امروز 20 بهمن با سالروز آغاز عملیات والفجر8 در سال 1364 مصادف شده است. مؤسس نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میگوید: ارزش عملیات «والفجر۸» به آن بود که به دشمن نشان داد سیاست بازدارندگی از طریق حمله گسترده توانسته است جنگ را به طور جدی به داخل خاک دشمن منتقل سازد و لبه تیز آن را به سوی ارتش متجاوز برگرداند.
سردار حسین علایی که در حال حاضر مدیرعاملی هواپیمایی آسمان را بر عهده دارد، در گفتوگو با ایسنا ضمن ارزیابی عملیات «والفجر۸» به تشریح اهداف طراحی و انجام این عملیات و نقش نیروهای پشتیبانی ارتش مانند یگان پدافند هوایی خاتمالانبیاء (ص) پرداخته است.
سردار علایی میگوید: هدف از برنامهریزی و انجام عملیات «والفجر۸»، تصرف منطقه فاو و پیشروی به سمت جزیره «امالقصر» و قطع ارتباط کشور عراق با دریا، بود. آقای هاشمی رفسنجانی که در زمان انجام این عملیات، فرمانده جنگ بودند دربارۀ هدف این عملیات میگویند: «فاو یکی از عملیاتهایی بود که برای ختم جنگ طراحی کرده بودیم. هدف هم این بود که از جاده ساحلی به جزیره «امالقصر» برویم. یکی از تحلیلهای ما این بود که اگر دریا را از عراق بگیریم و رابطه عراق را با دریا قطع کنیم و آتشبس شود، عیبی ندارد چون عراق نمیتواند حمله کند. تحلیل درستی هم بود. به علاوه کشورهای جنوب خلیج فارس هم وقتی ببینند ما در آنجا هستیم حتماً ملاحظه میکردند طرح مکملی هم داشت. چون از اولی که طراحی کرده بودیم نمیخواستیم وارد بصره شویم. ملاحظات انسانی داشتیم که به مردم بصره آسیب نرسد.» (۱)
بنابراین، عملیات «والفجر۸» در یک روند تدریجی و متناسب با شرایط، به منظور ایجاد فشار سنگین نظامی به رژیم بعثی عراق و قدرتهای منطقهای و بین المللی حامی وی به منظور خاتمه دادن به جنگ، طراحی شد. به هر حال ابتکار جدید ایران، انتخاب یک منطقه عملیاتی در آن سوی اروندرود به منظور انجام عملیاتی سرنوشت ساز برای پایان دادن به جنگ تحمیلی بود. طبیعی است چنانچه این عملیات موفق میشد، موازنه قوا به سود ایران تغییر مییافت.
دلایل انتخاب منطقه فاوراهبرد عملی کشور پس از فتح خرمشهر، انجام یک عملیات کاملاً موفقیتآمیز در خاک عراق برای رسیدن به اهداف معینی که بتواند سرنوشت جنگ را تعیین کند، بود. با بررسیهای فراوانی که صورت گرفت مشخص شد در آن شرایط زمانی، تنها منطقهای که امکان به کارگیری تمام استعدادها و تواناییهای قوای رزمی ایران علیه ضعفهای دشمن برای رسیدن به یک هدف مهم، وجود دارد، فضای جغرافیایی فاو میباشد. از نظر نظامی نیز امکان برنامهریزی و طرحریزی یک عملیات موفق در این سرزمین وجود داشت.
نکات ذیل، از دلایل عمده انتخاب منطقه مثلث فاو به عنوان منطقه عملیات اصلی در آن برهه زمانی است.
۱- حساسیت نسبتاً کم دشمن و غافلگیر بودن منطقی نسبت به منطقه
اصولاً منطقه جزیره آبادان و منطقه فاو در دو سوی اروندرود، از ابتدای جنگ به عنوان یک جبهه فعال تلقی نمیشده است. رودخانه عریضی به نام «اروند» مانع مهمی برای طرحریزان عملیات در هر دو سوی جبهه برای انتخاب این منطقه برای عملیات بوده است زیرا عبور از رودخانه نیاز به تجهیزات و امکانات ویژهای دارد. بنابراین این منطقه به عنوان جبههای متروکه از سوی طرفین جنگ محسوب میشده است. ارتش بعثی با دیدگاه کلاسیک خود، تصور یک عملیات گسترده و مهم از سوی قوای ایران با عبور از مانع طبیعی اروندرود را در این منطقه نداشت. در تهاجم ارتش بعثی به سرزمینهای خوزستان، هیچگاه قوای صدام نتوانستند از اروند رود عبور کرده و بر روی آن پل احداث کنند حتی در زمانی که آبادان را به محاصره خود درآوردند تمام تلاش آنها بر عبور از رودخانه کارون و تصرف آبادان از طریق شمال آن شهر متمرکز بود.
