دعوای ساختگی برای دزدی پشت چراغ‌ قرمز

کد خبر: ۳۲۰۴۸۱
|
۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۰۸:۵۷ 20 May 2013
|
5424 بازدید
2 برادر پشت چراغ‌های قرمز به قصد کشت همدیگر را کتک می‌زدند تا بتوانند توطئه سرقت را اجرایی کنند.

به گزارش وطن امروز، دزدان حرفه‌ای با طراحی سناریوی جدید دست به سرقت‌های زیادی زده بودند که در یکی از دزدی‌ها از سوی پلیس شناسایی شدند. سیامک و برادرش منصور 2 رئيس این باند در خانواده‌ای بزهکار تربیت شدند و سرلوحه زندگیشان را سیاهی اعتیاد پدر و مادرشان می‌دانند.

منصور 28 ساله بارها به خاطر سرقت و شرارت به زندان افتاده و ادعا دارد از زندانی شدن ترسی ندارد و آرامش واقعی را آنجا حس می‌کند.

وی درباره سرنوشت زندگی‌اش گفت: وقتی چشمانم را باز کردم معنای زندگی را در دود اعتیاد خانواده‌ام دیدم. وقتی به مدرسه می‌رفتم اطرافیانم به من اهمیتی نمی‌دادند و همیشه به خاطر دعواهایم خانواده‌ام به مدرسه می‌آمدند تا اینکه کلاس سوم راهنمایی دیگر درس خواندن را کنار گذاشتم و شرارت‌هایم در محل شروع شد. وی افزود: 20 سال داشتم که پاتوقم شده بود قهوه‌خانه و برادر کوچک‌ترم چون از من حساب می‌برد دوست داشت رفتارهایش را شبیه من کند که خیلی زود دست به چاقو شد. همیشه سیامک در دعواها پشت من بود و این‌طور شد که با هم دست به خلاف زدیم و چون به پول نیاز داشتیم شروع به کیف‌قاپی کردیم که من از سوی بچه‌محل‌هایم لو رفتم و دستگیر شدم. بعد از آزادی متوجه شدم برادر یک شرور هفت خط شده‌ام و سیامک شیشه می‌کشد، خواستم کمکش کنم که خودم هم شیشه‌ای شدم و دیگر راهی جز دزدی پیش رویمان نماند و به خاطر دزدی وسایل ماشین و کیف‌قاپی چند باری با سیامک به زندان رفتیم که این بار برای دزدي‌هایمان 2 همدست دیگر به باندمان اضافه کردیم که باز هم دستگیر شدیم.

شگرد تازه

عصر 23 اسفندماه سال گذشته ماجرای 2 سرقت همزمان از خودروهای پشت چراغ قرمز به پلیس مخابره شد.

با اعلام این خبر تیمی از پلیس سر صحنه سرقت حاضر شدند كه یکی از طعمه‌ها به ماموران گفت: پشت چراغ قرمز ایستاده بودیم که 2 جوان سوار بر موتورهایشان جلوی ما ترمز کردند طوری رفتار می‌کردند که گويي از هم کینه‌ دارند و ناگهان از موتورهایشان پیاده شده و با هم گلاویز شدند.

وقتی دعوای 2 جوان بالا گرفت من و چند رهگذر دیگر برای میانجیگری به سمتشان رفتیم اما آنها دست‌بردار نبودند، جمعیت زیادی دور ما را گرفته بود که بعد از مدت 10 دقیقه آنها را آرام کردیم و سوار بر موتورهایشان از محل دور شدند. زمانی که سوار بر ماشین شدم متوجه دزدیده شدن ضبط و پول‌های داخل خودرویم شدم که همان لحظه خودروی دیگری که 2 مرد دیگر سوار بر آن بودند و برای میانجیگری خودرویشان را ترک کرده بودند از دزدی ضبط و کیف دستی‌شان خبر دادند. با ادعاهای این مرد، پلیس احتمال داد درگیری 2 جوان موتورسوار ساختگی بوده و همدستان‌شان در زمان این دعوا دست به دزدی زده‌اند.

ماموران در این مرحله برای شناسایی 2 پسر موتورسوار از طعمه‌هایشان خواستند با بررسی آلبوم مجرمان سابقه‌دار آنها را شناسایی کنند. یکی از طعمه‌ها در بررسی آلبوم مجرمان توانست تصویر چند دزد را که شبیه به 2 پسرجوان بودند شناسایی کند.

این مرد به ماموران گفت: زمان درگیری، 2 جوان درهم پیچیده بودند و سعی بر جدا کردن آنها داشتیم و چهره آنها را کامل به یاد ندارم. پلیس با سرنخی که در اختیار داشت به بررسی سوابق چند تصویر به دست آمده پرداخت و مشخص شد در میان آن عکس‌ها 2 برادر که از دزدان حرفه‌ای هستند وجود دارند. ماموران در گام بعدی با اين فرضیه كه 2 برادر دزدان پشت چراغ قرمز هستند برای ردیابی آنها وارد عمل شدند. با اطلاعات به دست آمده ماموران پلیس برای دستگیری 2 برادر جوان مخفیگاه‌شان را در جنوب پایتخت شناسایی کردند و در عملیات خرچنگی آنها را زیرنظر داشتند. روز 28 فروردین امسال «سیامک» و «منصور» سوار بر موتور از مخفیگاه‌شان خارج شدند و به سراغ 2 تن از دوستانشان که با موتور در انتظارشان بودند رفتند، در حالی‌که پلیس آنها را سایه به سایه تعقیب می‌کرد. «سیامک» و یکی از دوستانش که پشت موتور نشسته بودند پیاده و در نزدیکی یک چهارراه ایستادند که منصور و جوان دیگر که سوار بر موتورهایشان بودند در جلوی 2 خودرو که پشت چراغ‌قرمز منتظر بودند شروع به ناسزاگویی کرده و به سمت یکدیگر حمله کردند. پلیس که پی برد آنها قصد اجرای نقشه‌شان را دارند سیامک و همدستش را که به سراغ 2 خودرو که راننده و مسافرانش برای میانجیگری آنها را ترک کرده بودند رفته بودند، زير نظر گرفتند و در زمان سرقت آنها را دستگیر کردند. «منصور» و همدستش نیز زمانی که نقش بازی می‌کردند تا درگیری ساختگی‌شان جدی به نظر برسد ناگهان دستبند پلیس را روی دست‌هایشان حس کردند.

«سیامک» 25 ساله وقتی چاره‌ای جز اعتراف نداشت به پلیس گفت: با برادر منصور به فكر طراحی سرقت پشت چراغ‌قرمز افتادیم و چون به همدست نیاز داشتیم به سراغ «اکبر» و «میثم» رفتیم و چون آنها هم به پول نیاز داشتند پیشنهاد ما را قبول کردند.

وی افزود: زمانی که می‌خواستیم دزدی کنیم قبل از آن شیشه می‌کشیدیم تا هم در نقش بازی کردنمان جدی باشیم و هم در زمان سرقت از چیزی نترسیم و کارمان را سریع انجام بدهیم. بنا به این گزارش با دستور بازپرس پرونده اعضای این باند برای پیگیری و افشای دیگر جرائم تبهکارانه‌شان در اختیار پلیس قرار گرفته‌اند.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