باور کنید مشکل درمان مردم «ملحفه نخ نمای بیمارستان» نیست! مشکل مردم پرداخت هزینه های کمرشکن رادیولوژی، آزمایشگاه، تست گوش و شنوایی، دندانپزشکی، داروهای خارج از پوشش بیمه و... (خدمات پاراکلینیک) است.
به گزارش قدس آنلاین، رئیس محترم انجمن روماتولوژی از صدا و سیما انتقاد می کند که با نشان دادن صحنه های غیرواقعی از مراجعه بیماران به بیمارستانها و مراکز درمانی به جامعه پزشکی حمله کرده اند. در حالی که صدا و سیما و تمام رسانه ها فقط بخش کوچکی از مشکلات درمانی مردم کوچه و بازار، مردم عادی و عامی و بدون پارتی و آشنا را به تصویر و تحریر درمی آورند. به قول دکتر مسعود پزشکان نماینده مجلس، زمانی می توانیم بگوییم «عدالت در سلامت» در کشورمان اجرا شده که خدمات درمانی برای وکیل و وزیر و آدم معمولی و شهروند و روستایی یکسان ارایه شود. آیا پذیرش من و شما در بیمارستانها یکسان انجام می شود؟
فقط یک مورد نشان دهید!
آقای دکتر جمشیدی رئیس محترم انجمن روماتولوژی گفتند فرافکنی نکنید و یک مورد را نشان دهید که تا زمان واریز پول از پذیرش مصدوم خودداری شده است.
همین تاسوعای گذشته یک راننده خاطی با خانم جوانی تصادف می کند، پلیس می آید، اورژانس هم می آید. اورژانس پس از معاینه مصدوم می گوید چیزی نشده و پلیس هم راننده خاطی را به خاطر خلافش در رانندگی جریمه میکند و هر دو صحنه را ترک می کنند. مصدوم دو روز تمام درد می کشد و پس از تعطیلی تاسوعا و عاشورا به بیمارستان مراجعه می کند. پس از رادیوگرافی مشخص می شود مچ پایش در اثر تصادف از چند قسمت شکسته و بستری می شود تا عمل جراحی برایش انجام شود. با اینکه مصدومان حوادث هزینه بیمارستان ندارند، این مصدوم مجبور به پرداخت هزینه عمل جراحی و بستری می شود، چون کروکی پلیس و نظریه اورژانس وجود نداشته است.
البته این موضوع «مشتی نمونه خروار» است و هیچ اهانتی هم به جامعه پزشکی نشده است فقط مقررات یکسویه و یکطرفه که هیچ وقت طرف بیمار را نمی گیرد، اما وحی منزلی است که باید طبق مقررات بیمارستان رعایت شود. اول بروید پذیرش، پول بپردازید بعد با فیش پرداخت مراجعه کنید. حتی ساده ترین کارها که یک فیزیوتراپی ساده است باید اول فیش ملحفه یک بار مصرف و پک مورد نیاز را بپردازی تا بعد که بیمه تکمیلی (اگر بیمه باشید) هزینه فیزیوتراپی را بدهد.
بچه بیمار و بزرگ و سالمند و سالخورده فرقی نمی کند.
از طلا بودن پشیمان گشته ایم
یک بازنشسته آموزش و پرورش با هفتاد سال سن به خاطر کمر درد به پزشک مراجعه می کند.
شانزده هزار تومان ویزیت دکتر می دهد و از آنجا به رادیولوژی هدایت می شود تا عکس برداری (رادیوگرافی) انجام دهد. شصت و پنج هزار تومان سهم بیمار می شود، می پردازد و عکس کمرش را می گیرد تا به دکتر نشان دهد. آقای دکتر با دیدن عکس دارو می نویسد و بیمار راهی داروخانه میشود نسخه اش صد و هشتاد هزار تومان می شود، چون دو قلم از داروها تحت پوشش بیمه نیستند. دارو را می گیرد و به خانه می آید و حساب می کند امشب با هزینه رفت و آمد و عکس و دارو و دکتر نزدیک سیصد هزار تومان پرداخته؛ تازه «بیمه طلایی» هست، ولی فردا که با بیمه تماس می گیرد به او می گویند پوشش این داروها با بیمه نیست!
