سنت‌های ایرانی در شغل اجداد ما ریشه دارد

سفره نوروز شباهت زیادی به سفره عقد به عنوان یک سفره شاد دارد. سبزه جزو اصلی‌ترین سین‌های سفره است. مانند سماق و سمنو که نماد برکت است و سبزی که نشانه زندگی و استمرار آن. سیب نماد تندرستی، سنجد نماد عشق و سکه نماد روزی است.
کد خبر: ۳۸۷۶۶۸
|
۲۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۷:۳۴ 19 March 2014
|
6188 بازدید
فردا پنجشنبه 29 اسفند، درست در ساعت 20 و...  دقیقه، سال 92 رسماً به کار خود پایان داده و سال 93 آغاز می‌شود. برای بیشتر ما فردا همزمان با لحظه تحویل سال، شروع یک سال جدید محسوب و شاید چیدن سفره هفت سین نخستین قدم برای استقبال از بهار تلقی شود.

به نوشته ایران، با این حال آنچه از دیرباز مورد توجه اجداد ما و به نوعی جزئی از جشن  گرامیداشت نوروز بوده، با چهارشنبه سوری آغاز می‌شد، البته نه از نوع امروزی‌اش و تا 19 فروردین ادامه داشت. چهارشنبه سوری بر خلاف حالا که بیشتر به یک مراسم آتش‌افروزی شبیه شده، جشنی همجنس دیگر جشن‌های ایرانی بوده است که با ستاره‌شناسی، رصد و اصلاح تاریخ گره خورده و به همین علت هم شادی مردم را به دنبال داشته است. یکی از نشانه‌های دیگر نوروز که البته برای بیشتر ما آشناست اما امروز چهره چندان خوشایندی ندارد، راه افتادن حاجی فیروزها با صورتک‌های سیاه و لباس‌های قرمز رنگ در سر چهارراه‌ها و خیابان‌هاست. حاجی‌فیروزها به جای این‌که پیام‌آور نوروز باشند، ملتمسانه به سراغ‌مان می‌آیند و با نواختن ساز و خواندن آواز، طلب پول می‌کنند. آنهایی که با تاریخچه آیین‌های اصیل ایرانی آشنایند، به‌طور حتم تأیید می‌کنند که حاجی فیروز آن طور که امروز ظاهر شده، هرگز چهره گدایی نداشته است. احمد محیط طباطبایی، کارشناس ارشد میراث فرهنگی در گفت‌و‌گو با «ایران» به نکاتی اشاره می‌کند که شنیدنش جالب است.

پژوهشگر شاخص حوزه فرهنگ ملی از حاجی فیروزها به عنوان «پیک بهاری» یاد می‌کند که ورودشان به چرخه جشن‌های نوروز از دوران عیلامی‌ها بوده است.

البته به گفته محیط طباطبایی حاجی فیروز همان الهه کشاورزی است که بنا به روایتی چون میوه‌ای از زیر زمین تناول کرد، دیگر نتوانست به روی زمین برگردد، تا زمانی که دوران زیرزمینی به پایان رسید. او  وقتی به زیرزمین می‌رود، پاییز و زمستان است و زمانی که به روی زمین برمی‌گردد، بهار و تابستان می‌شود. او در حقیقت با آمدن بهار دوباره به روی زمین می‌آید تا شروع فصل بهار را نوید دهد.

محیط طباطبایی درباره این‌که چرا حاجی فیروز صورت خود را سیاه کرده و لباس قرمز می‌پوشد، این‌طور توضیح می‌دهد: «صورت سیاه او نشانه‌ای از آمدن از زیر زمین و سیاهی‌ها است و لباس قرمز او گرما، حرارت و زندگی را نشان می‌دهد.»

او البته انتقادی هم به حال و روز کنونی حاجی فیروزها دارد و می‌گوید که ما متأسفانه جایگاه حاجی فیروز را از پیک بهاری به گدای خیابانی تنزل داده‌ایم.

عمر هزاران ساله حاجی فیروز دیگر نکته‌ای است که محیط طباطبایی به آن اشاره می‌کند و درباره آن می‌گوید: «حاجی فیروز ما ایرانی‌ها متعلق به هزاران سال پیش است برعکس بابانوئل خارجی‌ها که فقط عمرش چند صد سال است.»  با این حال جایگاهی که بابانوئل در بین مردم جهان دارد با حاجی فیروز قابل قیاس نیست.

