جام جم: با دستگيري 2 برادر تبهكار به اتهام آدمربايي از سوي ماموران پايگاه نهم پليس آگاهي تهران و تحقيق از آنها معلوم شد يكي از آنها سركرده باند سرقتهاي مسلحانه از دامداريهاست.
رسيدگي به اين پرونده هفته گذشته با شكايت مردي مبني بر ربوده شدن يكي از دوستانش از سوي 2 مرد و يك زن آدمربا در دستور كار ماموران كلانتري حسنآباد فشافويه از توابع شهرري قرار گرفت.
شاكي به پليس گفت: روز حادثه مهمان دوستم بودم كه زنگ در زده شد، وقتي صاحبخانه در را باز كرد 2 مرد و يك زن كه سلاح شكاري و يك قمه در دست داشتند و صاحبخانه را به گروگان گرفته بودند، وارد اتاق شدند. آنها با تهديد به مرگ من و مرد صاحبخانه و ضرب و جرح، مرا درون يكي از اتاقها زنداني كردند و با بستن چشمان دوستم، او را با خود بردند.
شاكي اضافه كرد: به سختي در اتاق را باز كردم و نجات يافتم. حوالي خانه را جستجو كردم اما خبري از مرد صاحبخانه و آدمرباها نبود.
در پي اين شكايت و هماهنگي قضايي، پرونده در اختيار ماموران پايگاه نهم پليس آگاهي تهران قرار گرفت و جستجو براي دستگيري آدمرباها آغاز شد.
آدمربا تهديد ميكرددر حالي كه جستجوهاي پليسي ادامه داشت، يكي از آدمرباها با تلفن همراه دوست مرد ربوده شده تماس گرفت و تهديد كرد اگر پليس را در جريان ماجرا قرار دهد، گروگان را خواهد كشت. در پي اين تهديد ماموران در مذاكره تلفني با مرد آدمربا از او خواستند تا گروگان را رها و خودش را تسليم كند؛ اما او همچنان به تهديدهايش ادامه ميداد.
پس از گذشت 5 ساعت از حادثه گروگانگيري، مردي با حضور در مركز پليس مدعي شد او همان فرد ربوده شده است و آدمرباها وي را در جاده رها كردهاند.
با تحقيق از اين مرد معلوم شد، او همان مردي است كه پليس درصدد رهايي او بوده است.
گروگان از شكنجههايش گفتمرد جوان به پليس گفت: در خانه مهمان داشتم كه متهمان به زور وارد خانهام شدند. آنها 2 مرد و يك زن بودند و سلاح در اختيار داشتند.
گروگان نجاتيافته اضافه كرد: با آدمرباها آشنايي نداشتم. آنها پس از طي مسافتي مقابل يك دامداري در حوالي جاده حسنآباد توقف كرده و مرا از خودرو بيرون آورده و به آنجا بردند. مردان آدمربا، دست و پاي مرا با طناب بستند و با چوبدستي بشدت كتكم زدند.
وي افزود: التماسهايم بينتيجه بود. يكي از متهمان ميگفت پسرم گم شده است از سرنوشت وي اطلاع داري. وقتي مشخصات فرزندش را گفت متوجه شدم او چند بار به همراه يكي از دوستانم مهمان خانهام بودند. چند ماهي بود فرزند مرد آدمربا را ملاقات نكرده و از سرنوشت او بيخبر بودم، اما آنها توجهي به حرفهايم نكردند، به همين دليل، آنقدر مرا كتك زدند كه بيهوش شدم.
گروگان در رابطه با آزادياش گفت: آنها گمان ميبردند، من مردهام و چون هر لحظه امكان محاصره محل و دستگير شدنشان وجود دارد، مرا از دامداري بيرون آورده و در جاده رها كردند، اما پس از به هوش آمدن، يك راننده نجاتم داد.
با اطلاعات به دست آمده از گروگان نجاتيافته، ماموران پايگاه نهم پليس آگاهي همراه يك گروه از ماموران كلانتري حسنآباد عازم محل اختفاي متهمان شدند و با محاصره محل و اخطار به آنها خواستند تا تسليم شوند، اما خبري از آنها نشد. بنابراين ماموران با هماهنگي قضايي وارد دامداري شدند، اما اثري از متهمان نبود و در ادامه جستجو در آن حوالي متوجه خانه متروكهاي شدند كه نزديكي دامداري قرار داشت. با احتمال اينكه آدمرباها در آنجا پنهان شدهاند، با هماهنگي قضايي وارد آنجا شدند اما ساكنان آن خانه مدعي بودند، ماموران به اشتباه وارد اين خانه شدهاند.
دستگيري آدمربا در انبار خانهماموران در بازرسي از خانه 4 قبضه سلاح آماده شليك پيدا كردند و در ادامه جستجوها متوجه يك انباري شدند كه در آن قفل شده بود. ماموران با شكستن آن، يكي از آدمرباها را كه در اين محل پنهان شده بود، يافتند. متهم با ديدن ماموران با قمه و سلاح به آنها حملهور شد كه در درگيري تن به تن و خلع سلاح متهم، وي دستگير و به پايگاه نهم پليس آگاهي انتقال يافت. ماموران در بررسي از سوابق كيفري متهم ـ حسين ـ متوجه شدند او چند بار به اتهام سرقت و شرارت روانه زندان شده است.
در ادامه بازجوييها از متهم، او به آدمربايي اعتراف كرد و گفت گمان ميبردم، مرد ربوده شده از سرنوشت پسر گمشدهام خبر دارد. بنابراين با تباني برادرم ـ محمد ـ و زني كه يكي از اقواممان بود، او را ربوديم.
در مرحله بعدي تحقيقات مشخص شد، محمد ـ ديگر آدمرباي فراري ـ سركرده يك باند سرقت مسلحانه از دامداريها بوده و از چندي پيش در تعقيب پليس قرار دارد.
جستجوها دراينباره ادامه پيدا كرد تا اينكه 2 روز پيش ماموران مخفيگاه اين متهم را نيز در حومه شهر شناسايي و او را دستگير كردند.محمد در اظهاراتش به پليس گفت: با برادرم در ربودن شاكي و شكنجه دادن وي و محبوس كردن مهمانش همدست بودم.
متهم افزود: از سال گذشته من و 4 نفر ديگر از دزدان سابقه دار، نيمههاي شب مسلحانه وارد دامداريهاي حسنآباد فشافويه و كهريزك ميشديم و با تهديد نگهبانها و بستن دست و پاي آنها، احشام را سرقت ميكرديم.
وي اضافه كرد: چندي پيش در جريان اين سرقتها وقتي ماموران ما را تعقيب كردند، خودروي وانت را با چند راس گاو و گوسفند دزديده شده در جاده رها كرده و با ورود به دامداري برادرم، با خودرويي كه در اختيارمان بود، فرار كرديم.بنابر اين گزارش، در پي اعتراف متهمان، آنها با قرار قانوني بازداشت شدهاند.
تحقيقات براي دستگيري زن جواني كه در گروگانگيري همراه آدمرباها بود، ادامه دارد.