چنانچه ارتش بعثی امکان زدن پل بر روی اروندرود را در توان خویش میدید میتوانست از سمت جنوب نیز شهر آبادان را مورد تهاجم قرار داده و اشغال آن را تنسهیل کند. حتی زمانی که در عملیات «الی بیتالمقدس» خرمشهر به محاصره رزمندگان اسلام درآمد نیز، ارتش بعثی از تدارک نیروهای خود در خونین شهر از طریق اروندرود مأیوس بود و نتوانست اقدام مؤثری را در این زمینه انجام دهد بنابراین فرماندهان یگانههای مستقر دشمن در این ناحیه، حداکثر احتمال یک «تک»(حمله) نفوذی و یا انجام یک عملیات محدود را از سوی رزمندگان اسلام در این منطقه میدادند. آنها تصور میکردند که در این صورت، پس از انجام یک عملیات محدود و تهاجم کم اهمیت و گرفتن یک سرپل کوچک، دوباره قوای ایرانی به مواضع خود باز میگردند.
در یکی از اسناد به دست آمده پس از تصرف محل قرارگاه «لشکر ۲۶ ارتش بعثی» در جریان عملیات والفجر۸، نامهای از فرمانده «تیپ ۱۱۱» به فرمانده سپاه هفتم ارتش عراق مشاهده شد که در آن فرمانده تیپ (2) در گزارش خود نوشته بود: «۴۰۰ دستگاه لودر، بولدزر و کامیون ایرانی در حال انجام فعالیتهای مهندسی در میان نخلستانهای اطراف اروندرود هستند.» او با ذکر قرائن و شواهدی که از مشاهده فعالیتهای گوناگون رزمندگان اسلام جمعبندی کرده بود به این نتیجه رسیده بود که ایرانیها میخواهند در اینجا عملیات انجام دهند
ولی فرمانده سپاه هفتم در جواب وی نوشته بود: که «ایرانیها میخواهند ما را در منطقه آبادان و فاو فریب دهند و شما بیخود، ترس توی دل نیروها نیانداز، ما بهتر میدانیم که ایران کجا میخواهد عملیات انجام دهد.»
۲- کمی استعداد و ضعف خطوط پدافندی ارتش عراق
مسئولیت پدافند از منطقة فاو بر عهده «لشکر ۲۶ پیاده» عراق بود. ارتش عراق در این منطقه، استعدادی در حدود یک تیپ داشت و آرایش دفاعی یگانهای وی نسبت به سایر خطوط دفاعی جبههها از استحکام و قدرت کافی برخوردار نبود زیرا تصور دشمن از اروندرود به عنوان یک مانع قوی و غیرقابل عبور برای یگانهای ایرانی تلقی میشد و از سوی دیگر امکان ایجاد استحکامات فراوان و احداث موانع مصنوعی گسترده در جلوی خط مقدم عراق در کنار ساحل اروندرود وجود نداشت. البته با توجه به نزدیکی سنگرهای دشمن در کنار رودخانه اروند، دشمن بین سنگرهای خود و آب اروندرود در شرایط جذر را با انواع موانع مصنوعی از جمله میلگردهای خورشیدی شکل و سیمهای خاردار و میادین مین مختلف پوشانده بود تا غواصان و رزمندگان پیاده از آنها نتوانند عبور کنند. ولی این موانع نسبت به موانع موجود در سایر خطوط جبههها، خیلی عمیق و گسترده، ارزیابی نمیشد.
از آنجا که دشمن حساسیت کمتری نسبت به این منطقه در مقایسه با سایر نقاط جبهه مثل شلمچه و... داشت و از سوی دیگر زمین منطقه مورد نظر باتلاقی و برای واحدهای رزمی نامساعد بود، بنابراین، ارتش عراق عمده یگانهای پرتوان خود را در سایر نقاط جبههها مستقر کرده بود. استعداد قوای دشمن در این منطقه حدود یک تیپ برآورد میشد.
۳- کم عمق بودن اهداف و نامناسب بودن زمین برای دفاع
سرزمین در نظر گرفته شده برای انجام عملیات بین رودخانه اروند و خور عبدالله قرار داشت که به شکل مثلثی بود که در «رأسالبیشه» کمترین فاصله و در سمت «دریاچه نمک» بیشترین فاصله دسترسی را برای یگانهای عمل کننده داشت. محدود و کم عمق بودن زمین منطقه فاو، شرایطی را پدید آورده بود که دسترسی به اهداف نظامی آن در شب اول عملیات، امکانپذیر میکرد. مهمترین هدف این عملیات تصرف شهر فاو بود که از خط تماس،حدود ۱۰۰۰ متر فاصله داشت. برای تصرف عمیقترین اهداف، نیاز به طی بیش از پنج تا حداکثر ۱۰کیلومتر نبود بنابراین میشد انتظار داشت که تا قبل از شروع پاتکهای ارتش بعثی و اقدامات مؤثر دشمن، بتوان آنها را تأمین و تا حدودی تثبیت کرد. از سوی دیگر نزدیک بودن و کوتاه بودن عقبههای خودی نسبت به منطقه هدف، شرایط مناسبی را برای پشتیبانی مستمر از عملیات فراهم میکرد.