مسؤولان، صدای بیماران را می شنوند؟
خانمی به رادیو زنگ می زند که پسر 19 ساله معلولی دارم که تمام دندانهایش خراب شده و هزینه درمان دندانهایش را ندارم. بهزیستی هم نمی دهد. نمی دانم با پسرم و دندانهای خرابش چکار کنم؟ او نمی تواند درست غذا بخورد. شما را به خدا صدای مرا به گوش مسؤولان برسانید تا یک راه چاره ای به من نشان بدهند.
کارمند بازنشسته دیگری که دچار مشکلات ادراری شده به متخصص اورولوژی مراجعه می کند. پزشک آزمایش PSA (پروستات) برایش می نویسد. وقتی به آزمایشگاه مراجعه می کند باید 35 هزار تومان بپردازد. چاره ای ندارد. آزمایش می دهد و پول را می پردازد. وقتی جواب آزمایش را برای دکتر می برد، پزشک به او می گوید: یک آزمایشگاه دیگر هم بروید و آزمایش بدهید تا مطمئن شوم نیاز به عمل دارید. دوباره آزمایشگاه و دوباره پرداخت 35 هزار تومان و جوابی که خوشبختانه مشکل جدی ندارد. (حالا چرا دو جواب با هم متفاوت شده خدا می داند!) بیمار خوشحال می شود که جواب اولی کار دستش نداده و خدا را شکر می کند، اما باید دارو مصرف کند. چند تا کپسول و هشتاد و پنج هزار تومان پول نسخه ای که باز بیمه نمی دهد، چون خارجی است و تحت پوشش بیمه نمی باشد. با اینکه «بیمه طلایی» دارد!
وقتی عیدی صرف دارو می شود
کارمند شاغل یکی از سازمانها نیز بیمه تکمیلی است و هر ماه، حق بیمه تکمیلی از او کسر میشود، ولی وقتی برای سینوزیت به دکتر می رود پول نسخه اش برای دو قلم اسپری و آنتی بیوتیک (از نوع خارجی)، 150 هزار تومان می شود که بیمه نمی پردازد و...
خانم کارمندی که بازنشسته است و «بیمه طلایی» دارد دچار سرگیجه می شود. مخارج ویزیت دکتر و تست کامل گوش و نوار و دارویش با یک بار مراجعه 486 هزار تومان می شود. حالا تا چه زمان درمان ادامه پیدا کند معلوم نیست، چون هنوز بهبود نسبی پیدا نکرده است. او می گوید: دو ماه است زیرنویس تلویزیون از عیدی بازنشستگان می گوید و حالا هم که اعلام کرده اند 503 هزار تومان عیدی به بازنشستگان داده خواهد شد، قبل از دریافت عیدی آن را خرج سرگیجه ام کردم. خدا کند لااقل خوب شوم...
هزینه های سنگین غیربیمارستانی
حتماً رئیس محترم انجمن روماتولوژی ایران با تخصصی که دارند حق ویزیتشان 25 هزار تومان است (چون متخصص و فوق تخصص منصف و عادل و خداشناس و نوعدوست بین 16 تا 25 هزار تومان از بیماران بیمه شده دریافت می کند) و می دانند داروهای بیماران روماتیسمی و آرتریت روماتوئید و... چه هزینه ای دارد. بنابراین مشکل مردم اصلاً ملحفه نخ نمای بیمارستان نیست، بلکه ناتوانی در پرداخت هزینه های غیر بیمارستانی است. تشریح و توصیف وضعیت سخت بیماران هیچ گونه اهانتی به جامعه محترم پزشکی نیست. پزشکان برای همه عزیزند و قابل احترام، اما آن دسته از پزشکانی که با تلاش شبانه روزی و بی وقفه شان برای نجات بیماران نیازمند، حال و هوای روزهای اول انقلاب را در انسان زنده می کنند و ایثار و از خود گذشتگی در جبهه های جنگ را یادآور می شوند، چه تعدادند؟
آن گروه از پزشکان که آخرین روش های جراحی چشم، جدیدترین جراحی های عروق، بزرگترین پیوندهای قلب و کلیه و کبد و پوست و... را در مراکز دانشگاهی انجام می دهند، بدون دریافت وجه اضافی (زیر میزی) و طبق تعرفه دولتی. پزشکانی که ساعت 5/1 بامداد در بخشها به بیماران بستری سر می زنند و مراقب حالشان هستند، بدون اینکه کسی ساعت کار اضافی برایشان بنویسد.
