فرار عجیب زن تنها از چنگال 2 ابلیس آشنا

آن شب فریبرز در حالت عادی نبود. او وقتی شنید می‌خواهم به هر قیمتی طلاق بگیرم در خودرو با استفاده از چاقو مرا تهدید کرد و شکنجه‌ام داد. او می‌گفت به شرطی جدا می‌شویم که من به صیغه دوستش حسن دربیایم...
کد خبر: ۱۹۹۸۷۶
|
۰۴ آبان ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۸ 26 October 2011
|
10777 بازدید
|
۲
وطن امروز: زن تنها وقتی پی به نیت شوم هم‌پاتقی شیشه‌ای‌اش برد فرمان خودرویش را به سمت موتور پلیس چرخاند.

این زن 40 ساله خیلی ترسیده بود و می‌خواست از چنگال 2 ابلیس آشنا فرار کند. ساعت 19:30 غروب سه‌شنبه 18 مردادماه سال‌جاری پلیس موتورسوار در بزرگراه بابایی به رفتارهای غیرعادی 2 مرد و یک زن داخل پرایدی برخورد.

زن جوان که پشت فرمان بود با پرخاشگری با 2 مرد حرف می‌زد و ناگهان با دیدن پلیس موتورسوار خود را به وی رساند و کمک خواست. با درخواست ایست از سوی مامور یگان امداد، زن جوان پا روی ترمز گذاشت و با پیاده شدن از پرایدش خود را به پلیس رساند و گفت:‌این 2 مرد قصد اذیت و آزار مرا داشتند و می‌خواستند با استفاده از چاقوی سلاخی خودرویم را نیز بدزدند.

وی افزود: آنها مرا کتک زدند و اگر شما را نمی‌دیدم شاید سرنوشت بدی در انتظارم بود. ماموران وقتی این زن را که «اعظم» نام دارد به طرح شکایت از 2 مرد شیشه‌ای در خودرویش پرداخت، آنان را بازداشت و به کلانتری 102 پاسداران انتقال داد.

تحقیقات پلیسی نشان داد که 2 مرد «فریبرز» و «حسن» نام دارند و اعظم آشنایی قبلی‌ای با فریبرز که 25 ساله است، داشته. فریبرز که به خاطر کشیدن شیشه در حالت عادی نبود وقتی پیش روی افسر پرونده ایستاد به سروان دین‌محمدی گفت: از 3 سال پیش من و اعظم همدیگر را می‌شناختیم و به صورت رسمی با هم صیغه کرده بودیم. شب درگیری‌مان اعظم در خودرویش خواست از هم جدا شویم، من مخالف بودم بویژه اینکه پیش از رفتن به سر قرار با حسن شیشه مصرف کرده بودیم و حالت عادی نداشتیم.

وی افزود: وقتی حرف‌های اعظم را شنیدم و خیلی عصبانی شدم. می‌خواستم هر طوری شده او را راضی کنم تا رابطه‌مان ادامه داشته باشد اما نمی‌پذیرفت و مدام اصرار بر جدایی داشت، مقداری کنترل خودم را از دست دادم اما قصد اذیت و آزارش را نداشتم.

در برابر این ادعاها، اعظم نیز به پلیس گفت: تنها بودم و از سر ناچاری به عقد موقت فریبرز درآمدم. مدتی گذشت و فهمیدم این پسر اعتیاد شدیدی به شیشه دارد. سعی کردم ترک کند اما فایده‌ای نداشت تا اینکه خواستم از فریبرز جدا شوم، نمی‌خواستم با مردی که اعتیاد دارد زندگی کنم چرا که از شوهر اولم به خاطر همین اعتیاد طلاق گرفته بودیم.

وی افزود: آن شب فریبرز در حالت عادی نبود. او وقتی شنید می‌خواهم به هر قیمتی طلاق بگیرم در خودرو با استفاده از چاقو مرا تهدید کرد و شکنجه‌ام داد. او می‌گفت به شرطی جدا می‌شویم که من به صیغه دوستش حسن دربیایم. ترسیده بودم و با دیدن پلیس موتورسوار سریع کمک خواستم.

گفتنی است، 2 مرد و اعظم پس از تحقیقات پلیس روانه دادسرا شدند تا میزان جرم و مجازات آنها مشخص شود.

 


اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
محمد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۶
خیلی عجیبه
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