روزنامه قانون در گزارشی نوشت:
چند سالی میشود که ماهی قرمز بهعنوان نماد نوروز و سفره هفتسین، جای خودش را در خانههای ایرانیان باز کردهاست. رسانههایی که وظیفهشان آگاهیرسانی است، عمدتاً خودشان دارند فرهنگی نادرست را ترویج میدهند و حاضر نیستند کمی خلاف جریان آب شنا کنند، چرا که ممکن است خلاف ذائقه مشتریان (یا همان مخاطبان) باشد و بنابراین مشتریان را از دست بدهند. اما چرا ماهی قرمز نباید خرید؟ دهها دلیل برای این کار وجود دارد که در اینجا برخی از مهمترینها را در چهار دسته «ایرانی نبودن این سنت» «آسیب رساندن به محیط زیست» «بیماریزا بودن» و نهایتاً و مهمتر از همه، «غیراخلاقی بودن این عمل» مورد بررسی قرار خواهیم داد.
ماهی قرمز سنتی ایرانی نیست در میان دهها سند و مدرکی که در قالب نوروزنامه، سفرنامه و نقاشی از سدههای گذشته درباره نوروز به دستمان رسیدهاست، هیچکدام اشارهای به ماهی قرمز نداشتهاند. آن هم در حالیکه در برخی موارد سایر موارد را با دقت تشریح کردهاند. در این میان تابلویی که کمالالملک از هفتسین دوره قاجاری ترسیم کرد، نزدیکترین سند است. البته منتقدان اشاره دارند به اینکه ماهی بهطور کلی در داستانها و اساطیر ایران جایگاه ویژهای داشته و ماهی قرمز در نقوش ایرانی و قالیهای قدیمی دیده میشود. همچنین سنت خوردن پلوماهی در شب عید را نشانهای از ارتباط ماهی با نوروز میدانند. با وجود این هیچکدام نتوانستهاند توضیح بدهند خوردن ماهی چه ارتباطی دارد با نگهداشتن ماهی قرمز سر سفره؟ همچنین حیوانات بسیاری در اساطیر ایران جایگاه برجستهتری از ماهی قرمز دارند. اما چگونه از میان آن همه، ماهی قرمز را باید با نوروز مرتبط کرد؟ سنت ماهی قرمز کمتر از یک سده پیش از چین و به شیوهای تحریفی وارد ایران شد. یعنی گویا آنان در لحظه سال تحویلشان، ماهی را رها میکردند و ما آن را زندانی میکنیم. منتقدان در پاسخ به این بخش هم مدعی میشوند که ماهی قرمز از ایران به چین رفت و در آنجا به صورت اصلاح نژاد شده، زنده مورد استفاده تزئینی قرار گرفت. باز هم اگر این ادعا درست باشد، خودش اشاره کرده که ماهی قرمز در چین اصلاح نژاد شد تا بهصورت تزئینی مورد استفاده قرار بگیرد. هیچ مدرکی نشان نمیدهد که ماهی قرمز پیش از رفتن به چین (اگر واقعاً از ایران به آنجا رفته باشد)، استفاده تزئینی بهصورت زنده داشته است. به هر ترتیب در این چند ساله هیچکدام از منتقدان نتوانستهاند کوچكترین مدرکی درباره حضور تزئینی ماهی قرمز در سفره هفتسین ایران در طول تاریخ ارائه دهند. با وجود اين در برابر جنبشی که خواهان تحریم خرید ماهی قرمز است، با طرح اتهاماتی واهی و بیاساس همچون «اینان مخالف نوروز و سنن ایرانی هستند و از ماهی قرمز شروع کردهاند» تلاش میکنند تا پوششی بگذارند بر ناتوانی خودشان در پاسخ دادن.
