بنا بر سنت شیعه، شب هفتم محرمالحرام متعلق است به حضرت علی اصغر، طفل عطشان امام حسین (ع) که در روز عاشورا با تیر سه شعبهای که دشمنان نواده پیامبر (ص) بر گلویش نشاندند، به شهادت رسید تا واقعه عاشورا از هر منظر نماد مظلومیت محقین باشد؛ اما واقعاً شهادت علی اصغر در روز عاشورا در مقاتل چگونه آمده است؟
وَلَمّا رَأی الحُسین علیه السلام مَصارِعَ فَتَیانِهُ وَاَحَِبَّته عَزَمَ علی لِقاءِ الْقَوم بِمُهجَته و نادی هَل مِن ذابٍّ یَذُبُّ عَن حرم رسول الله صلی الله علیه وآله، هَل مِن مُوحِّد یَخافُ الله فینا، هَل مِن مُغیثٍ یُغیثُنا یَرجُو الله بِاِ غاثَتِنا هَل مِن مُعین
یَرجوا ما عِندِ الله فی اعانَتِنا ، فَارْتَفعت اَصوات النِّساء بِالعَویل فَتَقَدَّم اِلی بابِ الْخَیمه و قال لِزینَبَ ناوِلینی وَلَدیَ الصَّغیرَ حَتّی اُوَدِّعه فَأخَذَه واَو ما اِلَیه لِیُقَبِّله فَرَماهُ حَرمَلهُ بنُ الکاهِلِ الاَسَدی لَعنَه الله تعالی بِسَهم فَوقع فی نَحرِه فَذَبَحَهُ، فَقال لِزِیْنَب خُذیهِ ثُمَّ تَلَقّی الدَّمَ بِکَفَّیه فَلما اِمْتَلأتا رَمی بِالدَّمِ نَحْوَ السَّماءِ ثُم قالَ هَوَّن علی ما نَزَلَ بی اَنَّهُ بِعَین الله.
با به شهادت رسیدن جوانان بنی هاشم و یاران حضرت حسین ـ علیه السلام ـ امام خود با همه وجود برای رزم با دشمن، به سویشان رفت، در حالی که بانگ میزد: آیا مدافعی هست که از حرم رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ دفاع کند؟ آیا موحدی هست که به خاطر ما از خدا بترسد؟ آیا فریادرسی هست که با امید به خدا به فریاد ما برسد؟ آیا یاوری هست که با امید به آنچه در نزد خداست به یاری ما بشتابد؟ در این هنگام از میان بانوان در خیمه شیونی برخاست. پس امام ـ علیه السلام ـ به کنار خیمه رفته و خطاب به زینب فرمود: کودکم را بیاور تا با او خداحافظی کنم.
حضرت کودک را گرفت تا ببوسد. در این زمان حرمله بن کاهل اسدی ـ لعنةالله علیه ـ به سوی او انداخت. تیر به گلویش نشست و آن را برید. پس حضرت به زینب فرمود: او را بگیر. سپس خون را در هر دو دست جمع کرده و به سوی آسمان پاشید و فرمود: آنچه بر من وارد آمد برایم آسان است، چون در محضر خداست.
قالَ الْباقِرُ عَلیه السلام: فَلَم یَسقُط مِن ذلکَ الدَّمِ قَطرَه الی الارض
حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود: پس قطرهای از آن خون بر زمین نیفتاد
و قال اِبنُ نما: ثُم حَمَلَه فَوَضَعه مَعَ قَتلی اَهْلبَیته
سپس امام ـ علیهالسلام ـ علی اصغر را برده و در کنار شهدای بنی هاشم قرار داده.
زمانی که حضرت امام حسین (ع) باام کلثوم درباره علی اصغر سخن میگفت، او عرض کرد قدری آب برایش تهیه کن.
حضرت طفل را گرفت و سوی مردم برد و فرمود: شما برادرم و فرزندانم و یارانم را کشتید و غیر از این طفل کسی نمانده. او مثل ما هی از آب جدا شده میماند، شربتی از آب به وی بدهید.
طفل از این گوش تا آن گوش گلویش بریده شد. آن گاه طفل را برگرداند و خون بر سینهاش جاری بود، در خیمه گذاشت و مطالبی فرمود که حاکی از شکایت مردم به خداوند متعال بود.
در زیارت ناحیه مقدسه، درباره این کودک شهید، آمده است: «السلام على عبد الله بن الحسین، الطفل الرضیع، المرمى الصریع، المشحط دما، المصعد دمه فى السماء، المذبوح بالسهم فى حجر ابیه، لعن الله رامیه حرملة بن کاهل الاسدى». و در یکى از زیارتنامههاى عاشورا آمده است: «و على ولدک على الاصغر الذى فجعت به»
هماکنون شعرخوانی زیبای شهریار برای حضرت علی اصغر را که با روضه مؤذن زاده همراه شده، میشنویم.