از سوی دیگر وجود نخلستان و وضعیت باتلاقی زمین در منطقه فاو، شرایط را برای جنگیدن قوای زرهی دشمن نامناسب و سخت کرده بود. با انجام این عملیات، عراق وادار به جنگیدن در سرزمینی شده بود که ارتش بعثی، تمایل به درگیر شدن در آن را نداشت. انتخاب زمان عملیات در فصل زمستان هم میتوانست، ضعفهای این زمین را برای ارتش عراق، بیشتر کند و در جریان نبرد، امکان استفاده مؤثر برای مانور زرهی را از قوای دشمن بگیرد. همچنین در منطقه فاو، خطوط دفاعی ارتش عراق عمق لازم را نداشت. زیرا ایجاد ردههای مختلف پدافندی به خاطر شرایط نامطلوب زمین و وجود نخلستانها، نهرها و باتلاقهای فراوان، غیر ممکن بود.
۴- وجود جناحین امن و امکان سازماندهی آتش مؤثر توپخانه
وضعیت جغرافیایی شبهجزیره فاو به گونهای بود که برای نیروهای تککننده پس از تصرف آن، دو جناح امن بوجود میآمد. از یک طرف نیروهای خودی در ساحل اروندرود حضور داشتند و از سوی دیگر پس از تصرف منطقه عملیات،«خورعبدالله» و دریای خلیجفارس در کنار آنها قرار میگرفت که در چنین شرایطی،امکان عملیات ارتش عراق از آن مسیرها و جناحها علیه نیروهای خودی بسیار ضعیف بود بنابراین دفاع از فاو فقط به یک جبهه محدود میشد که آن هم از سمت «بصره» و «جاده امالقصر» بود بنابراین امکان سازماندهی آتش مؤثر توپخانه در یک جبهه نسبتا محدود وجود داشت.
با توجه به اینکه عملیات در منطقه فاو و «رأس البیشه» صورت میگرفت و تردد یگانهای دشمن برای رسیدن به فضای درگیری، متکی بر جادههای بصره به فاو وامالقصر به فاو بود و این جادهها نیز تا حدود زیادی میتوانست زیر آتش توپخانه دور برد قوای ایران قرار گیرد، بنابراین امکان طرحریزی مؤثرترین آتشهای توپخانه برای درگیری با واحدهای دشمن قبل از رسیدن به منطقه پاتک، وجود داشت.
نتایج عملیات فاومهمترین هدف این عملیات، دستیابی به یک پیروزی قاطع از نظر نظامی در آن شرایط زمانی جبهههای جنگ بود تا بدینوسیله دولتمردان و سیاستمداران کشور برای حل مسئله جنگ و پایان دادن به نبردها از راه سیاسی، بتوانند از قدرت عمل بیشتری برخوردار شوند. حضرت امام خمینی(ره) اصرار داشتند که باید مسئول و شروع کننده جنگ مشخص شود تا از این به بعد، امکان تجاوز به ایران در ذهن همسایگان ایران و قدرتهای بزرگ خطور نکند بنابراین انجام نبرد فاو در آن شرایط زمانی، مورد نیاز مسئولین کشور و مردم ایران بود که چشم انتظار پیروزیهای بزرگ و درخشانی بودند.
همچنین قدرت دفاعی و عملیاتی رزمندگان اسلام را بالا برد و یک بار دیگر نشان داد که با توکل بر خداوند بزرگ و به کارگیری ابتکار عمل،قدرت خلاقیت و تفکر و کسب اطلاعات صحیح از دشمن میتوان، برتری نظامی در صحنه عملیات را دوباره، کسب و ارتش عراق را منفعل کرد.
فتح فاو نشان داد که جمهوری اسلامی، توانایی تداوم جنگ را جهت تحمیل شکست نظامی بر ارتش عراق را دارد و پیروزی ایران در جنگ، اجتنابناپذیر است. طولانی شدن جنگ میتواند شرایط را به نفع ایران تغییر دهد.