آسيب به چرخه محیط زیستبیشتر ماهیهای خریداری شده برای سفره هفتسین، در همان یکی دو روز نخست میمیرند. اما آنهایی که ندرتاً تا سیزدهبهدر زنده میمانند، سرنوشتهای متفاوتی خواهند داشت. در یکی از رایجترین این سرنوشتها، صاحبخانهها (از اصطلاح «صاحبان ماهی قرمز» استفاده نمیکنم، چون هیچ موجود زندهای نیاز به صاحب ندارد) ماهی قرمز را در نزدیکترین رودخانه یا برکه رها میکنند تا به زعم خودشان ماهی را آزاد کرده باشند. فارغ از اینکه ماهی قرمز از انواع ماهیهای تهاجمی است که بهویژه با خوردن تخم و نوزاد ماهیهای دیگر، باعث کاهش جمعیت آنها میشود. کارشناسان محیط زیست نسبت به این آسیب بارها هشدارهای لازم را دادهاند.
میتواند باعث انتقال بیماری شود نه تنها تماس دست کودک با بدن ماهی قرمز میتواند در انتقال بیماری به کودک موثر باشد، بلکه آلودگیهایی که از طریق فضولات ماهی وارد آب میشود نیز میتواند باعث ایجاد برخی از انواع بیماریهای پوستی شود. باوجود اینکه موافقان خرید ماهی قرمز بر این نکته پافشاری میکنند که انتقال بیماری از ماهی قرمز به انسان در حد یک شایعه بیاساس است، اما همچنان هر ساله نزدیک ایام نوروز، پزشکان بسیاری هشدارهایشان را در این زمینه تکرار میکنند. همانگونه که امسال نیز بیان این هشدارها از نخستین روزهای اسفندماه آغاز شده است.
خرید ماهی قرمز غیراخلاقی است اصلیترین دلیلی که نویسنده برای نخریدن ماهی قرمز بر آن تأکید دارد، غیراخلاقی بودن خرید ماهی قرمز است که در اینجا به ابعاد مختلف آن اشاره خواهیم کرد. نخست اینکه بیشتر ماهیهای قرمزی که خریداری میشوند، در همان یکی دو روز نخست میمیرند یا به عبارت بهتر و دقیقتر، از سوي ما انسانها کشته میشوند. برآوردهای چند سال پیش نشان میداد که هر سال حدود هفت میلیون قطعه ماهی قرمز در ایام نوروز میمیرند. اما اخیراً حتی آمارهای بسیار بالاتر و تکاندهندهتری بیان شده است. نکته دوم به برخی از دلایل مرگ ماهیها اشاره دارد. پژوهشها نشان میدهد که ماهی نسبت به تکانهای شدید، گرم و سرد بودن آب و املاح آب حساس است و مثلاً تکان شدید و ضربه زدن به تُنگ میتواند باعث سکته این موجود ظریف شود. در حالی که میدانیم یکی از سرگرمیهای عمده کودکان در نوروز، ضربه زدن به تنگ ماهی قرمز و دیدن تلاش و تقلای آن برای فرار کردن است. نکته بعدی در ارتباط با غیراخلاقی بودن خرید ماهی قرمز، شرایط نگهداری آن است. حتی اگر آنگونه که چندسالی است عدهای تلاش دارند تا به قول خودشان با فرهنگسازی، شیوه مراقبت درست از ماهی قرمز را نشان دهند، بتوان این ماهی را زنده نگه داشت، زندانی کردن آن در تنگ بلورینی که اندازه و قطرش دو تا سه برابر طول بدن ماهی است، کاری است ناپسند. در بهترین حالت حتی اگر ماهی را پس از سیزدهبهدر در برکههای مخصوص، حوض یا آکواریوم رها کنند، معنایش این است که برای مدت 13 روز این ماهی را در شرایطی اسفناک به اسارت گرفتهاند. آیا حاضریم برای چند لحظه خودمان را به جای این موجوداتی که خداوند آنان را آزاد آفریده، تصور کنیم؟
