حماسه ملبورن شانزده ساله شد؛

روزی که ایران به جام‌جهانی رفت و ما به آسمان

تا یکی دو سال پس از حماسه ملبورن، یکی از برنامه‌های ثابت بسیاری از مهمانی‌های ایرانی‌ها، این بود که صاحب‌خانه یک کاست وی اچ اس از بازی ضبط شده ایران و استرالیا را گنجینه اسرارش بیرون می‌کشید و با مهمان‌ها نود دقیقه بازی ایران و استرالیا را می‌دیدند و مدام چنان هیجان‌زده می‌شدند که انگار شاهد پخش زنده آن بازی هستند.
کد خبر: ۳۶۰۸۸۴
|
۰۸ آذر ۱۳۹۲ - ۱۴:۲۵ 29 November 2013
|
19554 بازدید
|
روزی که ایران به جام‌جهانی رفت و ما به آسمانآفتاب روز هشتم آذرماه ‌۱۳۷۶ کم‌کم به میانه‌های ‌راه خود در آسمان می‌رسید که بچه مدرسه‌ای‌های زیادی داشتند خودشان را از دیوار بالا می‌کشیدند تا از مدرسه فرار کنند و بتوانند آخرین بازی تیم ملی کشورمان در راه رسیدن به جام‌جهانی ببینند؛ دیداری که حکم مرگ و زندگی ‌برایشان داشت و رخدادی ‌که می‌توانست فردایش حیاط مدرسه‌ها را پر از شور و هیجان کند و یا برعکس سرخوردگی آن‌ها را برای مدت‌ها موجب شود، چرا که از جادوی عجیب زندگی در آن روزها‌، یکی همین بود که فوتبال مسأله‌ای در حد مرگ و زندگی بود اگر فرا‌تر از آن نبود.

به گزارش «تابناک»، کسی نفهمید ‌چه شد که فوتبال ‌در سبد علائق ایرانی‌ها، ‌رفته‌رفته ‌رنگ‌ باخت تا اینکه از‌ پدیده‌ای که رگ گردن‌ها برای آن باد می‌کرد، به موضوعی ساده و پیش پا افتاده و معمولی بدل شد!

چه شد تا هوادارانی که روزی از دست دادن محرمی و قلعه‌نویی، یک‌ سال پس از دعوای معروف دربی، رویشان نمی‌شد در مدرسه سرشان را بلند کنند و آبرویشان را برباد رفته می‌دیدند، امروز با خیال آسوده از حضور بیشمار ستاره‌های حریف در تیم خود استقبال می‌کنند!

اما هر چه بود و ‌شد، هنوز‌ که هنوز است، وقتی هشتم آذر می‌شود و تلویزیون و رسانه‌ها به آن روز به یادماندنی اشاره ‌و صحنه گل کریم باقری را پخش می‌کنند، چشمانشان برق می‌زند و نمی‌توانند هیجانشان را کنترل کنند.

منتقدان سینما در بیان علت محبوبیت فیلم‌هایی چون «هامون» و «آژانس شیشه‌ای» در تاریخ سینمای ایران و در ذهن سینما‌دوستان ایرانی از این عبارت استفاده می‌کنند که «کارگردان این فیلم فرزند زمان خویش بوده» و چون مقتضیات زمانی را که در آن بوده، ‌به خوبی درک کرده، فیلمش ماندگار شده است. هر کاری بکنید جوان‌های دهه شصتی و جامعه دهه هفتادی ایران نمی‌تواند با حمیدِ هامون و حاج کاظمِ آژانس همزاد پنداری نکند. حکایت تیم ملی فوتبال آن سال‌های ایران هم همین است.