آنها که فرشته نجاتند، آنها که فرشته عذابند
پزشکانی که افزون بر انجام عمل پیوند کلیه و... ، حامی بیماران تحت پوشش انجمن حمایت از بیماران کلیوی و خانواده آنها نیز هستند و افزون بر ویزیت و عمل رایگان حتی هزینه دارو و مخارج زندگی خانواده آنها را نیز تقبل می کنند و هر ماه مقداری از درآمد خود را به حساب این بیماران واریز می کنند. پزشکانی که همسرانشان با پول توجیبی ماهیانه ای که از آنها می گیرند جهیزیه دختران بی بضاعت را تهیه می کنند و اگر کودک بیمار مطب همسرشان نیاز به سمعک دارد، ولی بضاعت مالی ندارد، برای او هم سمعک تهیه می کنند.
از این دسته انسانهای بزرگ و نیکوکار در جامعه پزشکی فراوان دیده می شود، اما در کنار آنها کسانی هم هستند که اگر برای دخترشان مراسم عروسی برپا می کنند، منوی شام مجلس عروسی آنها برای هر میهمان برابر با حقوق یکماه یک کارمند قراردادی است؛ و یا کوچکترین کادو و هدیه عروسی آنها به دخترشان یک آپارتمان چند صدمتری مبله با یک اتومبیل چند میلیاردی است. اگر از ادارات ثبت اسناد استعلام بگیرید خواهید دید در بین همین جامعه بسیار محترم، افرادی هستند که چند سند مالکیت پمپ بنزین و ویلا در جزایر زیبای ایران و شمال کشور و... به نام همسر و فرزندانشان است! البته این املاک و اموال از «زیرمیزی ها» و «حق عملهای نجومی» تهیه نشده است!
حقوق یکسال بازنشستگی ...
شماری از این جامعه بسیار محترم هستند که درآمد یک روز آندوسکوپی آنها (هر آندوسکوپی 800 هزار تومان) برابری می کند با حقوق یکسال یک کارمند با مدرک مهندسی و یا دو سه سال حقوق یک کارگر و...
و عده ای دیگر در این جامعه بسیار عزیز در ساخت و ساز برجها و مجموعه های تفریحی و پاساژهای تجاری و غیره مشارکت مستمر دارند و با درد بیماران سالمندی که به بیماریهای مزمن هزینه بر دیابت و فشار خون و پوکی استخوان و آرتروز و کاهش بینایی و شنوایی و دهان و دندان، قلبی و عروقی و واریس و... مبتلا هستند، درآمدشان به چند برابر پزشکان آمریکایی می رسد و نمی دانند بسیاری از این بیماران حاضرند روی تخت بدون ملحفه بخوابند و با هزینه مناسب درمان شوند تا کرامتشان حفظ شود و جلو زن و بچه شان خجالت نکشند که جیبشان خالی است.
مقام معظم رهبری به نکته بسیار مهمی اشاره کرده و فرمودند: بیمار باید فقط درد بیماری را حس کند نه درد هزینه های درمانی و مشکلات بیماری را.
پزشکانی که افتخار آفرینند
رئیس محترم انجمن روماتولوژی می گویند: وقتی می خواهید پز بدهید از افتخارات جامعه پزشکی صحبت کنید و...
چرا که نه؛ مگر جمهوری اسلامی زمینه رشد و تعالی پزشکان را فراهم نکرده و مگر فرصت مطالعاتی و دوره های تخصصی و فوق تخصصی و غیره را برای جامعه پزشکی به وجود نیاورده است؟ مگر بودجه تحقیقاتی به پروژه های پزشکان مبتکر و محقق نداده و مگر با تمام فشارها و تحریمها امکانات و تجهیزات لازم را برای پیشرفتهای پزشکی در کشورمان مهیا نکرده است؟
پس بجاست که با داشتن پزشکان متعهدی که رتبه های برتر جهانی را به خود اختصاص میدهند و برای نجات جان بیماران از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند و علم و ایمانشان را در عرصه های جهانی به نمایش می گذارند افتخار کنیم و به قول ایشان «پز بدهیم».