اختلافات پا برجاست، اما مذاكرات به پيش ميرود. اين يعني فعلا زماني براي جشن گرفتن مخالفان مذاكرات هستهيي ايران و 1+5 وجود ندارد. عليالخصوص آنكه طرفين مذاكره «توافق بر سر چارچوب راهكار جامع هستهيي» را به عنوان تحفه ديپلماتيك خود از وين به پايتختهاي هفتگانه خواهند برد.
دكتر محمد صدر، تحليلگر ارشد مسائل بينالملل و معاون اسبق وزارت امور خارجه در گفتوگو با «اعتماد» درباره خطر تاثير طيفهاي تندروي داخلي و خارجي بر روند مذاكرات تحليلهايي را ارائه ميدهد و به طور خلاصه از بيتاثير بودن تلاش اين طيفها و اميد به آينده مذاكرات سخن ميگويد.
ارزيابي شما از روندي كه ايران و كشورهاي 1+5 براي جلو رفتن اين مذاكرات اتخاذ كردهاند چيست و فكر ميكنيد اين فرآيندي كه در حال طي كردن آن هستيم تا چه اندازه ميتواند سازنده باشد؟با توجه به اخباري كه تاكنون منتشر و تاكيد شده كه مذاكرات با بنبستي مواجه نشده است، ميتوان نكاتي را گفت. در واقع يك موضوع كلي اين است كه مذاكرات هستهيي قطعا به پيش خواهد رفت، اگر جرياني همچون جريان جورج بوش كه جريان تندرو و افراطي امريكا و غرب هستند نتوانند بر آقاي اوباما فشار بياورند و همينطور كنگره امريكا هم كه داراي افراد تندرو هست و بعضا خواستههاي غيرمنطقي را مطرح ميكنند هم نتوانند سياست خود را به دولت ديكته كنند، در اين صورت قطعا روند مذاكرات پيش ميرود و به نتيجه ميرسد. اما اگر دوباره يك چنين اشتباهاتي تكرار شود، وضعيت فرق ميكند.
مثلا اقداماتي كه فرانسه در نشست ژنو براي امضاي برنامه اقدام مشترك انجام داد و باعث شد كه يك تا دو هفته اين توافق به تاخير بيفتد. اين وضعيت ميتواند بزرگترين تهديد براي ادامه مذاكرات باشد. در هر صورت آن مشكلي كه وجود دارد بيشتر از هر چيز مشكل طرف مقابل است، چون جداي از مسائل و برخي موضعگيريهاي داخلي، ايران در اين مذاكرات با اراده سياسي قوي اين مذاكرات را به پيش ميبرد و تا حالا دستگاه ديپلماسي اجازه نداده برخي موضعگيريهاي تند داخلي در رفتار عملياش در اين مذاكرات بازتاب داشته باشد. اگر طرف مقابل هم اين ويژگي را داشته باشد من بهطور قاطع ميگويم مذاكرات به نتيجه خواهد رسيد.
دولتهاي 1+5 چقدر به مقابله با طيفهاي تندروي داخلي خودشان و همينطور برخي بازيگران تندرو و افراطي عرصه بينالملل همچون اسراييل اهتمام دارند و چقدر تلاش آنها براي جلوگيري از عدم بازتاب عملي موضعگيريهاي افراطي در روند مذاكرات جدي است؟الان وزير امور خارجه آلمان اين كار را انجام داده است و لحن صحبت او لحن بسيار مثبتي است، يعني به گونهاي است كه اظهار خوشبيني كرده كه اين مذاكرات پيش خواهد رفت. اگر همين روحيه و خط و مشي بر كل كشورهاي 1+5 حاكم باشد، معناي آن اين است كه چه اسراييل و چه طرفداران اسراييل در امريكا مثل لابي تي پارتي و صهيونيستهاي مسيحي و بعضا برخي كشورهاي عربي كه در آنجا پول خرج ميكنند تا مذاكرات به نتيجه نرسد، نتوانستهاند موثر واقع شوند و سياست كشورهاي 1+5 و خصوصا امريكا را تغيير دهند. تا الان كه اينگونه بوده و از مجموعه مذاكرات به نظر ميرسد كه تلاش 1+5 جدي است و اين باعث اميدواريهايي براي آينده ميشود كه البته براي تحقق آن نياز به گذر زمان داريم.
