روز جمعه قيمت جهاني طلا با كاهش 5.9 درصدي نوعي از
ركورد در سقوط ثبت كرد كه اگرچه با توجه به ركورد هاي جهش قيمت در ماههاي اخير چندان تعجب آور نبود اما دقيقا در شرايطي اتفاق افتاد كه به طور منطقي افزايش قيمت طلا انتظار مي رفت.
بهاي
طلا براي با كاهش 5.9 درصدي
به هزار و 639 دلار و 80 سنت در هر اونس رسيد و اين براي نخستين بار در بيش از
يک ماه و نيم گذشته بود كه بهاي طلا به کمتر از هزار و 700 دلار رسيد.
كاهش بيش از 9 درصدي قيمت طلا در يك هفته نيز خود ركورد ديگري بود كه با اين كاهش روز جمعه بوجود آمد اما گذشته از پر
نوسان بودن بازار طلا در ماههاي اخير كه چنين تغييراتي را توجيه مي كند پديده ديگري اتفاق افتاد كه در نوع خود حقيقتا تعجب آور بود: كاهش قيمت طلا دقيقا پس از كاهش ارزش بورس ها !
همواره
كاهش سرمايه گذاري در بورسها(خروج سرمايه ها از بازار هاي مالي) كه سبب كاهش
ارزش بورسهاي جهاني مي شود و از آن به سقوط بورسها تعبير مي كنند؛ اثر
مستقيم بر افزايش قيمت طلا و فلزات گرانبها (حركت سرمايه ها به سمت آن
بازار) دارد.
در تمامي ماههاي گذشته جهش هاي قيمتي طلا در پي سقوط
هاي بورسهاي جهاني رخ مي داد و با بهبود نسبي ارزش بورسهاي اروپا و آمريكا
مجددا از قيمت طلا به طور نسبي كاشته مي شد اما پديده نادر در جمعه اخير
اين بود كه همزمان با سقوط شديد در بورسهاي اروپايي (بين 3 تا 5 درصد ) و
كاهش ارزش بورس نيويورك قيمت طلا نيز كاهش 5.9 درصدي را تجربه كرد.
اين پديده نادر را با دو رويكرد مي توان بررسي نمود:
الف- رفتار سرمايه گذاران: اگر
بنا باشد پديده اخير را تنها از ديد رفتار سرمايه گذاران تحليل كنيم به
نتايج نگران كننده اي خواهيم رسيد زيرا قطعا بخش قابل توجهي از آنان
سرمايه خود را از هر دو بازار خارج كرده اند و اين يعني ديگر بازار طلا
نيز بازاري مطمئن براي پوشش سرمايه هاي فراري در شرايط نااطميناني
بازارهاي مالي نيست. اما بعد نگران كننده آنجاست كه اين سرمايه ها به كجا
مي روند؟ اين روند سردرگم و سرمايه سرگردان مي تواند تبديل به تقاضاي موثر
شود و يا به سمت سرمايه گذاري هاي كاذب رفته كه در هر دو حالت
مستقيما تورم جهاني شديدي را (حد اقل در كشور هاي صنعتي) رقم خواهد زد.
همچنين ممكن است اين سرمايه گذاران به فكر نگه داري سرمايه خود به شكل پول
نقد يا ساير دارايي هاي فاقد ارزش سرمايه گذاري باشند كه در اين صورت نيز
اثر جدي بر كاهش نرخ رشد اقتصادي كشور ها و ايجاد ركود خواهد داشت.
ب- رفتار دولتها:دومين
گروه فعال جدي در عرصه بازار فلزات گرانبها دولتها هستند؛ بانكهاي مركزي
جهان معمولا بخش هاي معتنابهي از ذخاير طلا را در اختيار دارند كه برحسب
تحول در شرايط اقتصادي نسبت به افزايش يا كاهش آن اقدام مي كنند و اين
مساله به طور مستقيم روي قيمت طلا در بازار بين الملل اثر گذار است.
اين روزها به دليل ظاهر شدن نشانه هاي يك ركود اقتصادي بزرگ بسیاری از دولت ها در صدد سر و سامان دادن به اقتصاد خود هستند ، در
این کشورها برای تامین نقدینگی مورد نیاز برای حمایت از بازارهای مالی و
اقتصادی، بخشی از ذخيره طلا ي خود را در بازار عرضه كردند که باعث شده است همزمان با افت ارزش بازار
سرمایه قیمت طلا نیز کاهش یابد.
