سرویس اجتماعی ـ یکی از بینندگان تابناک، ماجرای بازگشتش از سفر و نحوه برخورد مأموران فرودگاه با همسفران و دیگر مسافران این پرواز را به رشته تحریر درآورده و برای ما فرستاده است.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، شرح ماجرای برخورد با مسافران ایرانی در فرودگاه ایرانی به شرح زیر است:
هرچند شنیدن حکایت بیمهری بازرسیهای عجیب و غریب برخی فرودگاههای خارجی با مسافران ایرانی، چند سالی است به گوشمان آشناست، شگفتانگیزتر و تأسفبارتر آنکه هماکنون رفتار نامهربانانه فرودگاههای داخلی با مسافران ایرانی به امری عادی بدل شده است.
یکی از همین فرودگاهها كه يد طولايي در اين زمينه دارد و بنا به اذعان شهروندان، گوش كسي بدهكار بيان مشكلاتش نيست، فرودگاه بینالمللی سردار جنگل استان گیلان است.
این فرودگاه هرچند مدت زیادی است به عنوان فرودگاه بینالمللی خدمات ارایه ميكند، بی دقتی در تجهیزات آن، باعث مزاحمت و در بسیاری مواقع زیر سوال بردن شأن شهروندان گیلانی شده است؛ تجربهای که چندین بار نگارنده آن را به تلخی تجربه کرده و بارها افسوس آن را خورده است.
از جمله یکی از همین تجربههاي تلخ در پرواز برگشت مسير تركيه ـ رشت که پنجشنبه هر هفته انجام میگیرد، رخ داد. هرچند در آن پرواز با عزت و احترامی بیش از فرودگاه وطن بدرقه شدیم، هنگام ورود به فرودگاه بینالمللی سردار جنگل رشت، صحنههای ناراحت کننده از جمله الافي و بياحترامي به تك تك مسافران نه تنها بنده بلکه تمامی مسافران را منزجر کرد؛ برخوردهايی كه نه در شأن شهروندان با فرهنگ ايراني است و نه در خور فرهنگ اسلامي ما.
فرودگاه سردار جنگل رشت، با این که نام جهانی را با خود یدک میکشد، بی تدبیری در تجهیز آن، باعث شده تا این فرودگاه هنوز پس از این همه اختراع و اکتشاف در زمینه چک و بازرسی مانند عهد عتیق، مراحل چک و بازرسی بار مسافران آن دستی انجام میگیرد.
تصور کنید، خسته از یک مسافرت با وسایل و چمدان وارد فرودگاه وطن شده و بعد با یک صف طولانی، شهروندان خسته و عصبانی و برخورد نامناسب مأمورانی روبهرو شوید که کمترین حق و احترامی هم برای شما قایل نیستند.
انگار قرار است، جدیدترین مواد منفجره را از میان لاشههای لباسهای چمدانی که دل و روده اش را بیرون ریختهاند، پیدا کنند و اگر پيدا نشد، لابد جايي از كار مسافر ايراد دارد و بايد تهتوي كار درآید. تازه پس از آن همه، طلبکار هم هستند.
هرچند اعتراض به اين بيحرمتيها بسيار بود، ولی هر بار كه صدايي بلند ميشد با نهايت بي مسئوليتي شنيده ميشد كه «هر کاری که دوست داری بکن!».
پس از آنکه اعتراض چند خانم درباره نحوه برخورد و بیرون آوردن لباسها از چمدان بلند شد، دیگر مسافران نیز که نزدیک به چند ساعت در انتظار چک و بازرسی دستی گمرک و سرنوشت نامبارك خود مانده بودند نیز همراه آنان شدند، تا اینکه کار به صفر علی قاسمی، سرپرست گمرک فرودگاه بین المللی سردار جنگل رشت رسید.
پس از آنکه شمار بسیاری از مسافران به نحوه برخورد و بازرسی و چک مسافران و نبود دستگاه «ایکس ری» درفرودگاه بین المللی برای چک اتوماتیک وسایل اعتراض كردند و گفتند که این نوع مدیریت در شأن شهروندان ایران نیست و این را در رسانهها به آگاهی مسئولان خواهیم رساند، در پاسخ از قاسمي شنيدند كه «هر کاری كه می خواهید بکنید. اصلاً خواهش میکنم موضوع را رسانه ای کنید! شاید کسی فریاد ما را بشنود.» علاوه بر او میرزایی، معاون فرودگاه رشت نیز میگفت تا کنون چند بار مکاتباتی با گمرک صورت گرفته، ولی مشکل هنوز حل نشده و کسی توجه نمی کند.
آنچه بیش از همه در ذهن مسافران جای پرسش داشت، این که مشکلی که سالها با فنآوريهاي نوين حل شده، چرا باید به معضلی اينچنين برای يك فرودگاه بین المللی تبديل شود؟ اصلاً اگر مسافری خارجی در یکی از همین پروازها باشد، درباره شهروندان ایرانی و حرمت و احترامی که برای یکدیگر قایلند چه تصوری خواهد كرد؟
محمود یکی از مسافران پرواز ترکیه ـ رشت که سال پیش به حج عمره مشرف شده بود، می گفت: در سفرم به مكه هم چنین رفتارهایی با مسافران می شد و باز بسیاری از مسافران به اين نوع رفتارها معترض بودند؛ اما انگار این مشکل، با وجود وعده هر باره مسئولان حل شدنی نیست.!
سخن پایانی اینکه مسئولان بدانند «حرمت امام زاده با متولی آن است»؛ بنابراین، اگر امروز در حفظ شأن و حرمت شهروندان کوتاهی کنیم، فردا روز دیگر پاسخگوی آبروی از دست رفته ایرانمان نخواهیم بود.
به راستي كه راه اندازی فرودگاه بین المللی در یک استان، هرچند کاری در راستای گسترش زیرساختها برای رشد، توسعه و شکوفایی یک منطقه است، بی توجهی به شرایط آن و لزوم و لوازم راه اندازی یک فرودگاه بین المللی به هدر دادن سرمایههای ملی و منطقه ای است.
گذشته از این موضوعات فنی و کارشناسی، در نظر گرفتن شأن و منزلت شهروندان ایراني (که امکان ایجاد و راه اندازی یک فرودگاه از جیب آنها و بیتالمال است)، مهمترین نکته در ارایه خدمات و تأمین رفاه آنان است. هرچند انتظار حداقلهای ممکن در برخی فرودگاههاي داخلی ممکن نیست، چه رسد به فرودگاه بین المللی یک استان!
با احترام مجيد گلآرا