شاید کمتر کارشناسی در حوزه رسانه از توسعه کمی صدا و سیما و پخش تکراری سریالها و فیلمهای سینمایی در قالب شبکههای جدید دفاع کند. همه میدانیم که داود میرباقری که روزی امام علی را میساخت، یک دهه بعد، مختارنامه را جلوی دوربین برد که ایرادات بسیاری بر آن وارد بود و ضیاءالدین دری که مجموعه کیف انگلیسیاش مخاطبان بسیاری را جذب کرده بود، امروز با سریال کلاه پهلوی، فریاد بسیاری از منتقدان و حتی مخاطبان را درآورده است.
بسیاری از کارکرد یکجانبه این مجموعه در دفاع بیروزنه نقد از دولت نهم و دهم ناخرسند هستند و مانند اینها... اما نمیتوان چشم را بست و دهان را گشود و همه را به یک چوب راند و از دم تیغ گذراند.
در این میان، برخی شبکهها در جذب مخاطب تا اندازهای موفق بودهاند. یکی از این شبکهها، شبکه نمایش است که روزانه شش فیلم را در معرض دید مخاطبان میگذارد و در این بین برنامههای تولیدی محدودی نیز دارد. در چند روز اخیر، یکی از سایتهای منتسب به جریان افراطی ـ که همواره همه را به حمایت از صهیونیسم متهم میکند ـ این شبکه را برای درج مطلبی در سایتش و نمایش چند فیلم نواخته است.
اینکه مدیریت یک شبکه از صداوسیما را که از نهادهای زیر نظر مقام معظم رهبری است، به پخش فیلمهای صهیونیستی و رپرتاژ آگهی برای این فرقه متهم کنیم، بسیار ثقیل به نظر میرسد. این که این شبکه یا دیگر مجموعههای متصل به صداوسیما اشتباه میکنند و دچار فقر در عرصههای کارشناسی و حرفهای هستند، یک بحث است و این که در حال ترویج افکار صهیونیستی هستند، سخن دیگری است.
این شبکه در نوروز برنامهای به نام چشمبندان را پخش کرد که در آن به فیلمهایی که فرهنگ ایرانی و اسلامی را مورد تهاجم قرار داده بود، پرداخته شد. حال چگونه ممکن است همان مدیران و مسئولان، آگاهانه رویکردهایی را که به نقد کشیدهاند، ترویج کنند؛ آیا این گونه با پدیدهها برخورد کردن، منطقی و منصفانه است؟!
در متن یکی از همین مطالب، چنین آمده بود که «هریسون فورد»، بازیگر فیلم «دیوار آتش» یهودی است. کمپانی برادران وارنر و یونیورسال، صهیونیستی هستند و حتی فیلم «تنها در خانه» را که بارها از صدا و سیما پخش شده، نمادی از شرایط صهیونیستها در سرزمین اشغالی میدانند! با همین رویکرد است که عدهای انیمیشن تام و جری را صهیونیستی میپندارند!
آیا این گونه به عرصه فرهنگ نگریستن، منطقی و کارشناسی است؟ این گزاره، به واقع بزرگنمایی نفوذ و قدرت صهیونیستها در عالم نیست؟ این رفتار با اندکی بدبینی، خدمت به آنها تلقی نمیشود؟ به هر بهانهای نامی از صهیونیستها بردن چه معنایی دارد؟
بیایید عملیاتی به این مسأله بنگریم. اگر قرار باشد بازیگران و فیلمسازان و کمپانیهایی را که در یک یا چند فیلم بر خلاف رویکرد و ایدئولوژی ما فعالیت کردهاند، در لیست سیاه گذاریم و به این لیست کارگردان و بازیگران دارای بازی در یک فیلم دارای یک صحنه یا مضمونی غیراخلاقی و ضدمذهبی نیز اضافه شوند و اگر قرار باشد از فیلمهایی که اینها بازی میکنند هیچ پخش نشود، برای یک مدیر که قصد تأمین برنامه برای صداوسیما در حوزه پخش فیلم سینمایی را دارد، چند گزینه میماند؟
ضمن اینکه اگر با چنین رویکردی پیش برویم، اساساً میتوان همین استدلالها را به سایر حوزهها تسری داد و مثلاً گفت، «تاک» حرام است، چون نقش اساسی در شرب خمر دارد و از آن شراب میگیرند!
در کنار کمیت بحث کیفیت و سلیقه مردم هم مطرح است. مگر میتوان بدون در نظر گرفتن ذائقه مردم فیلم پخش کرد؟ آیا صدا و سیما بدون رقیب در حال فعالیت است؟ با در نظر گرفتن چنین شرایطی است که مدیران این مجموعه در سالهای گذشته و هم اکنون مجبور به انتخاب میان بد و بدتر هستند.