عملیات والفجر۸، امیدواری ایران به راه حل نظامی برای خاتمه دادن به جنگ را افزایش داد
. از نگاه ایران، چند پیروزی مشابه و پشت سر هم مانند فاو میتوانست به سرعت جنگ را خاتمه دهد. از طرفی به لحاظ موقعیت جغرافیایی شمال خلیج فارس و منطقه فاو، عملیات والفجر۸ از نتایج سیاسی و نظامی ویژهای برخوردار بود که مهمترین دستاوردهایی که از آن، حاصل میشد عبارت بودند از:
۱- تصرف کامل بخشی از اروندرود
یکی از نتایج عملیات والفجر ۸، تصرف کامل بخش انتهایی اروندرود در دهانه خلیج فارس به طول حدود 20 کیلومتر وتسلط بیشتر بر قسمتهای دیگری از رودخانه اروند از منطقه «خسرو آباد» تا روبه روی فاو بود. باید توجه داشت که اهمیت اروندرود آنقدر زیاد بود که به عنوان مهمترین بهانه جنگ از سوی رژیم عراق مطرح شده است و صدام حسین رئیسجمهور عراق در روز ۲۶ شهریور سال ۱۳۵۹ یعنی چهار روز قبل از آغاز جنگ تحمیلی، پیمان مرزی «۱۹۷۵ الجزایر» بین دو کشور ایران و عراق را پاره و غیرقابل قبول و بیاعتبار اعلام کرد. مسئله مهم در این معاهده، تعیین خط القعر اروندرود به عنوان مرز آبی دو کشور بود.
حداقل انتظاری که رژیم بعثی صدام از نتایج جنگ تحمیلی داشت این بود که بتواند تمام اروندرود را به مالکیت عراق درآورده و آن را «شط العرب» بخواند
.عملیات والفجر ۸ توانست این رؤیای صدام را بر باد داده و تمامی اروندرود را به تصرف ایران درآورد بنابراین صدام احساس میکرد که ادامه جنگ میتواند به رژیم بعثی عراق خسارات جبران ناپذیری وارد کند و او را حتی از مزایای «پیمان ۱۹۷۵» نیز محروم کند. باید به یاد داشت که با فتح خرمشهر، کرانه شمالی رودخانه اروند در اختیار ایران قرار گرفته بود و رژیم عراق تا حد زیادی نسبت به تحقق رؤیای خویش، مأیوس شده بود.
۲- تصرف فاو و تأسیسات بندری آن
یکی از نتایج عملیات والفجر ۸، آزادسازی حدود ۶۰۰ کیلومترمربع از اراضی منطقه عملیات و تصرف شهر بندری فاو و تأسیسات نفتی آن، بود. فاو شهر کوچکی در کنار رودخانه اروند دارای اسکلههای محدودی بود که از آن برای پهلوگیری شناورهای سبک و کشتیهای با آب خور کم، استفاده میشد. اهمیت آن، بیشتر از این جهت بود که محل انتقال و عبور بخشی از نفت صادراتی عراق بهشمار میرفت. انبارهای ذخیره نفت و نیز تلمبهخانههای مربوط به صدور نفت عراق از طریق پایانه نفتی البکر نیز در کنار این شهر به سمت ساحل خورعبدالله، قرار داشت بنابراین میتوان این شهر کوچک را یک مجموعه نفتی نیز به حساب آورد که از لحاظ امنیتی، سوق الجیشی و اقتصادی اهمیت بسیار زیادی داشت.
۳- تصرف سکوهای موشکی وتأمین خور موسی و افزایش ضریب امنیتی در جزیره خارک
با تصرف مثلث فاو پایگاههای موشکی «کرم ابریشم» ارتش عراق در اختیار رزمندگان اسلام قرار گرفت و «خورموسی» برای کشتیهای ایرانی تا حدود زیادی امن شد. این موشکها دارای برد حدود ۹۰ کیلومتر بود و ارتش عراق از آنها برای حمله به کشتیهای عازم به بندر امام خمینی (ره) و بندر ماهشهر، استفاده میکرد. از آنجا که در آن ایام،
بندر امام خمینی(ره) با ۳۶ اسکله بارگیری بزرگترین بندر وارداتی کالاهای اساسی و بازرگانی ایران به شمار میرفت و کشتیهای تجاری زیادی به آن تردد میکردند بنابراین امکان تردد امن کشتیها به بندر امام خمینی (ره) برای ایران اهمیت فراوانی داشت
. کشتیهایی که از خلیج فارس به مقصد بندر امام و یا بندر ماهشهرحرکت میکردند میبایستی از خورموسی عبور کنند و نزدیکی خورموسی به مرزهای عراق و بویژه به رأس البیشه، موجب شده بود تا این ناحیه بعنوان یک فضای عملیاتی مطلوب برای هواپیماها، بالگردها و موشکهای عراقی درآید. ایران هم چارهای جز انتقال کشتیها از این مسیر نداشت.