تیم ملی فوتبال دهه هفتاد ایران هم با همه مقتضیات خاص خود، یکی از آن «فرزندان زمان خویش» بود که در هشتم آذر ۱۳۷۶ در ذهن ایرانی‌ها ماندگار شد. ایرانی‌هایی که دو دهه سخت را پشت سر گذاشته بودند، اکنون فرصت یافته بودند تا تجربه‌های جدیدی به دست آورند. هشت سال جنگیده بودند و خیلی بیشتر از آن هشت سال را مشغول بهبود دادن به زخم‌های خود بودند. درد از دست دادن عزیزان و ویرانی خانه‌ها که کمی کاسته شد، ایرانی‌ها تازه ‌مجال ‌یافتند تا بار دیگر خودشان را به جهانیان معرفی کنند‌ و این بار این خود‌نمایی در ضربه‌های سر علی دایی و دربیل‌های ریز خداداد و شوت‌های کریم و هنرنمایی‌های احمدرضا عابدزاده‌ نمایان شده بود. تیم بی‌ادعایی سیبیلوهای ایرانی که چند سالی خوب نتیجه می‌گرفت، سرانجام پس از یک ماراتن طولانی در ملبورن و با فرار خداداد عزیزی به نقطه اوج هیجانش رسید؛ لحظه‌ای که خداداد ایران را به جام‌جهانی برد و ما را به آسمان!

چیزی که این‌ روز‌ها حتی با صعود تیم ملی به جام جهانی مثل آن سال‌ها تا حد مرگ ما را خوشحال نمی‌کند. علت‌‌ همان فرزند زمانه بودن است. شک نکنید که تیم ملی آن سال‌های ایران، نمادی از زندگی دو دهه گذشته ما ایرانی‌ها بود. ایرانی‌هایی که با سخت‌کوشی هشت سال جنگ را با بسیج مردمی پشت سرگذاشته بودند و بلافاصله پس از آن سال‌های سخت اقتصادی پس از جنگ را هم جنگیده بودند، بی‌شک ستاره‌های آن زمان تیم ملی را که برای پیروزی تیمشان سر می‌دادند، به عنوان قهرمان‌های خود برمی‌گزیدند. مگر می‌شد در آن سال‌ها، البته فقط آن سال‌ها، علی دایی را که با سر بانداژ شده چنان گل دلاورانه‌ای به کویت زده بود، در حد اسطوره‌های کهن بالا نبری و به چسباندن پوسترش به دیوار اتاقت افتخار نکنی؟

