آمار و ارقام موجود نشانگر آن است که با گذشت زمان، درصد خوداتکایی کاهش پیدا کرده بهطوری که از 61درصد در سال 1380 به 44درصد در سال 1391 رسیده است. این مساله نشاندهنده این واقعیت است که در مورد خودکفایی برنج، به برنامه تولید برنج توجهی نشده است و دولت باید برای حفظ سرمایههای داخلی و جلوگیری از خروج ارز از کشور، حامی برنجکاران باشد.
به گزارش شرق، واردات بیرویه، نبود نظارت دقیق و کافی بر واردات و تنظیم بازار برنج، همواره کشاورزان را برای فروش محصولات خود با مشکلات زیادی مواجه کرده است. همچنین بررسیها نشان میدهند که واردات برنج متاثر از دوعامل تولید داخل و نرخ تعرفه تعیینشده بر برنج وارداتی است.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، ایران با واردات بیش از یکمیلیونتن برنج در سالهای اخیر، پس از کشورهای فیلیپین، نیجریه و عربستانسعودی در رده چهارم واردات جهان قرار گرفته است. این درحالی است که عملکرد تولید برنج ایران به تقریب با متوسط عملکرد جهان برابری میکند و میزان واردات کشور حدودا دوبرابر میزان نیاز مصرف کشور است.
بررسی آمار واردات برنج طی سالهای 1380 تا 1391 حاکی از آن است که طی این دوره میزان واردات این محصول از میزان 699هزارتن در سال 1380 با سیر صعودی به یکمیلیون و289هزارتن در سال 1391 رسیده که نشاندهنده افزایش 45درصدی در این دوره است.
لازم به ذکر است بهطور کلی اگر مصرف سرانه برنج برای هر ایرانی 40کیلوگرم در نظر گرفته شود، سالانه سهمیلیونتن برنج مورد نیاز است که با احتساب تولید دومیلیونو 400هزارتنی در داخل، نیاز به واردات 600هزارتن برنج است و اگر 200هزارتن هم بهمنظور ذخیرهسازی این محصول در نظر گرفته شود سالانه نهایتا باید 800هزارتن برنج خارجی وارد شود تا هم تامینکننده بازار مصرف باشد و هم به دسترنج کشاورزان لطمه نزند، ولی هماکنون با واردات یکمیلیونو 289هزارتن برنج، 489هزارتن بیش از آنچه موردنیاز است به کشور وارد میشود که این مقدار مازاد، تولیدکنندگان داخلی را با مشکلات بیشتری مواجه میکند.
صادراتی که به واردات تبدیل شدایران تا دهه 40 هجریشمسی صادرکننده برنج بوده، اما پس از آن به دلیل افزایش درآمدهای نفتی و تغییر تدریجی الگوی مصرف مناطق شهرنشین، تبدیل به یکی از عمدهترین واردکنندگان این محصول شد. به طوری که میزان واردات برنج طی سالهای اخیر باوجود روبهروبودن با نوسانات منظم افزایشی و کاهشی، روند روبهرشدی را طی کرده و به دلیل افزایش قیمت جهانی برنج و همچنین بالارفتن هزینههای حملونقل، واردات برنج ایران طی سالهای اخیر از کشورهای نزدیک انجام شده است.
پیشیگرفتن میزان واردات برنج از میزان کمبود آن برای تامین نیاز کشور، مخاطرهای است که کسبوکار کشاورزان را که بهگونه مستقیم از این راه امرارمعاش میکنند، به خطر انداخته است بهویژه در برخی از سالها دیده شده که واردات برنج در فصل برداشت برنج قوت میگیرد و برنجکاران را با مشکلات بیشتری مواجه میکند. مجاورت ایران با دوکشور پاکستان و هندوستان که از تولیدکنندگان برنج دنیا بهشمار میروند، این نگرانی را تشدید کرده است.
ارزش واردات این محصول در این دوره زمانی دارای نوساناتی بوده، بهگونهای که از سال 1380 تا 1383 روند صعودی داشته و از 190میلیوندلار در سال 1380 به 356میلیوندلار در سال 1383 رسیده و دوباره بهاستثنای سال 1389 به روند صعودی خود ادامه داده است به طوری که به هزارو309میلیوندلار در سال 1391 میرسد. لازم به ذکر است کشورهای امارات، هندوستان، پاکستان و تایلند از عمدهکشورهای صادرکننده برنج به ایران بودهاند (توجه به این نکته ضروری است که امارات تولیدکننده برنج نیست). در حال حاضر ایران یکی از مهمترین واردکنندههای این محصول محسوب میشود.
آمارهای موجود بیانگر روند تغییرات در تولید و واردات برنج است. از سال 1385 واردات برنج رو به افزایش گذاشت و بهتدریج آثار کاهش تولید نیز بروز کرد، البته تاثیر خشکسالی بر کاهش تولید در سال 1386 قطعی است، اما در سال 1388 نیز تولید داخلی باوجود کاهش آثار خشکسالی، بهبود چندانی را نشان نمیدهد، شاید این روند کاهش تولید و افزایش واردات را بتوان متاثر از سیاست کاهش تعرفه بر واردات برنج از 150درصد در سال 1384 به 21درصد در سال 1387 دانست.
