تهران امروز: متهم به قتل باجناق، خود را اسير يك توطئه خانوادگي خواند.
اين جلسه با صحبتهاي عطار نماينده دادستان تهران شروع شد.وي خطاب به قضات شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران اينطور گفت: مهرماه سال 88 ماموران از به قتل رسيدن فردي به نام حميد در يك مهماني خانوادگي باخبر شدند. كارآگاهان با حضور در محل دريافتند حميد توسط باجناق خود كه هادي نام دارد به ضرب چاقو از پا درآمده است.
ادامه تحقيقات نشان داد كه متهم به قتل در حال ارتكاب جرم وضعيت عادي نداشته و مقداري مشروب خورده بوده، هرچند شواهد بهدست آمده حاكي از آن بود كه متهم در حال چاقو زدن به مقتول هوش و حواس كافي داشته و بر رفتار خود تسلط داشته است.
گفت و گو با حاضران در صحنه هم حاكي از آن بود كه درگيري پيش آمده ابتدا بين هادي و همسرش رخ داده است كه با دخالت حميد كار بالا گرفته و هادي با چاقو باجناقش را كشته است. بعد از اظهارات دادستان اولياي دم مقتول در جايگاه حاضر شده و درخواست قصاص متهم را كردند.
سپس قاضي از متهم خواست به دفاع از خود بپردازد. هادي هم با ذكرجملاتي به روايت شب حادثه پرداخت: آن شب تولد زن برادر همسرم بود و همگي در خانه پدرهمسرم جمع بوديم. همسرم حجابش را از سرش برداشت كه من به وي تذكر داده و از او خواستم روسرياش را دوباره روي سرش بگذارد اما او امتناع كرد و همين باعث مرافعه بين ما شد.
حميد خود را جلو انداخته و گفت اين جمع خانوادگي است آنقدر سر به سر همسرت نذار من هم از مداخله او عصباني شده و به او پرخاش كردم اما يادم نميآيد وي را با چاقو زده باشم. من ميدانم اسير توطئهاي شدهام كه عليه من چيده شده است.
سپس نوبت به همسر مقتول رسيد تا خاطره آن شب را نقل كند. وي با دروغ خواندن ادعاهاي متهم گفت: شب حادثه براي عيادت از پدرم به آنجا رفته بوديم و جشن تولدي در كار نبود. از قبل قرار بود شب را آنجا بمانيم ولي جا كم بود. هادي مصر بود كه آن شب را بايد پيش همسرش بماند ولي حميد گفت اين امكان وجود ندارد و اينجا جا نيست و اگر اين طور ميخواهيد به خانه خودتان برويد. سر اين موضوع هادي عصباني شده و با چاقو حميد را زد.
سپس شاهدان به اظهارنظر درباره حادثه رخ داده پرداختند و بعد از آن هم دوباره نوبت به متهم رسيد. هادي گفت: حرفهاي من هماني بود كه گفتم. من حميد را نكشتم و اسير يك توطئه شده ام.
وقتي هم قاضي به وي تذكر داد كه شما در بازجويي همه چيز را با ذكر جزئيات شرح دادهاي، حالا چگونه مدعي هستي چيزي به ياد نداري؟ وي همان حرفهاي قبلي خود را تكرار كرد. در پايان جلسه نيز هيات قضات براي صدور راي وارد شور شد.