البته درباره حاجی فیروز افسانه‌های زیادی نقل شده است، مانند روایتی که می‌گوید حاجی فیروز یا همان الهه سرسبزی وقتی از زیرزمین به روی زمین می‌آید، نوید دهنده زندگی و حیات دوباره زمین است و به همین علت جشن و شادمانی، زمین را فرا می‌گیرد.

این روایت البته به الهه مردگان هم اشاره می‌کند که 6 ماه بعد یعنی پاییز و زمستان به روی زمین می‌آید تا الهه سرسبزی دوباره به زیر زمین برگردد. ریشه این رفت و آمدها هم به افسانه‌ای می‌رسد که از دوره آریایی‌ها یعنی 3 تا 4 هزار سال پیش سینه به سینه نقل شده است. « الهه سرسبزی تصمیم می‌گیرد برای دیدن خواهرش (الهه مردگان) به زیر زمین برود، اما به خاطر حسادت او سال‌ها در زیر زمین محبوس می‌شود تا زمانی که شوهرش به جای او زندانی شده و اجازه پیدا می‌کند هر 6 ماه یکبار به روی زمین بیاید.>

 سرچشمه آیین‌های نوروز


این کارشناس ارشد میراث فرهنگی با بیان این‌که آیین‌های نوروزی مربوط به ادوار و فرهنگ‌های مختلف است، می‌گوید: «همه سنت‌های ما کم و بیش به شغل اجداد ما برمی‌گردد.
ایرانیان مردمانی دامدار و کشاورز بودند و بر همین اساس برای آن‌ها زمستان و تابستان اهمیت ویژه‌ای داشته است. اعتدال ربیعی هم که با شروع فصل بهار آغاز می‌شود، یکی از روزهای اصلی برای ایرانیان بوده است. از طرفی از آنجا که آریایی‌ها از نقطه‌ای سردسیر وارد سرزمین ما شدند، گرما به عنوان عامل زندگی برایشان اهمیت ویژه‌ای داشته است.»

آغاز فصل نو البته برای آریایی‌ها محدود به آمدن فصل گرما نبود و آنان با شروع سرما نیز برای خودشان جشنی برپا می‌کردند که شروع دوره‌ای جدید را نشان می‌داد.
البته این تغییر فصل ابتدا  حالت گاه شناسی و نجومی داشت، اما بعدها جنبه دینی هم پیدا کرد تا این‌که بنا به روایتی بیش از نه قرن پیش در آغاز برج حمل(فروردین) جای ثابتی یافت و تبدیل به یک جشن جهانی یا تنها جشن جهانی شد که همه جنبه‌های دینی، رسمی، سیاسی و طبیعی را در خود جای داده‌است.

محیط طباطبایی درباره نوروز در دوران ساسانی می‌گوید: «نوروز در دوره ساسانی با توجه به این‌که از مردم مالیات گرفته می‌شد، گاهی در ابتدای تابستان بود، چراکه در دوران ساسانی وارد سال کبیسه نمی‌شویم و به همین علت نوروز هر چهار سال یکبار، یک روز از موعد اصلی خود یعنی برج حمل عقب می‌ماند و دیگر در آغاز فروردین نبود. در این دوران البته جشن‌های بسیاری برگزار می‌شد که مهم‌ترین آن‌ها جشن‌های نوروز و مهرگان بود.»
پادشاهان وقت از منجمان خبره که خیام نیز نخستین آنان بود، خواسته بودند تقویم یا گاه شمار جدید ایرانی را ایجاد کنند.

این گروه، نوروز را در یکم فروردین ماه، یعنی همزمان با ورود آفتاب به برج حمل قرار دادند و برای این‌که نوروز در همان اول بهار ثابت بماند و همچون دوره ساسانیان تغییر نکند، قرار شد هر چهار سال یک‌بار، یک روز به تعداد روزهای سال اضافه شود. از همان زمان سال کبیسه وارد چرخه زندگی ما ایرانی‌ها شد. تا تعداد روزهای سال، هر 4 سال به جای 365 روز 366 روز باشد.
محیط طباطبایی با بیان این‌که تقویم جدید به خاطر نوروز ایجاد شده است، تصریح می‌کند: «تقویم جدید تنها هدیه ما ایرانی‌ها به جهانیان است که تاکنون تغییر نکرده. در حقیقت همه تقویم‌ها در دنیا تابع این تقویم است.»

