وسوسه ای که دردسرساز شد

آن قدر ترسيده بودم که صداي قلبم را مي شنيدم ولي هر چه به اطراف نگاه مي کردم راه فراري نداشتم. شيرين و همدستش تمام وجوه نقد، کارت عابربانک و رمز آن و مدارکم را گرفتند. در اين لحظه من چاقوي مرد قوي هيکل را که در گوشه اي افتاده بود برداشتم و ضربه محکمي به شکم او زدم. شيرين با ديدن اين صحنه شروع به داد و فرياد کرد و همسايه ها براي کمک وارد عمل شدند.
کد خبر: ۱۸۵۷۰۰
|
۰۲ شهريور ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۸ 24 August 2011
|
7598 بازدید
خراسان: از حدود يک ماه قبل زني ناشناس در مسير راه زندگي ام قرار گرفت و مرا بدبخت و شرمنده کرد.

مرد جوان در دايره اجتماعي کلانتري خواجه ربيع مشهد افزود: ماجرا از اين قرار است که يک روز زن غريبه اي به تلفن همراهم زنگ زد و خودش را «شيرين» معرفي کرد. من با تعجب به او گفتم که اشتباه گرفته ايد اما تماس هاي تلفني اين زن در حالي ادامه يافت که او با لحني تحريک آميز حرف مي زد و جملات عاشقانه اي را به زبان مي آورد.من مانده بودم چه کار کنم و مدتي با خودم کلنجار مي رفتم که موضوع را به همسرم اطلاع بدهم يا نه! اما از لحظه اي که اين زن ناشناس زنگ زد و گفت شيفته صدايم شده است و ما مي توانيم به طور موقت با هم محرم شويم شيطان در جلدم فرو رفت و فکر و ذهنم به هم ريخت.

مرد جوان سرش را به نشانه تاسف تکاني داد و افزود: من بالاخره با شيرين قرار ملاقات گذاشتم. او در اولين ديدار ادعا کرد که ۲۴ سال سن دارد و از شوهرش طلاق گرفته است. ما آن روز با هم چند دقيقه اي در يک فضاي سبز قدم زديم و قرار گذاشتيم فردا ساعت ۲ بعدازظهر دوباره همديگر را ببينيم. طبق قرار قبلي من به خانه اين زن رفتم تا به محضر برويم و با هم به طور موقت محرم شويم اما وقتي پا به داخل آن خانه لعنتي گذاشتم با مرد قوي هيکلي روبه رو شدم که از داخل اتاقي بيرون آمد و يک قابلمه در دست داشت. او مقداري آب جوش روي بدنم ريخت و با چاقو ضربه اي به دستم زد.

آن قدر ترسيده بودم که صداي قلبم را مي شنيدم ولي هر چه به اطراف نگاه مي کردم راه فراري نداشتم. شيرين و همدستش تمام وجوه نقد، کارت عابربانک و رمز آن و مدارکم را گرفتند. در اين لحظه من چاقوي مرد قوي هيکل را که در گوشه اي افتاده بود برداشتم و ضربه محکمي به شکم او زدم. شيرين با ديدن اين صحنه شروع به داد و فرياد کرد و همسايه ها براي کمک وارد عمل شدند.

با اطلاع اين موضوع به پليس من به عنوان فردي که با توسل به زور و به قصد تجاوز به ناموس يک خانواده وارد اين خانه شده ام دستگير شدم و به اين جا انتقال يافتم.نمي دانم مجروح حادثه که به بيمارستان اعزام شده زنده است يا نه، اما هنوز هم باورم نمي شود چنين گرفتاري برايم درست شده باشد. نمي دانم چه جوابي به همسرم و خانواده اش بدهم؟

يادآوري مي شود، اين مرد جوان نيز که مجروح شده بود براي مداوا به مراکز درماني انتقال يافت و مجروح ديگر حادثه نيز با تلاش پزشکان از مرگ نجات يافت اما تحقيقات پرونده همچنان ادامه دارد.
اشتراک گذاری
تور تابستان ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# دولت چهاردهم # اسماعیل هنیه # مسعود پزشکیان
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
پاسخ های رئیس جمهور پزشکیان در اولین نشست خبری را چطور ارزیابی می کنید؟