از چندين مرد با اين شيوه اخاذي كنم و ميليونها تومان به جيب بزنم. اين مردان وقتي عكس خود و دختران را در سايت اينترنتي يا نامههاي پستي ميديدند، براي پايان دادن به كابوسهاي زندگيشان تن به خواستههاي ميليوني من ميدادند و پولها را به حسابم واريز ميكردند. ميدانستم اگر شكايت كنند پاي خودشان گير است. به همين خاطر قدرت مانور بيشتري داشتم كه در آخرين نقشه اخاذيهايم در دام ماموران گرفتار شدم.
گفتوگو با متهمچرا به شيشه اعتياد پيدا كردي؟هميشه خانوادهام مرا از رفتن به سمت كارهاي خلاف نهي ميكردند. براي اينكه سيگار بكشم بخاطر لجبازي با پدرم با دوستانم به پارك رفتم و شروع به سيگار كشيدن كردم. وقتي به خودم آمدم ديدم در دام اعتياد گرفتار شدهام.
سواد داري؟تا سوم راهنمايي درس خواندم. با وجودي كه برادرم خيلي دوست داشت به دانشگاه بروم ولي ديگر به مدرسه نرفتم.
چرا نقشه اخاذي از مردان هوسران را كشيدي؟پولي براي تهيه مواد نداشتم. وقتي بيكار شدم مجبور بودم براي خرج روزانهام كاري بكنم ولي بخاطر اعتيادم نتوانستم كاري پيدا كنم. به همين خاطر نقشه اخاذي را كشيدم.
پدرت چكاره است؟بازنشسته است و خانواده بسيار مذهبياي دارم و بخاطر لجبازي با آنان رو به اين تبهكاريها آوردم.
تا حالا تصميم نگرفتي شيشه را ترك كني؟چرا يك بار به كمپ رفتم و سعي كردم آن را ترك كنم ولي وقتي دوباره زير فشار خانوادهام قرار گرفتم به مواد رو آوردم.
حرف آخر...پشيمانم و دوست دارم دوباره پيش خانوادهام برگردم. ميخواهم گذشتهها را فراموش كنم و زندگي جديدي را آغاز كنم.
با ادعاهاي پسر شيشهيي تحقيقات براي افشاي ديگر زواياي پنهان پرونده ادامه دارد تا مالباختگاني كه به اين شيوه در دام پسر تبهكار گرفتار شدهاند، شناسايي شوند.