تهران امروز: اظهارات يكي ار شاهدين مبني بر وجود دو مرد افغاني در روز قتل با اعترافات اوليه متهم يك پرونده قتل مطابقت دارد هر چند اين متهم در دادگاه اعترافات اوليه خود را رد كرد.
محاكمه صبح ديروز در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد.
متهمين اين پرونده سعيد و نازنين بودند. اتهام اولي قتل و اتهام دومي معاونت درقتل بود. در ضمن در كيفرخواست هر دو اتهام رابطه نامشروع نيز درج شده بود.
بر طبق اظهارات روشن نماينده دادستان تهران سعيد با همدستي نازنين نقشه قتل هوشنگ همسر وي را كشيده و به اجرا درآورده است. هر چند سعيد پس از به قتل رساندن هوشنگ با به هم ريختن خانه سعي كرده ذهن ماموران را منحرف كرده و انگيزه قتل را سرقت جلوه دهد اما مطابق تحقيقات به عمل آمده نازنين از مدتها پيش با همسرش مشكل داشته است و اين اختلاف كهنه زمينه ساز طراحي و اجراي نقشه قتل هوشنگ شده است.نازنين براي اجراي اين نقشه از سعيد كه از دوستان هوشنگ بوده كمك جسته است.
بعد از كيفر خواست خوانده شده توسط دادستاني پدر و مادر مقتول به عنوان اولياي دم به جايگاه آمده و از سوي خود و دو نوه شان كه هنوز به سن شرعي نرسيدهاند درخواست قصاص كردند.
اختلاف آري، قتل نه!سپس دادگاه از سعيد خواست درمقابل اين اتهامات از خود دفاع كند.
دوست سابق مقتول با رد هر گونه دست داشتن در اين جنايت اختلاف خود با هوشنگ را تاييد كرد. وي تمامي اعترافات خود در اداره آگاهي را دروغ دانسته و گفت: من در اقرارهايم گفتهام كه به دو مرد افغان هم براي كمك در جنايت پول داده بودم و آنها در راهرو ايستاده بودند تا من هوشنگ را بكشم اما اين دو افغاني هيچ وقت شناسايي نشدند چرا كه اصلا وجود خارجي نداشتند و من دروغ گفته بودم و اصلا قتلي مرتكب نشده بودم.
متهم ادامه داد: من و هوشنگ علاوه بر دوستي همكار هم بوديم و من به خانه او رفت و آمد داشتم ولي به خاطر همكاربودن و نه چيز ديگر. مشكل من و هوشنگ پول زيادي بود كه به وي قرض داده بودم و او برنميگرداند. سرهمين موضوع اختلاف طويل المدتي بين من و او پيش آمد اما اين باعث نميشد كه من بخواهم او را بكشم. همسر هوشنگ بود كه خبر قتل وي را به من داد.
طلاق نگرفتن به خاطر بچه هامتهم رديف دوم هم با صحه گذاشتن بر اختلاف مالي سعيد و هوشنگ هر گونه نقش خود در اين جنايت را رد كرد.
نازنين خطاب قضات گفت: من در يك بيمارستان كار ميكردم و خرج زندگي خودم و دو بچه مان را ميدادم و هوشنگ هم در كار جعل سند بود و دوستانش هم همه مثل خودش بودند. من بارها قصد داشتم از هوشنگ طلاق بگيرم چرا كه هيچ تفاهمي با هم نداشتيم اما فكر عاقبت بچه هايم مرا از اين كار بازداشته بود. سعيد هم بارها به همراه هوشنگ به خانه ما آمده بود و من از لابهلاي حرفهايشان فهميده بودم او 20 ميليون تومان از شوهرم طلب دارد. قرار بود هوشنگ ماشين خود را به او بدهد تا حسابشان صاف شود.
روز حادثه سعيد در خانه آمده و از من سوئيچ ماشين شوهرم را خواست من هم با اين ذهنيت كه او با شوهرم سر اين موضوع توافق كرده است سوئيچ را به او دادم و او رفت. بعد هم به سراغ بچه هايم در كلاس زبان رفتم و بعد از دو ساعت وقتي برگشتم با جسد بيجان و خونين شوهرم روبهرو شدم كه روي زمين افتاده بود. خانه به هم ريخته بود و روي بدن سعيد جاي چاقو و ضربات چوب بود. من خبر ندارم چه كسي اين كار را كرده اما من كارهاي نبودم و بيگناهم.
دو مرد افغاني را ديدم!در ادامه همسايه نازنين كه بهعنوان شاهد به دادگاه احضار شده بود از وجود دو مرد افغاني در آپارتمان در روز وقوع قتل خبر داد و گفت: آن روز طبق معمول صداي دعوا از واحد آپارتماني هوشنگ شنيده ميشد. اما من فكر كردم مثل هميشه اين زن و شوهر با يكديگر در حال دعوا هستند و توجهي نكردم. فقط وقتي از واحد بيرون آمدم دو مرد افغاني را ديدم كه در راهرو ايستاده بودند.
دادگاه پس از شنيدن آخرين دفاعيات متهمين وارد شور شد تا راي خود را درباره اين پرونده صادر كند.