رهبر انقلاب در دیدار با اساتید و فارغالتحصیلان تخصصی مهدویت با اشاره به پرهیز از كارهای جاهلانه در زمینه مهدویت فرمودند: «از جمله چيزهایى كه مي تواند يك خطر بزرگ باشد، كارهاى عاميانه و جاهلانه و دور از معرفت و غير متكى به سند و مدرك در مسئلهى مربوط به امام زمان (عجّلاللَّه تعالى فرجه الشّريف) است... اينجور كارى مردم را از حالت انتظار حقيقى دور ميكند، زمينه را براى مدعيان دروغگو و دجال فراهم مي كند».
پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب در گفتوگو با حجتالاسلام و المسلمین طبسی، استاد مركز تخصصی مهدویت، به این موضوع و آثار و عواقب آن پرداخته است:
نتیجه كمتوجهی در عرصه مهدویت، بهویژه در دورانی كه مراكز تخصصی درباره مهدویت نداشتهایم، چه بوده است؟
در آغاز باید گفت كه یكی از ابعاد اهمیت مهدویت، اخبار و آیات و احادیثی است كه درباره این موضوع وارد شده است. نزدیك به دو هزار روایت از شیعه و سنی، بیش از هفتصد مدرك و قریب به چهارصد آیه قرآن كه از جهت تأویل، تفسیر و جهات دیگر به موضوع مهدویت مربوط میشوند، در مورد این مسأله در اختیار است؛ موضوعی كه اینقدر آیه و روایت به آن پرداختهاند، قطعاً اهمیتی فوقالعاده دارد. ما نباید این موضوع را دست كم بگیریم و ساده از كنارش بگذریم.
نتیجه این كمتوجهی این شده كه هر كسی حتی بدون داشتن تخصصی، به خود حق داده تا وارد این عرصه شود و خود را متولی این امر بداند. كتابی در دست بگیرد و از رویش بخواند و خود را رابط امام زمان(عج) معرفی كند. آن وقت عدهای حرفهای او را باور كنند و گوش به حرف او بشوند. یمانیها، حسنیها و نواب دروغین از اینجا و از این خلل پیدا شدهاند.
عدهای بحث ارتباط شخصی با امام زمان(عج) را مطرح كردهاند و از بینیازی به مرجعیت و نایب امام(عج) سخن گفتهاند؛ درست همان نقشه و طرحی كه طاغوت سالها كوشید انجامش دهد و مرجعیت و روحانیت را از این امور كنار بگذارد. اینها از راههای شیطانی نفوذ میكنند. تا آنجا كه چند سال پیش گروهی به نام جندالسماء در عراق مسلح شدند و آماده شدند تا در یك روز در ماه محرم، مراجع نجف را قتل عام كنند. البته بیشترشان هم از شیعیان بودند.
یقیناً خود شیطان بزرگ، یعنی آمریكا و نیز انگلیس و اسرائیل پشت این قضایا قرار دارند، اما این كارها را توسط جاهلان سادهلوحی پیش میبرند كه بعضاً از علاقهمندان و از عاشقان حضرت صاحبالزمان(عج) هم هستند. این افراد نمیدانند كه عدهای از عشق مهدی(عج) و از اعتقاد به مهدویت سوء استفاده میكنند و آنان را علیه خادمان و زمینهسازان حكومت حضرت بسیج میكنند، تا آنجا كه آنان را رو در روی مرجعیت قرار میدهند. این متأسفانه خطر بزرگی است كه ما را تهدید میكند.
ما در برابر این خطر باید چه وظیفهای داریم؟
باید مراكز تخصصی مهدویت را توسعه دهیم. در اینجا من میخواهم گلایهای از حوزههای علمیه بكنم. با اینكه من فرزند حوزه هستم و هر چه دارم از بركات حوزه است و از وقتی چشم باز كردهام در حوزه بودهام، همه اینها مانع از این گلایه نمیشود كه چرا حوزه مقدسه آنقدری كه به فقه و اصول فقه پرداخته، به اصول اعتقادات بها نداده و نمیدهد؟ فقه خوب و لازم است، اما من قبل از اینكه فقه را بشناسم، باید كسی را بشناسم كه فقه را از او میگیرم كه همان امام ـ علیهالسلام ـ است. ایكاش یكدهم و بلكه یكصدم توجهی كه در حوزه به فقه میشود، به موضوع اعتقادات و مهدویت هم بشود.