لازم به ذکر است که یکی از کالاهای مهمی که در ایام جنگ از طریق این بندر وارد میشد، گندم بود که بایستی در سراسر کشور توزیع میشد و بزرگترین سیلوی گندم وارداتی در کنار اسکلههای بندر امام خمینی احداث شده بود. از سوی دیگر، تأمین امنیت منطقه شمال خلیج فارس و کاهش توان عراق برای حمله به جزیره خارک از نتایج دیگر این عملیات بود. باید به یاد داشت که یکی از اهداف جنگی ارتش بعثی عراق، حملات مداوم به جزیره خارک و سکوهای نفتی ایران واقع در خلیج فارس با استفاده از هواپیماهای شکاری و ناوچههای جنگی و بالگردهای نظامی بود.
۴- کنترل خورعبدالله وتهدید بندرام القصر
با توجه به آنکه عراق از مسیر خور عبدالله به عنوان تنها مسیر عبور کشتیهای خود استفاده میکرد بنابراین انسداد مسیر تردد ناوگان نظامی و تدارکاتی رژیم بعثی عراق به خلیج فارس از طریق خورعبدالله، یکی از نتایج عملیات محسوب میگردید. با تصرف فاو و در اختیار گرفتن اروندرود و همچنین رسیدن قوای ایران به ساحل خورعبدالله، عراق از یک کشور مرتبط با دریا تبدیل به کشوری محاط در خشکی شد. گرچه ایران در جریان عملیات فاو نتوانست بسوی امالقصر پیشروی کند ولی نزدیک شدن به آن، موجب عدم کارآیی و تهدید این بندر شد.ام القصر که در نزدیکی مرز عراق با کویت و در انتهای خورعبدالله قرار داشت، محل استقرار ناوگان نیروی دریایی ارتش عراق وتنها بندر فعال این کشور بود که علاوه بر استقرار ناوچههای جنگی «اوزا»ی روسی در آن، برخی از کشتیهای تجاری نیز به آن تردد میکردند.
۵- ایجاد فشار بر کشورهای عربی
در زمان جنگ، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به ویژه عربستان و کویت،کمکهای مالی و تدارکاتی فراوانی به عراق میرساندند. عربستان و کویت که در همسایگی عراق قرار داشتند علاوه بر فروش نفت برای عراق به این کشور اجازه داده بودند تا از بنادر این کشورها برای واردات انواع کالاها از جمله تجهیزات نظامی استفاده کند. البته برخلاف شایعات، کویت اجازه استفاده از جزایر خود از جمله «وربه» و «بوبیان» را به ارتش عراق نداده بود. نگارنده خود در هنگام عملیات والفجر۸ در کنار ساحل خور عبدالله به بالای دکل بلندی رفته و به مشاهده فضای جزیره بوبیان پرداخت و آثاری از حضور نیروهای عراقی در این جزیره ندید. به هر حال
حضور قوای ایران در کنار مرز کویت میتوانست فشار روانی زیادی به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس برای قطع حمایتهای مالی،نظامی،سیاسی و تبلیغاتی این کشورها به رژیم صدام، بر آنان وارد کند
و آنها را نسبت به تغییر در سیاستهای خود به تفکر وادارد. البته در عمل اینگونه نشد و عداوت و نگرانی این کشورها نسبت به جمهوری اسلامی ایران افزایش یافت و کمکهای مالی و سیاسی بیشتری را به عراق واگذار کردند.
ارزیابی عملیات والفجر ۸«رعایت اصل غافلگیری»،«استعداد پایین نیروهای عراقی در فاو»، «سست بودن زمین منطقه عملیات» که در آن امکان انجام پاتکهای سنگین وجود نداشت،موجب شد تا عملیات فاو با موفقیت خوبی انجام شود. در این عملیات نقش توپخانه برای طرفین بسیار مهم بود و در روزهای جنگ، تبادل آتش توپخانهها بشدت در جریان بود. این عملیات شکست مهمی را برای ارتش عراق رقم زد. عبور از اروندرود، قدرتهای جهانی را مطمئن کرد که ایران میتواند به یک پیروزی سرنوشتساز در جنگ دست یابد. عملیات فاو بزرگترین پیروزی رزمندگان اسلام پس از فتح خرمشهر در سال ۱۳۶۱ بود. موفقیت بزرگ این عملیات پس از حدود سه سال از گذشت عملیات بیتالمقدس، آغاز یک تحول مهم و گشایشی عمده در جبهههای جنگ بود که به نوبه خود منجر به فتوحات دیگری از جمله عملیات «کربلای ۵» و عملیات «والفجر۱۰»، شد.در مجموع،عملیات والفجر۸ یکی از پیچیدهترین طرحهای نظامی و نقطه عطفی برای جمهوری اسلامی ایران بود که با موفقیت کامل اجرا شد و برای ارتش بعثی یک «حمله ناگهانی» و «غیر منتظره» تلقی میشد. اجرای طرح عملیات از نظر تاکتیکی، انواع نبردها از جمله عبور از رودخانه، جنگ با موانع، عملیات در دشت، ساحل، دریا، شهر، جنگل، زمین پست و سست و... را با خود به همراه داشت.