هشتم آذر ۱۳۷۶ یکی از آن روزهایی بود که صفحه جدیدی در زندگی ما ایرانی‌ها باز شد. همین که خاطره آن روز هنوز برایمان پس از گذشت شانزده سال نزدیک و گرم و صمیمی است، نشان می‌دهد که ما تجربه‌ای متفاوت و خوب را در آن روز پشت سر گذاشتیم، فقط شاید اگر یکی از قاضیان گینس آن روز آماری از فرار بچه‌ها از مدارس ‌سراسر ایران ثبت می‌کرد، شاید یک رکورد به یادماندنی در کتاب رکوردهای دنیا ثبت می‌شد.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۸۰
انتشار یافته: ۸۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
هيچي مثل سيگار ويرا نبود
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
دقیقا همینطوره یادش بخیر منم اون موقع 16 سال داشتم و از مدرسه فرار کردم
هادي
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
يادش به خير
سوگند
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
من ب عنوان ی خوزستانی ب وجود مشهدی های باغیرت افتخار میکنم!!!
همیشه درمواقع حساس اونا هستن ک ب ما کمک میکنن!!
درود بر خداداد عزیزی،رضا قوچان نژاد
پاسخ ها
مسعود
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
یعنی شما مشهدی نیستی ؟
علیرضا
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
ایول بچه های مشد
ناشناس
| United Arab Emirates |
۱۶:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
من به عنوان ی مشهدی ، فکر نکنم قوچانی نژاد مشهدی باشه! قوچانیه ...
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
مسعود دمت گرم :)
صالح
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۹
بِچه محله امام رضایُم
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۹
خانم خوزستانی شما می تونید به خوزستانیهای باغیرت تیم ملی هم افتخار کنید .عابد زاده با اون روحیه بالا.سعداوی تهامی و..
شایان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
فقط کار خدا بود و نذری های مادران
روح اله
|
Australia
|
۱۴:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
١٧ ساله بودم روزي كه از ملبورن تيم ملي ايران بليط فرانسه رو گرفت
بزرگترين جشن ملي كه بخاطر دارم رو مديون تيم ملي آن سالها هستم
من دو ساله كه هر روز از كنار ملبورن كريكت گراند رد ميشم و به محض ديدنش خاطره اون روز بزرگ رو مرور ميكنم
هنوزم از خود بيخود ميشم وقتي ياد گل خداداد مي افتم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
یعنی می خواد بگه من در استرالیا زندگی می کنم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
واقعا زیبا بود چقدر خاطره برام زنده شد و چقدر خاطرات ما بچه مدرسه‌ای های اون سال‌ها زیباست... و چقدر ...
یادمه مدرسه ما از بس که بچه‌ها بی قراری می‌کردن تعطیل شد و اواسط نیمه دوم رسیدم و ...
پاسخ ها
ناشناس
| United Arab Emirates |
۱۶:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
ما تو نمازخونه مدرسه بازی رو نگاه می کردیم. غوغایی بود خداییش. بعد هم کلاس بعدی رو نرفتیم... هفته بعد معلم هم تبریک گفت و هم کلی دعوامون کرد و گفت ظرفیت داشته باشین
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
حالا که چی!
پاسخ ها
امیر
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۷:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
هنوزم یاد اون روز میافتم از هیجان اشک میاد تو چشمم ... 16 سالم بود جلوی تلویزیون قرآن دستم گرفته بودم و سوره فتح رو میخوندم ...
وقتی خداداد عزیزی گل رو زد من تو آسمون و زمین با سرعت نور در حال حرکت بودم
sadegh
| Finland |
۰۰:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۹
منم 16 سالم بود اینقدر امام زمان و صدا زدم که صدام گرفته بود موقعی که عقب افتادیم پا شدم دو رکعت نماز خوندم به خدا گفتم خدایا به خاطر این همه آدم خواهش میکنم یه خدایی بکن دقیقا 5 دقیقه طول کشید فکر کنم همه همین کارو کردن تقریبا هر کی با هاش صحبت کردم گفت تو اون مدت عقب افتادن نتیجه غیر دعا هیچ حرفی نزدم
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۹
ای ول امیر. بعضی از بچه ها روزه گرفته بودن. من اون موقع چهارم دبیرستان بودم. یادش بخیر .
ابراهيم
|
Germany
|
۱۴:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
واقعا يادش بخير. نيمه اول رو مدرسه به همراه دانش آموزا و معلمها نگاه كرديم. نيمه دوم رو تو منزل. اصلا باورمون نميشد كه اوضاع تو 5 دقيقه اينجوري تغيير كنه. اوج هيجان و احساس. لحظاتي بسيار ناب بودش.
پاره كردن تور توسط تماشاگرنماي استراليايي و در ادامه دو گل ديدني تو زمين حريف و صعود به جام جهاني.
آشنا
|
-
|
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
جهان مبهوت ایران شده بود.
یادش بخیر.
یاسر فاطمی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
تابناک عزیز:
لطفا فیلم کاملتری از بازی ایران و استرالیا در سایت قرار دهید. فیلم های موجود عموما خیلی خلاصهمی باشد.
این تقاضای بسیاری از دوستان نیز می باشد.
با تشکر
وحید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
مرسی بابت این همه احساستون. خودم با تمام وجودم با جملات شما ارتباط برقرار کردم. اون زمان مدرسه ما همزمان با بازی ایران تعطیل شد. تا همه بتونن بازی مرگ زندگی رو ببینن. اخه حیف بود تیم ما فوق بود.
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