در حقيقت اين مساله را مي توان اقدام هماهنگ و اعلام نشده برخي كشور هاي اروپايي (كه بيشترين آسيب را در بازار هاي مالي ديده اند) دانست براي:
1-كاهش ارزش طلا
2-فروش مقادير زياد طلا در بهترين زمان (با گرانترين قيمت) و بدست آوردن سود فراوان
3-كاهش رغبت سرمايه گذاران به بازار طلا بدليل سقوط قيمت
4-بازگرداندن ميل سرمايه گذاران به بورسهاي اروپايي با تزريق منابع مالي بدست آمده به بازارهاي مالي خود
البته اين
مساله در روز هاي آينده روشن خواهد شد كه اروپايي ها موفق بوده اند يانه؛
بايد منتظر بود و ديد كه آيا اين مساله در چند روز آينده به نجات بورسهايي
اروپايي مي انجامد يا مجددا اين بورسها روند كاهشي و طلا قيمت افزايشي خود
را باز خواهد يافت. شايد اين آخرين تير تركش اروپايي ها باشد كه درصورت
موثر نيافتادن در جلوگيري از روند كاهشي بورسها بخشي از ذخاير طلاي خود را
نيز از دست داده اند!
بايد توجه داشت هم اكنون بورسهاي اروپايي در تداوم روند كاهش چند ماهه به پايين ترين قيمت در 26 ماه گذشته رسيده اند كه معني چندان خوبي در ميان علائم اقتصادي ندارد.
ناگفته نماند در ماههاي اخير چين، روسيه، هند
و كره جنوبي به عنوان چهار خريدار عمده (با هدف كاهش حجم ذخاير دلاري خود)
در كنار كاهش ارزش بازار هاي بورس عامل افزايش قيمت طلا بودند كه ممكن است
در شرايط كاهش قيمت حاصل شده مجددا به خريد بيشتر اين كالاي استراتژيك روي
آورند و اين خود عاملي مجدد براي افزايش قيمت طلا شود.
همچنين برخي
از كشور هاي نفت خيز مانند كشور هاي حوزه خليج فارس نيز به دليل مازاد درآمد نفتي
در ماههاي اخير به خريد عمده طلا روي آورده اند كه تقاضاي آنان در بازار
همچنان ادامه دارد.
البته قطعا نمي توان هريك از دو تحليل الف و ب
را به تنهايي پذيرفت و واقعيت بازار از هردوي نيروهاي مذكور تاثير پذير
است. اما مسلما هنوز تحليل علمي قطعي در مورد اين پديده نادر دربازار طلا
و سرمايه ارائه نشده و آنچه قطعي است اين است كه فعلا بازار جهاني طلا از قابليت
پيش بيني علمي برخوردار نيست و بايد منتظر ماند تا مشخص شود كه برآيند
نيرو هاي موجود در بازار چه روند جديدي را رقم خواهد زد.
آثار اين پديده در بازار سكه و طلاي ايرانهنوز آثار کاهش قیمت طلا در بازارهای داخلی دیده نشده
است، لكن صبح يكشنبه با اعلام نرخ بانک مرکزی می توان قیمت های جدید را تعیین
کرد.
اما
با توجه به تبعيت قيمت طلا در ايران از افزايش هاي بين المللي در ماههاي
گذشته طبيعي است كه قيمت طلاي داخلي نيز در هفته جاري كاهش قابل توجهي را
تجربه كند.
قطعا در چنين فضايي ورود به بازار طلا براي سرمايه
گذران كم تجربه توصيه نمي شود زيرا طبق اظهار نظرهاي كارشناسان داخلي
وضعيت بازار سكه و طلا در يكي دو هفته آينده بي ثبات خواهد بود.
طلا در ايران طي هفته ماههاي گذشته افزايش قيمت زيادي را تجربه كرده است كه براي بسياري توهم وجود حباب قيمت را ايجاد نمود اما اين افزايش دقيقا برمبناي قيمت هاي بين المللي و نه حاصل از سفته بازي داخلي بود.
در نتيجه در صورت كاهش قيمتها نيز با افت بسيار شديد يا بازگشت قيمتها به سطح فصل بهار مواجه نخواهيم شد اين احتمال قوي است كه قيمتهاي داخلي پس از يك نوسان دوهفته اي به ثبات رسيده و مجددا قيمتها سير ملايم صعودي خود را بازيابند.