شما در دیدار رهبر انقلاب با اساتید و دانشآموختگان رشته تخصصی مهدویت حضور داشتید. مخاطبان اصلی دغدغه و فرمایشهای رهبری در این مورد را چه كسانی میدانید؟
مخاطب ایشان طبیعتاً حوزه علمیه است. بحث ایشان این بود: كاری نكنیم كه رشته و زمام امور در این مسأله به دست نااهلان بیفتد. وقتی این عرصه بدون متولی و رها باشد، ممكن است نااهلان خود را متولی آن بدانند. شاید نظر رهبر انقلاب این باشد كه حوزه كه مسئول اصلی این مباحث است، نباید اجازه بدهد این مباحث اعتقادی و مهدویت كه عمود خیمه نظام است، به دست غیر متخصصان بیفتد، ولو آنها صداقت هم داشته باشند، زیرا صداقت بدون تخصص كفایت نمیكند.
حوزه باید به این عرصه توجه بیشتری كند، زیرا مشروعیت و اعتبار حوزه به سندش است و سند اعتبار حوزه هم خود حضرت صاحب(عج) است. كما این كه مردم وقتی به مرجع تقلیدشان احترام میگذارند، به اعتبار نیابت او از امام عصر(عج) این كار را میكنند؛ بنابراین، حوزه باید به حضرت صاحب(عج) توجه بیشتری داشته باشد؛ همانطور كه حضرت به همه ما توجه دارند.
در همان دیدار، رهبر انقلاب بر كارهای مستند و مستدل تأكید داشتند. به نظر شما این تأكید رهبر انقلاب با توجه به چه آسیبی مطرح شد؟
دلیل این تأكید به خاطر كارهای غیر معتبر و بیرویهای است كه درباره موضوع مهدویت انجام گرفته و عواقب وخیمی را به همراه داشته و خواهد داشت. كارهایی را تولید میكنند و اصلاً توجه نمیكنند كه كتابهای مورد استنادشان چقدر اعتبار دارد؟ یا مباحثی را كه مطرح میكنند، سندش كجاست؟ دو سال است كه مباحث مربوط به مهدویت به صورت كاملاً تخصصی و در درس خارج شروع شده است. در این دو سال 133 جلسه تشكیل شده كه تنها هشت موضوع از آن بررسی شده است. این مباحث مسائلی بسیار تخصصی هستند. رهبر معظم انقلاب حق دارند بفرمایند كه نگذارید این مباحث دست هر كسی بیفتد تا طبق سلیقه شخصی خودش تفسیر كند. نتیجهاش این میشود كه مثلاً حضرت صاحب(عج) را میبرند و تبعید میكنند به «جزیره خضراء». روی چه حساب و با تكیه بر كدام سند این كار را میكنند؟ در حالی كه ایشان در متن قضایا حضور دارند. ایشان در بین مردم هستند.
وقتی ایشان ظهور میكنند، فردی میگوید من ایشان را در فلان مسجد دیدهام. دیگری میگوید من هم ایشان را میشناسم. ایشان هر سال در حج حضور دارند. چرا عدهای اصرار دارند كه ایشان در جزیره خضراء است، در حالی كه ما باید بهای بسیار سنگینی را برای این انحراف بپردازیم؟ چرا برای چنین مسألهای كه ریشهای هم ندارد، كاری میكنند كه قرآن و عصمت پیامبر(ص) و بعضی مباحث فقهی زیر سؤال برود؟
یعنی میگویید ورود غیر عالمانه به مباحث مهدویت به اساس مكتب خدشه وارد میكند؟
همینطور است، زیرا در حكم بد دفاع كردن است. دفاع بد، یك شیوه تهاجم به مكتب است و بدترین ضربه است. یك نمونه آن هم همین قضایای تطبیق شخصیتهای دوره ظهور است. اولاً نفس تطبیق، خودش یك فاجعه است. مثلاً درباره روایت شعیب بن صالح باید بپرسیم این روایت مگر چقدر اعتبار دارد كه این همه روی آن مانور میدهید؟ اگر هم روایتی باشد، چند روایت آن از ائمه(ع) رسیده است؟ این همه تفصیلات مختلف كه مطرح میكنند، سند معتبر ندارد. یا اینكه بحث یمانی را مطرح میكنند. بر فرض كه یمانی ظهور كرد، چه كسی گفته ما در برابر یمانی وظیفهای بر عهده داریم؟ میگویند ما منتظر یمانی هستیم. مگر به ما گفتهاند كه منتظر یمانی و شعیب و حسنی باشیم؟!