عملیات والفجر ۸ به دلیل نوع طراحی، اهمیت زمین منطقه عملیات، سرعت عمل در اجرای طرح عملیات، انتخاب تاکتیکهای مناسب و مخصوص به خود برای پیروزی بر دشمن،غافلگیر کردن دشمن و همچنین توان پایداری و مقاومت طولانی در برابر پاتکهای دشمن به مدت ۷۵ روز، یکی از جذّابترین و مهمترین نبردها در دوران هشت سال حماسه دفاع مقدس است. اجتناب از جنگ در زمینِ به شدت مسلح شده با کمک میادین مین و سیمهای خاردار و موانع متعدد،پس از عملیاتهای «والفجر مقدماتی» و «والفجر۱» و در پی آن ابتکار انجام عملیات در منطقه «هورالهویزه» در شرق رودخانه «دجله» طی دو عملیات بزرگ «خیبر» در سال ۱۳۶۲ و «بدر» در سال ۱۳۶۳، موجب انفعال ارتش متجاوز رژیم عراق و ایجاد نگرانی در میان حامیان منطقهای و بینالمللی او شد زیرا تداوم عملیاتها تا اندازهای مانع فرسایشی شدن جنگ میشد و علائمی دال بر ناتوانی ارتش صدام را آشکار میساخت. از طرفی، جمهوری اسلامی ایران که ابتکار عمل نظامی را همچنان در دست داشت، زمینه عملیات بعدی را با استفاده از تجربۀ عملیات در منطقه «هور» فراهم کرد. در این میان عاملی که موجب شد طراحان نظامی در انتخاب منطقه بعدی برای عملیات دقت بیشتری به عمل آورند این بود که هیچ یک از نبردهای انجام شده در مقطعِ پس از فتح خرمشهر دارای نتایجی نبود که قادر باشد برتری تعیین کنندهای را نصیب ایران کند.
از این رو لازم بود حرکت جدیدی در صحنه جنگ انجام شود که با آنچه از روز اول جنگ تا آن زمان به وقوع پیوسته بود، متفاوت باشد و فرماندهان نظامی ارتش بعثی عراق نیز از پیشبینی آن ناتوان باشند تا با تکیه بر غافلگیری بتوان، به نتایج مورد نظر دست یافت. این حرکت جدید و تعیینکننده،عبور از رودخانه عریضی همچون اروندرود و تسخیر منطقه مهم شبه جزیره فاو بود. عملیات والفجر۸ یکبار دیگر توازن قوا را به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر داد. البته این برتری نظامی نه بر اثر افزایش تجهیزات و توان رزمی تسلیحاتی، بلکه بر اساس ابتکار عمل و نوع طرحریزی عملیات و به کارگیری مفید توان رزمی موجود، علیه دشمن به وجود آمد.
در تمام دوران جنگ،ارتش عراق از نظر توان رزمی و میزان تجهیزات و تسلیحات و تنوع آنها، بر قوای جمهوری اسلامی ایران برتری داشت. این برتری نظامی، به خاطر برتری مطلق هوایی، برتری زرهی، برتری آتش توپخانه و نیز برتری تعداد یگانهای مانوری و حتی برتری تعداد سربازان موجود در جبهههای جنگ، بوده است. از طرفی، بکارگیری سلاحهای کشتار جمعی و سلاحهای شیمیایی از سوی ارتش بعثی،همیشه از مشکلات اصلی در طراحی عملیاتهای علیه دشمن بوده است. آنچه عملیات والفجر۸ را برجسته و نمایان میسازد این است که در طرحریزی این عملیات به نوعی تلاش شد که برتریهای ارتش صدام،در موضوعات فوق، ناکارآمد بشود و رزمندگان اسلام،زمین و منطقهای را برای جنگیدن انتخاب کنند که دشمن نتواند از همه ظرفیت خود در جنگ علیه رزمندگان اسلام استفاده کند و برعکس همه ظرفیت و توان رزمی جمهوری اسلامی ایران، در آن منطقه به کار آید. ارتش عراق هم در مقابله با تهاجم ایران به فاو، از تاکتیک نسبتاً جدیدی نسبت به واکنشهای سابق، استفاده کرد.
