با آغاز فصل سرما، سرماخوردگی بسیار شایع شده و به دنبال آن استفاده از آنتی بیوتیکهای گوناگون، به ویژه نوع تزریقی آنها، به شدت رواج یافته است؛ رخدادی که سالیان طولانی است به همین منوال تکرار و تکرار میشود، ولی به ظاهر قرار نیست این همه تکرارِ ابتلا به بیماریهای شایع و استفاده از آنتی بیوتیک، منجر به راهاندازی خط تولید داخلی آنها شده و دست کم ما را از امثال پنیسیلینهای نامرغوب چینی رها کند!
به گزارش «تابناک»، چند ماهی است که تلاطم بازار ارز و دلار به شدت بر زندگی روزمره مردم اثر گذاشته و گاه تا آنجا پیش رفته که در نرخهای خدمات دولتی هم اثرات شگرفی پدید آورده است؛ گرانیهایی که ظاهرا پایانی ندارند و حتی یافتن راهکاری برای توقف رشدشان هم ساده به نظر نمیرسد، ولی هنگامی شگفتی میآفرینند که در قالب افزایش نرخ برخی کالاها بروز میکنند که ظاهرا تولیدشان هیچ ارتباطی با مبحث دلار ندارد.
بدین ترتیب، گاه شیر و لبنیات گران میشود تا دریابیم که در نهادههای دامی مانند علوفه در چه وضعیت نامطلوبی هستیم و گاه با افزایش نرخ مرغ و تخم مرغ، گوشت، برنج، پودر رختشویی، نان، سوخت، خودرو، بلیت پروازهای داخلی، آهن، سیمان، دارو و بسیاری اقلام و خدمات دیگر، میزان وابستگی اقتصادمان به واردات آشکار شده و اخبار مرتبط با خودکفایی در تولید فلان فرآورده و بهمان ماده اولیه به یادمان خواهد آمد.
به عبارتی بهتر، گران شدن دلار و گرانیهای ناشی از آن، به رغم مصیبتهایی که روانه زندگیمان میکند، از این روی جالب توجه است که برخی از حقایق پنهانی را آشکار ساخته و مثلا یادمان میآورد که در صنعت بسیار مهمی چون خودروسازی، اوضاع و احوال آن گونه که گفته میشد، نبوده، وگرنه چگونه است که نرخ محصولات خودروسازان داخلی یکشبه تا 20 درصد افزایش یافته و همچمنان زمزمههای افزایش مجدد آن به گوش میرسد؟
انگار نه انگار که تاچندی پیش، تبلیغات فلان خودروساز بزرگ کشور بر مبنای درنوردیدن فلان قاره و بهمان بازار جهانی قرار گرفته بود اما اکنون مدیران آن 20 درصد افزایش نرخ را اندک ارزیابی میکنند و گاه از ضررهایی که اکنون میپردازند (!) گلایه میکنند؛ یا زمانی که نصب کیسه هوا روی خودروها بر پایه قوانین استاندارد اجباری میشود، مدیر یکی دیگر از کارخانههای خودروسازی، در مراسم افتتاح کارخانه ساخت کیسه هوا، از خودکفایی در این زمینه سخن به میان میآورد اما چند ماه بعد که مهلت مصوب به پایان میرسد، لازم است تا مهلت دیگری با دخالت هیأت دولت در نظر گرفته شده و هیچ خردهای بر سخن دیروز مدیر گرفته نشود.
با وضعیت عجیبی روبهرو هستیم که در جاهای دیگر هم به چشم میخورد؛ چند سالی است که وزارت بهداشت مدعی شده با ساخت داروی ایدز ـ حتما وسعت تبلیغات صورت گرفته درباره ساخت داروی ارزشمند «آیمود» را به یاد دارید که این شایبه را ایجاد کرده بود که دیگر ایدز هم درمان یافته! ـ در کشور، کار بزرگی کرده اما اگر به دام تخطئه زحمات دانشمندان نیفتیم، شرایط امروز جامعه نشان میدهد که در بسیاری از داروهای سادهتر هنوز «واردات» نقش فرمول جادویی مسئولان را دارد.
به عبارتی بهتر، چگونه میتوان از خودکفایی در تولید یک محصول سخن راند اما با بر هم خوردن تعادل نرخ دلار و بازار واردات، تحریمها را بهانه کرده و خواستار گران شدن نرخ خدمات و محصولات شد؟
اینجاست که گویا بسیاری از «خودکفایی»هایی که در سالهای اخیر شنیدهایم، در بهترین حالت واقعیت ممزوج با اغراق بودهاند، وگرنه چگونه میشود که یافتن یک قلم کالایی که در چند ماه گذشته افزایش قیمت نداشته، اینقدر سخت شده و ناممکن به نظر میرسد؟
چگونه میشود که سالها دستاوردهای ریز و درشت علمی را با «صرفه جویی ارزی» گره زده و از تولید شبانه روزی علم و دانش و بهکارگیری آن در عرصههای گوناگون گفته و موجی از شادکامی به جامعه روانه کنیم؛ اما در زمانی بسیار کوتاه همه پنبههایمان زده شده و به نوعی ثابت شود که خودکفایی را در مرز توهم نگه داشتهایم؟
شاید بد نباشد که در این بازار نابسامان کنونی، گرانی ارز را زمینهساز ارزیابی حقیقی از پتانسیلهای داخلی دانسته و دست کم به سبک بررسی گزارش تفریغ بودجه، وعدههای خودکفایی را گردآوری کرده و اگر ثابت شد که درست نبوده، با متخلفان و دروغگویان برخورد قانونی کنیم تا «غرور ملی»مان بازیچه قرار نگیرد.
به نظر شما، آیا گاه آن نرسیده که گزارشهای «خودکفایی» را بازخوانی کرده و پاداش و جزا را در دستور کار قرار دهیم؟!