اگر قرار باشد همه شاخصههای شکلی و محتوایی در پخش یک فیلم سینمایی مدنظر قرار گیرد، شاید ۲۰ درصد فیلمهای کنونی قابل پخش باشند. در این صورت، خلأ نیاز مخاطب به دیدن فیلمهای سینمایی را چگونه میتوان پر کرد؟
همه ما از درگیری طیفهای گوناگون فکری و مدیریتی در نهادهای بوروکراتیک آگاهیم و جنگ قدرت و دعوا بر سر منافع را درک میکنیم. اگر این گونه اظهار نظرها در این راستا در فضای رسانهای منتشر میشود، که چندان عجیب نیست و ما مخاطبان و دوستداران سینما را از انگیزههایتان آگاه سازید که بیش از این، بازیچه دست این و آن و مجبور به انجام کنش و ابراز واکنش نشویم؛ اما اگر این دیدگاهها از سر راستی و برآمده از اعتقاد است، اندکی درنگ جایز به نظر میرسد، زیرا این حجم از تهاجم به مسائل پیش آمده اندکی غیر منطقی به نظر میرسد.
به بخشی از این تحلیل دقت کنید: «نام همسر جک در فیلم دیوار آتشین، «بت» و مخفف نام «الیزابت» است. الیزابت/ الیصابات یک نام یهودی است. در تاریخ یهود، مادر حضرت یحیی (ع) (همسر حضرت زکریای نبی (ع)) به الیصابات مسمی بوده است (انجیل لوقا ۱/ ۵). کلمه «بت» در زبان عبری معادل است با «بیت» (خانه) در زبان عربی. به این طریق فیلم بر لزوم امنیت «خانه» تأکید دارد و خانه جک در این فیلم در واقع نماد کشور فلسطین اشغالی است».
شاید بر این جملات نتوان عبارت دیگری افزود، زیرا خود مؤید ذهنی است که این سطور را نگاشته است. تقریبا بیشتر مستندات و ارجاعات چنین مقالاتی با این سطح از اماره و نشانه و چهارچوبهای منطقی ارائه شده است. تنها امیدواریم که افرادی با چنین ذهنیتهایی، مسند امور فرهنگی را به دست نگیرند که اگر این گونه شود، نه از تاک چیزی میماند نه از تاک نشان!
رضا امیرخانی، نویسنده جوان و ارزشی کشورمان یک شب میهمان برنامه «پارک ملت» بود و در نقد این استدلالهای عجیب که برخی رسانههای رسمی نیز وقت خود را بیجهت صرف آنها میکنند، با اشاره به شمار پرچمهای ایران که در دکور قرار داشتند، به کنایه به شهیدیفر، مجری برنامه گفت: «من با همین نگاه میتوانم به برنامه شما گیر بدهم که این پرچمهایی که در دکور گذاشتهاید، چگونه نماد فراماسونری و تبلیغ صهیونیست و... است! حتی اگر شما دکور را تغییر دهید، باز هم میتوانم آسمان ریسمان کنم و...» و از راه افتادن این بساط انتقاد کرد.
واقعیت این است که نشانهشناسی در سینما، یک امر هنری و ارزشمند است اما این که هر شکل بیضی را، چشم دجال خواند یا هر کس که نامش در فیلمی دیوید بود، نماد حضرت داود و نماینده صهیونیستها معرفی کرد، یا با اتصال چند خیابان یا اضلاع یک ساختمان، نماد فراماسونری یا صهیونیستی ساخت و در پایان به این باور اشتباه رسید که نمادهای فراماسونری کشور را فراگرفته، از خطاهای فاحشی است که خود این جریانها نیز از آن استقبال میکنند و اتفاقاً خوشحال میشوند که این باور پدید آید که در تمام امور ما، راه یافتهاند.
با این حال باید منطقی بود و دریافت این جریانات بیش از آن که در پی چنین ظواهری باشند، علاقهمند به نفوذ به اتاقهای تصمیمسازی و تصمیمگیری در کشور هستند و اهدافشان در چنین نقاطی تأمین میشود و طبیعتاً ساختمانی را که در پی تغییر نظر مدیران ساکن آن هستند، آکنده از نمادهایشان نمیکنند.
اندکی از این ظاهرگراییهای بیهوده بگذریم و در پی دشمن باهوش، در جایی باشیم که آسانتر میتوانند تصمیم بگیرند و به کشور آسیب برسانند، چون هیچ گاه با ساخت یک ساختمان با شکل بیضی که در بالای آن قرار داده باشند، به اعتقادات اسلامی هیچ کس آسیبی وارد نمیشود؛ اما با تشدید معضلات اجتماعی یا اقتصادیِ برگرفته از یک تصمیم سهواً یا عمداً اشتباه، میتوان در اعتقادات گروهی از مردم ضربات جدی و جبران ناپذیری وارد کرد!