ما باید منتظر خود حضرت صاحب(عج) باشیم. در روایت آمده كه چه بسا اراده خداوند در یك شب به ظهور حضرت تعلق گیرد و حضرت بیایند؛ بنابراین، اگر ما روی این علامات اینقدر مانور بدهیم و متوقف در آنها بشویم و از خود حضرت غافل بمانیم، راه را به خطا رفتهایم و همه اینها به دلیل تخصص نداشتن است.
پس از تولید محتوای مستند و مستدل درباره مهدویت، چگونه باید این مباحث را به درون جامعه وارد كنیم؟
باید در مورد مهدویت همان كاری را انجام دهیم كه درباره فقه انجام دادهایم. همانطور كه متخصصان حوزوی ما سالها و قرنها روی فقه كار كردهاند تا حاصل آن همه تلاش و بررسی در قالب رساله عملیه و استفتائات در اختیار جامعه قرار دادهاند، اكنون هم باید چنین حركتی درباره مهدویت انجام گیرد. باید فضایی را ایجاد كرد تا همان گونه كه هیچ غیر فقیهی جرأت ورود به عرصه فقه را ندارد، هیچ غیر متخصصی هم جرأت نكند كه به عرصه مهدویت قدم بگذارد. البته قدمای شیعه به این امر اهمیت میدادند. شیخ صدوق، شیخ طوسی، مرحوم نعمانی و دیگر علما درباره امام زمان(عج) كتاب نوشته و بحثها كردهاند. امروزه نیز حوزه باید با اقتدار وارد این عرصه شود و به تربیت متخصص بپردازد.
ویژگی اندیشه مهدوی چیست كه دشمنان در پی ضربه زدن به آن و شبههپراكنی درباره آن هستند؟
همه این توطئهها به این خاطر است كه دشمنان میدانند با ظهور مهدی(عج) عمر آنها به پایان میرسد. «أَيْنَ هادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَ النِّفاقِ؟»1 وگرنه چرا باید با مهدی(عج) مخالف باشند كه عصاره همه خوبیهاست و سخن و عملش، سخن و عمل رسولالله است؟
ماجرایی را درباره این موضوع عرض میكنم؛ یكی از دوستان قدیم ما چند سال پیش به طور اتفاقی یكی از ژنرالهای آمریكایی را در كویت دیده بود و از او پرسیده بود: شما چرا اینقدر جنجال راه انداختهاید كه دنبال اسلحه كشتار جمعی در عراق هستید؟ شما كه اگر یك فشنگ به كشوری بفروشید، هم فاكتورش را دارید و هم از مكان انبار آن مطلعید، چطور ممكن است از سلاحهای كشتار جمعی صدام بیاطلاع باشید؟
آن ژنرال با خنده گفت: شما فكر میكنید ما این همه نیرو را برای مقابله با صدام آوردهایم؟ خیر. به ما خبر رسیده كه از این منطقه شخصی به نام مهدی ظهور میكند و ما برای مقابله با او به اینجا آمدهایم.
«أیْنَ مُعِزُّ الْأوْلِیاءِ وَ مُذِلُّ الْأعْداءِ»2 إنشاءالله به زودی وعده الهی محقق میشود و بساط ظلم برچیده میشود و در عالَم تنها یك پرچم برافراشته میگردد و یك حاكمیت و یك حكومت برپا میشود كه در رأس آن فرزند رسولالله(ص) است.
-------------------------------------
پینوشت:
1. فرازی از دعای ندبه؛ كجاست ویرانكننده بناهای شرك و نفاق؟
2. همان، كجاست عزتدهنده به مؤمنان و ذلیلكننده دشمنان؟