تهران امروز: زني كه با همكاري مردي غريبه همسر خود را كشته بود به اتفاق همدست خود در آستانه محاكمه قرار گرفت.
هفتم مرداد ماه سال پيش پليس شيراز خبري را مبني بر كشف جسد يك انسان در خيابان بني هاشمي اين شهر دريافت كرد. در اين روز مردي كارگر به پليس زنگ زد و گفت سگها در حال خوردن يك جسد در حال سوختن هستند.
با مراجعه پليس، ماجرا به پليس آگاهي اطلاع داده شد و ساعتي بعد كارآگاهان ويژه قتل بر سر جسد كه بوي تعفن آن از چند متري به مشام ميرسيد حاضر شدند. در همين حال هم ماموران آتش نشاني دست به كار شده و آتش را خاموش كردند.
تحقيقات اوليه كارآگاهان نشان داد جنازه متعلق به مردي است كه پس از خفه شدن با بنزين سوزانده شده است. همچنين آثار جراحتي شديد بر سر مقتول به چشم ميخورد كه نشان از وارد شدن ضربهاي شديد به قرباني قبل از مرگ وي بود. با انتقال جسد به پزشكي قانوني و تماس با خانوادههايي كه مفقود شدن يكي از اعضاي مرد خانواده خود را به پليس اعلام كرده بودند كارآگاهان هويت صاحب جسد را دريافتند وجنازه را جهت تدفين به خانواده مقتول سپردند.
اما تحقيقات پليس در رابطه با كشف قاتل يا قاتلين بينتيجه مانده و ماموران نتوانستند هيچ سرنخي از متهمين پرونده به دست آورند. مي رفت تا اين پرونده در زمره قتلهاي بيسرانجام اداره آگاهي درآيد كه مهرماه سال پيش زني با مراجعه به اداره پليس پرده از اين جنايت برداشت.
اين زن كه سوسن نام داشت به افسر پرونده گفت به اتفاق مردي به نام حميد دست به اين جنايت زده است.
سوسن ادامه داد: از مدتي پيش وقتي براي وقت گذراني به پارك رفته بودم با حميد آشنا شدم. حميد اهل بوشهر بوده و براي كار به شيراز آمده بود. وي متاهل هم بود ولي به من ابراز علاقه كرد و با پاسخ مثبت من رابطه ما شكل گرفت. چون ابوالفضل همسرم بعضي اوقات شبها هم سر كار ميرفت من از اين فرصت استفاده كرده و حميد را به خانه دعوت كرده و با هم ارتباط برقرار ميكرديم.يك روز قبل از حادثه نقشهاي را براي از سر راه برداشتن شوهرم كشيدم تا مانع رابطه من و حميد براي هميشه بر طرف شود.موضوع را با حميد در ميان گذاشتم و او هم پذيرفت. روز قتل هم حميد كه از قبل در خانه مخفي شده بود پس از ورود شوهرم وي را كشت و جسدش را هم به نقطهاي كم رفت و آمد برده و سوزاند.قرار بود اين ماجرا بين من و حميد باقي بماند ولي بعد از مدتي با وي مشكل پيدا كرده و تصميم گرفتم موضوع را به پليس اطلاع دهم. با كسب اين اطلاعات و انتقال اين زن به بازداشتگاه، حكم جلب متهم اصلي پرونده صادر شد ولي مامورين پس از مراجعه به منزل و محل كار حميد متوجه شدند وي پس از تهديدهاي سوسن از خانه خود متواري شده است. اين تعقيب و گريز تنها 20 روز دوام آورد و 11 آبان ماه حميد به پايگاه پليس آمده و خودش را تحويل داد.
حميد پس از انتقال به اداره آگاهي به افسر پرونده گفت: از زندگي در فرار و تحت تعقيب بودن دائمي خسته شده بودم و براي همين تصميم به معرفي خود گرفتم.
متهم ادامه داد: روز جنايت ضربهاي ناگهاني به ابوالفضل زدم كه او روي زمين افتاد. بلافاصله حولهاي دور گردن وي پيچيده و با فشار دادن آن خفهاش كردم. بعد هم جسد را روي يك گاري گذاشته و از تاريكي شب استفاده كرده و در مكاني كم رفت و آمد رها كردم. مقداري هم بنزين روي آن ريخته و جنازه را سوزاندم تا سرنخي از من به دست نيايد. با اين اعترافات و تاييد آنها توسط سوسن، تحقيقات تكميلي توسط شعبه 15 دادسراي جنايي شيراز انجام و صحنه قتل توسط متهمين بازسازي شد.
چند روز پيش نيز براي هر دو متهم به اتهام قتل، معاونت در قتل و زناي محصنه كيفرخواست صادر شده و به دادگاه كيفري استان فارس ارسال شد. قرار است به زودي اين دو متهم پيش قضات ايستاده و از خود در مقابل اتهاماتشان دفاع كنند.