 برکات آسمانی در فروردین

برج حمل در واقع همان فروردینی است که تا وارد شدن به آن فقط یک روز فاصله داریم. نام فروردین به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است.
فروهر در لغت «روح» معنا می‌شود. آریایی‌ها بر این باور بودند که ارواح یا همان فروهرها فروردین به زمین می‌آیند، با خود برکات آسمانی می‌آورند و سپس در سیزدهم فروردین بار دیگر به آسمان می‌روند.

محیط طباطبایی با تأکید بر این‌که نام فروردین از ارواح در گذشتگان گرفته شده، به گرامیداشت درگذشتگان و اهل قبور همزمان با شروع سال جدید اشاره می‌کند: «یکی از رسوم مهمی که در شروع سال جدید از سوی بیشتر ایرانی‌ها گرامی داشته می‌شود، احترام به درگذشتگان و سرکشی به قبور آنهاست.

از طرف دیگر، یکی دیگر از کارهای خوبی که در نوروز انجام می‌شود، دور هم جمع شدن بازماندگان و اقوام است. ما در حقیقت دور هم جمع می‌شویم تا وقتی ارواح درگذشتگان‌مان به زمین می‌آیند، شاد شوند.»

وی درباره جمع شدن خانواده‌ها دور سفره‌ای به نام هفت سین هم می‌گوید: «سفره در اصل یک پدیده مهم عشایری است و همین سفره است که موجب جمع شدن خانواده‌ها به دور هم می‌شود. سفره نوروز به پهنه همه جهان برای ایرانیانی است که به نشانه همدلی و وفاق دور هم جمع می‌شوند.»

او بر این باور است که دیدار خانواده‌ها با هم که به نوعی صله ارحام تعبیر می‌شود، جزو یکی از مهم‌ترین موضوع‌های تأکید شده در نوروز است و حتی سفر که امروز به یکی از اصلی‌ترین برنامه‌های نوروز برای خانواده‌های ایرانی تبدیل شده به خاطر گرامیداشت همین هدف است.
محیط طباطبایی با بیان این‌که سفر جزو آیین‌های نوروزی نیست، می‌گوید: «سفر خارج از دید و بازدید آیین نوروزی تلقی نمی‌شود مگر این‌که شما مثلاً اهل رشت باشید و به خاطر دیدن خانواده و اقوام به رشت بروید. متأسفانه سفرهای اینچنینی موجب سست شدن آیین‌ها در ایران شده است.»

جشن‌های نوروزی به گفته او از چهارشنبه‌سوری آغاز شده و تا 19 فروردین ادامه می‌یابد.
سفره «هفت سین» رنگی‌ترین آیینی است که حالا اگرچه از پای سفره به پای میز کشیده شده، اما همچنان زیبایی و اصالت خود را حفظ کرده است. این سفره به این علت، هفت سین نامگذاری شده که عدد 7 یکی از اعداد مقدس ما ایرانی‌هاست و سفره نیز به این دلیل انتخاب شده که نماد برکت، حیات و زندگی است.

محیط طباطبایی در ادامه می‌گوید: «سفره نوروز شباهت زیادی به سفره عقد به عنوان یک سفره شاد دارد. سبزه جزو اصلی‌ترین سین‌های سفره است. مانند سماق و سمنو که نماد برکت است و سبزی که نشانه زندگی و استمرار آن. سیب نماد تندرستی، سنجد نماد عشق و سکه  نماد روزی است.»

او درباره ماهی شب عید هم اینطور می‌گوید: «این ماهی را به آیین حضرت سلیمان نسبت می‌دهند که شکم ماهی را می‌شکافد تا حلقه را ببیند. ما هم در نخستین روز نوروز ماهی می‌خوریم تا حقیقت را پیدا کنیم. البته برخی اقوام نیز در روز نخست شیر گرم می‌خورند که این رسم از زندگی دامداری ما باقی‌مانده است.»

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب ها
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