جام جم: زن و شوهري كه با راه‌اندازي شركت‌هاي كاغذي به بهانه فروش خودروهاي مدل بالا به پزشكان، از آنها كلاهبرداري مي‌كردند، در تهران دستگير شدند.
رسيدگي به اين پرونده از روز 27 بهمن سال گذشته در پي شكايت يك مرد پزشك مبني بر اين كه مدير يك شركت بازرگاني او را فريب داده و 50 ميليون تومان از وي كلاهبرداري كرده است، در دستور كار ماموران پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران قرار گرفت.
شاكي به پليس گفت: قصد خريد يك خودروي مدل بالا را داشتم تا اين كه چند هفته پيش در روزنامه‌اي آگهي يك شركت بازرگاني را خواندم كه فعاليتش فروش خودروي مدل بالاي اقساطي آن هم فقط به پزشكان بود.
شاكي اضافه كرد: به محل شركت در خيابان فياض‌بخش تهران رفتم كه مدير شركت گفت نيمي از پول خودرو را نقدي و بقيه را اقساطي تحويل مي‌گيرد. بابت خريد خودرو 50 ميليون تومان نقدي پرداخت كردم و يك خودروي مدل بالا تحويل گرفتم.
خودروي واهي 50 ميليون تومان آب خوردشاكي يادآور شد: با تحويل خودرو، ثبت سند به نام من، به چند هفته بعد موكول شد تا اين كه مدير شركت پس از چند روز مرا به دفتر كارش دعوت كرد و با ادعاي اين كه برگه گمرك خودروي فروخته شده به من مشكل دارد، خواست تا با تحويل دادن خودرو، يك خودروي مدل بالاي ديگر با همان شرايط اقساطي دريافت كنم كه بناچار پذيرفتم.
وي اضافه كرد: چند روز بعد وقتي براي تحويل گرفتن خودروي جديد به محل شركت رفتم، ديدم زن و مردي كه آنجا را اداره مي‌كردند، محل اجارهاي را تحويل صاحبخانه داده و به مكان نامعلومي رفته‌اند.
ردپاي كلاهبردار حرفهايماموران با استعلام از سامانه پليس متوجه شدند تصوير چهره‌نگاري مرد متهم با يك كلاهبردار سابقه‌دار به نام محمود مطابقت دارد. بنابراين پاتوق‌هاي احتمالي او و زني كه همدستش بود، تحت نظر گرفته شد.
در ادامه تحقيقات، ده‌ها پزشك ديگر نيز با حضور در مركز پليس و ارائه شكايت‌هايي مشابه اعلام كردند در دام يك زن و مرد كلاهبردار گرفتار شده‌اند.
به اين ترتيب چند روز پيش متهمان فراري در خانه‌اي اجارهاي در جنوب تهران شناسايي و دستگير شدند.
با انتقال متهمان به پايگاه هفتم پليس آگاهي، در بازجويي از آنها معلوم شد متهمان زن و شوهر هستند.
اعتراف به شيادي از پزشكانمرد متهم در اظهاراتش به پليس گفت: چندي پيش با آزادي از زندان، كلاهبرداري‌هايم را دوباره شروع كردم؛ به طوري كه من و همسرم با اجاره دفتر كار در خيابان‌هاي فياض‌بخش، ستارخان و شيراز، در زمينه خريد و فروش خودروهاي مدل بالا فعاليتمان را شروع كرديم. در ادامه با درج آگهي فروش خودروي اقساطي به پزشكان در روزنامه‌ها، از آنها كلاهبرداري مي‌كرديم. همسرم نيز نقش منشي را ايفا مي‌كرد.
متهم با اشاره به كلاهبرداري 500 ميليون توماني از پزشكان تهراني گفت: ابتدا خودروهايي را كه به مدت يك هفته اجاره كرده بوديم، به خريداران تحويل مي‌داديم و از 50 تا 70 ميليون تومان از آنها دريافت مي‌كرديم و تعهد مي‌گرفتيم بقيه پول خودرو را به طور اقساطي پرداخت كنند. دوباره آنها را فريب داده و ديگر خودرويي تحويلشان نمي‌داديم.
در پي اعتراف متهم، همسرش نيز به همدستي با او اعتراف كرد.