در سال 1384 و پس از آن نیز با کاهش شدید نرخ تعرفه واردات برنج، میزان واردات برنجهای خارجی که اغلب مشکوک به آلودگی نیز بودند بهشدت افزایش یافت بهگونهای که تجارتبرنج تولید داخل را با مشکلات جدی روبهرو کرد.به این ترتیب جهتگیری واردات محصول بهسمت ارقام درجه 2 و پایینتر بوده و حوزه رقابت را برای ارقام پرمحصول که درجاتی از این دسته محسوب میشوند در مقایسه با ارقام کیفی ممتاز، تنگتر کرده است.
همچنین آمارها نشان میدهند یک روند منطقی بین میزان تولید و واردات رسمی تا قبل از سال 1389 برقرار بوده است. بنابراین میتوان به ارقام قبل از سال 1389 برای محاسبه میزان تولید و واردات و نیز مصرف سرانه، اعتماد کرد. چنانچه آمار سال 1385 مبنا قرار گیرد با احتساب میزان تولید معادل هزارو567 و واردات هزارو221تن، میزان کل مصرف دوهزارو788تن خواهد بود. بر اساس اطلاع مرکز آمار ایران، جمعیت ایران در سال 1385 حدود 70میلیونو495هزارو782نفر بوده است. بنابراین مصرف سرانه با اتکا به واردات رسمی حدود 39/5 کیلوگرم خواهد شد.
چنانچه این الگوی مصرف در سال 1390 نیز حفظ شده باشد با احتساب جمعیت 75میلیونو149هزارو669نفری ایران، میزان کل مصرف دوهزارو968تن برآورد میشود.
بر اساس آمار رسمی گمرک در ششماهه اول سال 1392 معادل یکمیلیونویکصدویکهزارتن برنج از مبادی هندوستان، امارات و ترکیه بهطور رسمی وارد کشور شده است. یقینا - کماکان- برخی مرزهای کنترلنشده نیز شاهد ورود برنج به کشور بودهاند.
این واردات رسمی 75درصد بیش از مدت مشابه در سال 1391 است. بر اساس نامه رسمی انجمن برنج ایران، سال 1392 سال مطلوبی برای تولید برنج در کشور بوده بهطوری که تولید داخلی با احتساب برنجهای در حالبرداشت دوباره کشت شده و کشت رتون حتی از دومیلیونو300هزارتن نیز بیشتر شد.
میزان مصرف کشور نیز از سهمیلیونتن برنج بیشتر نیست. یعنی نیاز کشور به واردات حدود 600هزارتن است.
درواقع تنها در ششماهه اول سال 1392 دوبرابر بیش از نیاز برنج وارد کشور شده است. مبادی ورود برنج به ایران نیز سوالبرانگیزند. زیرا کشورهای امارات و ترکیه تولیدکننده برنج نیستند که به ایران صادرات برنج دارند!
آمار و ارقام موجود نشانگر آن است که با گذشت زمان، درصد خوداتکایی کاهش پیدا کرده بهطوری که از 61درصد در سال 1380 به 44درصد در سال 1391 رسیده است (البته در سال 1387 با بروز خشکسالی ضریب خوداتکایی به حدود 47درصد رسید و در سال 1391 ضریب خوداتکایی به حدود 44درصد کاهش یافته است) این مساله نشاندهنده آن است که در مورد خودکفایی برنج به برنامه توجهی نشده و دولت باید برای حفظ سرمایههای داخلی و جلوگیری از خروج ارز از کشور، حامی برنجکاران باشد.
سیاستهای تجاری برنج در ایراندر زمینه سیاستهای تجاری، دولت طی سالهای گذشته با برقراری تعرفه ارزشی برای واردات برنج، از تولید برنج تا حدی حمایت کرده و این نوع حمایت در سال 1390 دوباره افزایش یافته است (و به 90درصد رسیده است) این در صورتی است که تعرفه سالهای 1388 و 1389، 45درصد بوده است. در هر حال یک نوع عدم ثبات و تغییرات مداوم در نرخ تعرفه برنج ملاحظه میشود که ناشی از عدم تغییر سیاست مشخص و مداوم در تعرفهگذاری این محصول است. بنابراین روند سیاستگذاری در زمینه تعیین نرخ تعرفه برنج طی این سالها توام با کاستیهایی بوده که با درنظرگرفتن ظرفیتهای بالقوه کشور در تولید این محصول تا مرز خودکفایی میتوان با اعمال اصلاحاتی در سیاستگذاری تعیین تعرفه، مانع واردات بیرویه محصول در جهت حمایت از تولید داخلی شد.