بر این اساس از دو شیوه مجزا از هم جهت ناکام گذاشتن عملیات فاو و تلاش برای باز پس گیری مجدد آن استفاده کرد. این دو شیوه عبارت بودند از: انجام عملیات پدافندی در قدم اول و اجرای عملیات آفندی پس از تکمیل عملیات پدافندی، تا از این طریق بتواند قوای ایران را از منطقه مثلث فاو، بیرون کند. بر این اساس، دشمن در هفته اول تهاجم ایران به منطقه فاو از راهبرد انجام عملیات پدافندی با بکارگیری یگانهای مناسب برای انجام پاتکهای تعجیلی و فوری استفاده میکرد. هدف او از اجرای اینگونه عملیات پدافندی عبارت بود از:
الف- زمینگیر کردن وحفظ و تثبیت یگانهای تک کننده در مناطق تصرف شده و وارد آوردن تلفات به آنها ب- عدم اجازه به نیروهای آفند کننده جمهوری اسلامی ایران برای توسعه منطقه تصرف شده به منظور جلوگیری از ادامه پیشروی آنها ج- ایجاد یک سد نفوذ دفاعی در موقعیت جدید ایجاد شده به منظور اطمینان از عدم توسعه سر پل تصرف شده
ارتش عراق پس از اتمام عملیات پدافندی خود در هفته اول،برنامه جدیدی را به منظور اطمینان از عدم امکان پیشرویهای جدید توسط رزمندگان اسلام،آغاز کرد. هدف اصلی اینگونه عملیات آفندی، شکست «تک» انجام شده و بیرون راندن قوای اسلام از سرزمینهای تصرف کرده و در نتیجه بازپس گیری شهر فاو و تأسیسات بندری آن بود. طبیعی است که با این شیوه ارتش عراق میتوانست دوباره در پایگاههای موشکی رأسالبیشه که محل استقرار موشکهای ساحل به دریایِ موسوم به «کرم ابریشم» بود،حضور یابد.با انجام این عملیات که از هفته دوم درگیریها آغاز شد و نزدیک به ۷۰ روز طول کشید، ارتش عراق امیدوار بود تا ضمن کاهش تلفات خود، به بازپس گیری سرزمین خود در منطقه عملیاتی، دست یابد و موجبات انهدام نیروهای تک کننده را فراهم کند. در صورت موفقیت این طرح، دشمن میتوانست دوباره تسلط خود بر اروندرود را بازیافته و موجبات تأمین خورعبدالله به منظور تردد ناوچهها و شناورهای پشتیبانی رزمی خود از بندر امالقصر به سمت اسکلههای «البکر» و «الاُمیّه» در خلیج فارس را فراهم آورد و در نتیجه از نیروهای رزمی و اطلاعاتی مستقر بر روی اسکلههای نفتی البکر و الامیه با آسودگی خاطر، پشتبانی کند و از این دو اسکله به عنوان دو پایگاه اطلاعاتی مهم در شمال خلیج فارس استفاده کند.
صدام در آن زمان میگفت که «ایرانیها در کیسهای گیر کردهاند که درِ آن کیسه در اختیار ماست.» او با گفتن این جمله، از به دام انداختن نیروهای ایرانی اطمینان داشت
.عملیات غیرمنتظره ایران در منطقه بسیار پراهمیت فاو،موجب غافلگیری قدرتهای حامی رژیم صدام حسین شد تا قبل از این عملیات تصور امریکا، شوروی و کشورهای عربی این بود که رژیم بعثی عراق،میتواند از پیشروی نیروهای ایران جلوگیری کند و به همین دلیل ادامه جنگ را به ضرر خود ارزیابی نمیکردند. ولی عملیات والفجر۸ دیدگاه و محاسبات آنها را به هم ریخت به گونهای که توسعۀ شدید توان نظامی ارتش بعثی در دستور کار قدرتهای بزرگ جهانی و کشورهای عربی قرار گرفته و برای جلوگیری از شکست نظامی ارتش بعثی و بازنده شدن عراق در جنگ تحمیلی، اقدامات جدیدی را آغاز کردند.
این عملیات بر اساس یک تفکر پیچیده و خلاق نظامی و به وسیله انسانهایی ورزیده و آموزش دیده و شجاع و شهادتطلب که توانستند با تاکتیک مناسب، دشمن را غافلگیر کنند انجام شد و به همین دلیل ارزیابی از توان نظامی سپاه را در داخل و خارج کشور تحت تأثیر قرار داد. این عملیات نشان داد که قدرت خلاقیت و ابتکار عمل فرماندهان و طراحان عملیات توانسته است کمبود شدید یگانهای مانوری، امکانات و مقدورات مورد نیاز برای عملیات را تا حد زیادی جبران کند. فرماندهان سپاه توانستند مانور خود را به خوبی و منطبق با وضعیت زمین منطقه عملیات طراحی کنند و از عوارض طبیعی زمین حداکثر بهرهبرداری را در طراحی مانور و آتش انجام دهند. دشمن برای بازپس گیری زمین منطقه عملیاتی فاو مجبور شد نیروهای خود را به طور گسترده به خطوط مقدم جبهه گسیل داشته و آنها را بیمهابا مصرف کند و در نتیجه منهدم شود.
