یک کارشناس محیط زیست میگوید: با سیاستهایی که در سدسازی وجود داشته حقابه بسیاری از جوامع بومی گرفته شده و آبها به شهرها هدایت شده و در آنجا در حال هدر رفتن است.
به گزارش خبرآنلاین، کمآبی، هشداری است که از طرف مسئولان داده میشود و مردم را دعوت به صرفهجویی در مصرف آب میکنند. حتی چند روز پیش شهرداری تهران هم نسبت به آن هشدار داد. این درحالی است که رشد صدور مجوز ساخت و ساز در تهران همیشه و در آخر هر سال به عنوان یکی از نکات مثبت عملکرد شهرداری محسوب شده است.
اما در میزگردی که در کافهخبر برای بررسی وضعیت آب برگزار شد، سه کارشناس محیط زیست بر این تاکید کردند که باید بحران آب در ایران را جدی بگیریم؛ اما آنها علاوه بر صرفهجویی مردم، به نقش مهم مسئولان در پیشگیری و مدیریت این مساله هم تاکید کردند.
محمد درویش، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در این مورد معتقد است: توصیه به صرفهجویی صرف در مصرف آب شهری به نظر من درست نیست؛ وزارت نیرو میگوید 90 درصد آب را میدهیم به بخش کشاورزی، شش درصد برای شرب و چهار درصد هم صنعت. معلوم نیست در این میان حقابه محیط زیست کجاست؟ بخش کشاورزی 85 میلیارد مترمکعب آب مصرف میکند. در این میزان اگر بتوانیم صرفهجویی کنیم دیگر حتی نیازی نیست که به مردم شهرها گفته شود در مصرف آب صرفهجویی کنند. نمایندگان مجلس در برنامه پنج ساله پنجم دولت را موظف کردهاند که هر سال 2.5 درصد به راندمان آبیاری اضافه کند و آن را از 30 درصد از سه سال پیش به 42.5 درصد در سال 94 برساند. سال گذشته معاون وزیر جهاد کشاورزی اعلام کرد نمیتوانیم به این اهداف برسیم چون به 2300 میلیارد تومان اعتبار لازم است که به ما ندادهاند. بعد از طرف دیگر 3000 میلیارد تومان اعتبار داده میشود برای سد گتوند یا سد بختیاری کلنگ میخورد با 3500 میلیارد تومان اعتبار، انتقال آب دریای خزر به سمنان با 3000 میلیارد تومان اعتبار و ... بهانه هم همیشه این است که آب را در اختیار بخش کشاورزی قرار دهیم. در حالی که بخش کشاورزی خودش میگوید من توان نرمافزاری و سختافزاری استفاده از این آبی که میخواهید در اختیارم قرار دهید را ندارم و 70 درصد آبی که میدهید را هدر میدهم، اول مرا تجهیز کنید، سردخانه ایجاد کنید، راندمان آبیاری را ببرید بالا، ضایعات کشاورزی را کاهش دهید، کاری کنید کمتر از کود شیمیایی و سم استفاده کنم و کارهای اینچنینی انجام دهید نه این که فقط آب بدهید.
در عین حال، عباس محمدی فعال محیط زیست و عضو هیات موسس انجمن کوهنوردان ایران میگوید: آب شهر با آب کشاورزی بسیار تفاوت دارد و گرانقیمت است که با شبکه پیچیدهای باید به تمام خانهها برسد. این آب دهها برابر آب کشاورزی هزینه میبرد و این توصیهها که باید شهروندان در مصرف آب صرفهجویی کنند درست است. این هم که گفته میشود 90 درصد آب به کشاورزان داده میشود، واقعا اینطور نیست که آن کشاورز 90 درصد آب را مصرف میکند بلکه باز هم مدیران بخش آب این را نمیگویند که از آبی که پشت سدها مهار میشود چه مقدار آن به دست کشاورز میرسد؟ شبکه آبیاری زیر سدها اصلا تکمیل نیست. مثلا زیر سد دز بیشتر مردم هنوز با همان سبکی آبیاری میکنند که قبل از ساختن سد آبیاری میکردهاند. در زیر سد سفیدرود که الان نیمی از آن را رسوب گرفته است، مردم منطقه لاهیجان و لنگرود از آبیاری سنتی و آب چاه و رودخانه استفاده میکنند. یعنی این که سدسازها میگویند آب را مهار و تنظیم میکنیم و به دست کشاورز میرسانیم حرف درستی نیست. سدها ساخته میشوند اما کارایی که برایشان در روز اول تعریف میشود را ندارند. درباره آب شهری هم همین موضوع مطرح است. آبی که در لوله به خانهها میرسد حداقل ۳۰ درصد آن وسط راه یعنی مثلا از سد کرج تا تهران گم میشود، چون شبکه فرسوده است و به جای این که شبکه را اصلاح کنیم، فقط سد ساختهایم. این فاجعه است که آب چند استان را میگیریم و میآوریم تهران. مازندران و گیلان خودشان با کمبود آب مواجهند بعد آب سفیدرود را میآوریم تهران و آن را در شبکه هدر میدهیم.
همچنین حسین آخانی، عضو هیأت علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران میگوید: کاری که انجام شده این است که مدیریت آب به سوی منافع شهریان هدایت شده است. با سیاستهایی که در سدسازی وجود داشته حقابه بسیاری از جوامع بومی گرفته شده و آبها به شهرها هدایت شده و در آنجا هم بدون این که مدیریت صحیحی از نظر مصرف وجود داشته باشد آب در حال هدر رفتن است. تاسف من این است که وقتی وزیر نیرو اعلام میکند الان تهران با بحران بیآبی مواجه است و هنگامی که دستگاههایی مانند وزارت نیرو میدانند تهران بیشتر از این نمیتوان آب را تامین کند چرا جلوی ساخت و سازهای بیرویه در تهران گرفته نمیشود؟ اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، به نظر من ایران با بزرگترین دشمن خودش مواجه خواهد شد.