استدلالهاي نادرستاز همه اینها اندوهبارتر، توجیهاتی است که برخی در برابر این استدلالها بیان میکنند: عدهای آنچنان حق به جانب جمله «مگر جان انسانها در این دنیا ارزشی دارد که جان ماهی ارزش داشته باشد؟» را بیان میکنند که گویی ماهیها مقصر مرگ انسانها بوده و هستند. عدهای دیگر اشاره میکنند که «گیرم بتوان جلوی خرید ماهی قرمز را گرفت؛ با این همه گاو و گوسفند و حتی ماهی خوراکی که روزانه کشته میشوند تا از آنها تغذیه کنیم چه میتوان کرد؟ آیا آنها گناه ندارند؟» در اینجا نیز بین دو مبحث خلط کردهاند: در حالیکه کشتن ماهی خوراکی و دیگر جانوران حلالگوشت، برای تغذیه است و نیاز بدن به مواد پروتئینی را تأمین میکند (هرچند متخصصان تغذیه بارها اشاره کردهاند که سرانه مصرف گوشت ایرانیان زیاد است و مصرف بالای گوشت هم پیامدهای منفی دارد)، خرید ماهی قرمز هیچ سودی ندارد به جز فرو نشاندن حس همهچیز خواهِ انسان. بد نیست بدانیم برخی هم میگویند با نخریدن ماهی قرمز، عدهای محل درآمد و کسب و کارشان را از دست میدهند. خرید و فروش حیوانات زنده و تزئینی، بخشی از تجارت سیاه است که به بهای جان میلیونها جاندار زنده تمام میشود. قرار نیست به بهای اسارت یا کشتن آنها، ما انسانهای سودجو به خواستههای سیریناپذیرمان برسیم. همچنین اشاره میکنند به اینکه ماهی قرمز و برخی از گونههای حیوانی دیگر که در خانهها نگهداری میشوند، جزو گونههای تزئینی هستند که نمیتوانند در طبیعت زنده بمانند و باید آنان را در خانه نگه داشت.
در واقع باید به این دسته یادآوری کرد که خداوند همه موجودات را زنده آفریده و در طبیعت رهایشان کرده است. این ما انسانها بودیم که آنان را وابسته به خویش کرده و بعدها با تغییرات ژنتیکی در آنها، گونههای جدیدی به وجود آوردیم که نظم طبیعت را بر هم زدند. خرید و فروش برخی گونههای نادر دیگر (همچون سمندر لرستانی، لاک پشت آبی و...) بهانهای شده تا عدهای مدعی شوند تلاش برای غیرموجه نشان دادن خرید ماهی قرمز باعث کشیده شدن مردم به سوی حیوانات دیگر شده است. این ادعا که هیچ سند و مدرکی ندارد، کاملاً نادرست است. چرا که اگر مردم را از ابتدا نسبت به خرید ماهی قرمز برحذر میداشتیم، بازاری برای خرید موجودات زنده دیگر به وجود نمیآمد. بنابراین قابل پیشبینی است که اگر خرید ماهی قرمز تداوم یابد، هر سال موجودات تازهای در سفره هفتسین دیده شود. آخرین پرسش این خواهد بود که «با بهانههای کودکان چه باید کرد؟ به جای ماهی قرمز چه چیزی را جایگزین کنیم؟». پاسخ این است: هیچ چیز! همانگونه که طرفداران بردهداری با شگفتی میپرسیدند اگر قانون ممنوعیت بردهداری تصویب شود، پس چه کسی کارهای ما را انجام دهد (و این سخن اکنون مضحک به نظر میرسد)، مردم هم باید آگاه شوند که قرار نیست برای خوشی کوتاهمدت آنان، میلیونها موجود زنده اسیر و کشته شوند. اتفاقاً در برابر درخواست کودکان برای خرید ماهی قرمز، باید از همین کودکی به آنان آموخت که جای هر حیوانی در زادگاه طبیعیاش در دل طبیعت است و با این فرهنگسازی بزرگ شوند تا فردا به حق زندگی پلنگ و یوزپلنگ هم با دیده احترام بنگرند. در پایان، همچون چند سال گذشته، پیشنهاد مناظره از سوی کسانی که با ادعای دفاع از سنتهای ایرانی، خرید ماهی قرمز را ترویج میکنند، پاسخ مثبت میدهم و البته امیدوارم همانند گذشته، با امتناع آنان روبهرو نشوم!