برخی معتقدند که اگر بخش مهمی از توان نظامی دشمن در این عملیات منهدم نمیشد، ارتش بعثی دست به تهاجمات گستردهای علیه مواضع رزمندگان اسلام در نقاط مختلف جبهه میزد.
در عملیات فاو، هماهنگی مجموعه نیروهای عمل کننده سپاه و نیروهای پشتیبانی ارتش وضع مناسبی داشت
.
این عملیات قدرت تدبیر فرماندهی «قرارگاه خاتمالانبیاء (ص)» را برای استفاده بهینه از نیروی هوایی، پدافند هوایی و هوانیروز نشان داد و موجب اعتماد به نفس بیشتری گردید و مشخص ساخت چنانچه از توان دو سازمان سپاه و ارتش متناسب با طبیعت آنها،استفاده شود، نتایج بهتری حاصل خواهد شد. لازم به ذکر است که چهار محل پرتاپ موشک «هاگ» در بین نخلستانهای دهانه اروندرود از سوی «نیروی هوایی ارتش» ایجاد و به طور متناوب و متناسب با شرایط دشمن از یکی از آنها جهت پرتاب موشک به سمت هواپیماهای مهاجم دشمن استفاده میشد. از سوی دیگر از آنجا که دشمن مجهز به موشکهای ضدرادار بود، نیروی هوایی با ابتکار عملی، سعی میکرد تا رادار جستجوی پایگاه موشکی «هاگ» را خاموش نگه داشته و از رادارهای دورتر از منطقه استفاده کنند و اطلاعات آن رادارها را از طریق خط باسیم در اختیار پایگاه موشکی هاگ قرار دهد تا آسیبپذیری این پایگاهها در برابر حملات هوایی دشمن، کاهش یابد.
عملیات والفجر۸ مبنایی برای تدوین راهبرد بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران شد.
راهبرد بازدارندگی همواره بر این اصل استوار است که کشورهای همسایه را از حمله نظامی به خاک کشور باز دارد و در صورت حمله، صحنه نبرد را به داخل خاک دشمن منتقل سازد. ارزش این عملیات به آن بود که به دشمن نشان داد سیاست بازدارندگی از طریق حمله گسترده، توانسته است جنگ را به طور جدی به داخل خاک دشمن منتقل سازد و لبه تیز آن را به سوی ارتش متجاوز برگرداند. در نهایت پیروزی در عملیات فاو،مقدمهای شد تا شورای امنیت سازمان ملل متحد به خواستههای جمهوری اسلامی ایران توجه بکند و به سمت تدوین «قطعنامه ۵۹۸» جلو برود. این عملیات موجب شد تا قدرتهای بزرگ حامی صدام اطمینان یابند که تنها با راه حلی سیاسی از قبیل صدور قطعنامه میتوانند جلوی پیشروی نظامی جمهوری اسلامی را برای رسیدن به خواستههای ایران بگیرند.
بعضی از مسئولیتهای گذشته سردار دکتر حسین علایی
فرمانده سپاه آذربایجانشرقی از ابتدای سال ۱۳۵۹، فرمانده بسیج مستضعفین آذربایجانشرقی در زمان قبل از الحاق به سپاه از اواخر سال ۱۳۵۹، فرمانده سپاه آذربایجانغربی در سال ۱۳۶۰، جانشین واحد طرح و عملیات ستاد مرکزی سپاه در سال ۱۳۶۱،رئیس ستاد قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) سپاه از اواخر سال ۱۳۶۲، تشکیل «قرارگاه نوح نبی (ع)» و تصدی فرماندهی آن از سال ۱۳۶۳،تأسیس نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۶۴ و تصدی فرماندهی آن در دوران دفاعمقدس و تا سال ۱۳۶۹، قائممقام وزیروقت دفاع از سال ۱۳۷۰، رئیس ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ و ... .
پاورقیها:
۱-رحمانی، قدرتالله، بیپرده با هاشمی رفسنجانی، تهران، مؤسسه انتشارات کیهان، چاپ دوم، ۱۳۸۳، ص/۸۸
۲-فرمانده این تیپ در جریان عملیات فاو اسیر شد.