آيا تاثير برخي مناسبات اقتصادي و بحرانهاي منطقهيي مثل بحران داعش يا وضعيت اكراين ميتواند به صورت منفي در مذاكرات آتي بازتاب پيدا كند؟الان در واقع ميشود گفت كه پيشرفت اين مذاكرات يكي از برنامههاي مهم سياست خارجي آقاي اوباما است و اين در حقيقت فرصت مذاكرات و توافق آينده را تامين ميكند. رقيب آقاي اوباما حزب جمهوريخواه، به دنبال اين هستند كه سياست خارجي آقاي اوباما را به شكست بكشانند آقاي اوباما دو تا برنامه سياست خارجي مهم داشت كه يكي مذاكرات هستهيي با ايران بود و يكي هم پيشبرد مذاكرات صلح خاورميانه و بحث اسراييل و فلسطين بود. برنامه صلح خاورميانه تحت تاثير تندرويهاي اسراييل و نتانياهو در منطقه به شكست كشيده شد و با وجود تمايل دولت خودگردان فلسطين هيچگونه پيشرفتي در آن حاصل نشد.
بنابراين اگر برنامه آقاي اوباما در قبال مذاكرات هستهيي با ايران هم به شكست بينجامد، معناي آن اين است كه سياست خارجي دولت دوم آقاي اوباما كاملا به شكست انجاميده و اين ميتواند دستاويز خوبي باشد براي رقيب جمهوريخواه آقاي اوباما. بنابراين طبيعي است كه فشارهاي جمهوريخواهان افزايش بيابد، اما مساله طبيعي ديگر هم در اين موقعيت تلاش جديتر آقاي اوباما و حزب دموكرات براي رساندن مذاكرات هستهيي به نقطه توافق است و اتفاقا در اين شرايط كه در سياست خارجي تنها موقعيت باقيمانده براي آقاي اوباما همين مذاكرات است، او به سختي در برابر شكست آن مقاومت خواهد كرد و تلاش ميكند كه آن را جلو ببرد.
يعني ارزيابي شما اين است كه آقاي اوباما بر اين سياست خواهد ايستاد؟بله، چون براي زنده ماندن و اميد به آينده براي حضور در راس قدرت سياسي امريكا نياز دارد تا از اين منظر دستاويزي به دست رقيب براي تبليغات انتخاباتي ندهد.
يك نكته اين است كه طرفين بر باقي ماندن برخي اختلافات اشاره ميكنند. اين موضوع چقدر افق مذاكرات را نا اميدكننده خواهد كرد؟اين نااميدكننده نيست. براي درك كامل اين موقعيت بايد به گذشته نگاه كنيم و اينكه ظرف اين 10 ماه چقدر از اختلافات كنار گذاشته شده. اختلاف هميشه هست و اين يك اصل در روابط سياسي است. مهم وجود اختلاف نيست، مهم اين است كه آيا راه و انگيزهيي براي كنار گذاشتن آن وجود دارد يا خير. من فكر ميكنم كه هم راه كنار گذاشتن اختلافات و هم انگيزه آن در مذاكرات هستهيي وجود دارد. ما اصلا مذاكره ميكنيم براي كنار گذاشتن همين اختلافات. ما قسمت مهمي از اختلافات 10 ساله را در اين 10 ماه حل كردهايم. همين كه گفته ميشود بن بست به وجود نيامده يعني قسمت ديگري از اختلافات هم طي پنج روز گذشته احتمالا حل شدهاند. در يك كلام ميخواهم بگويم كه روند مذاكرات انرژي خود را از اختلافات رفع شده ميگيرد، و همه ميدانند كه مذاكره ميكنند تا اختلافات باقي مانده را حل كنند.
آيا دامنه اختلافات مساله داعش و عراق ميتواند به مذاكرات هستهيي كشيده شود؟ يا اينكه فكر ميكنيد كشورهاي درگير در مذاكرات هستهيي، يعني ايران و 1+5 اين دو مساله را جداي از هم پيگيري ميكنند؟نه، به نظر من تاثيري ندارد. به نظر ميرسد كه طرفين تصميم دارند تا موضوع مذاكرات هستهيي را تا جاي كه امكان دارد بدون دخالت دادن مسائل ديگر پيش ببرند و تاكنون هم كم و بيش چنين بوده است. ضمن اينكه به نظر ميرسد تمام اطراف قضيه مذاكرات هستهيي از تروريسمي كه در منطقه به وجود آمده در حال گسترش است و راس آن هم داعش است، يك نگراني مشترك دارند كه ميتواند تاثير مثبتي هم داشته باشد. كما اينكه مقامات امريكايي هم اعلام كردهاند كه حل مساله داعش بدون كمك ايران امكان پذير نيست.
نقش تندرويهاي داخلي را چگونه ميبينيد؟ آيا مخالفت تندروهاي داخل ايران ميتواند روي دور بعدي مذاكرات كه از 11 تير آغاز ميشود تاثير جدي بگذارد؟من چندين بار تاكيد كردهام كه اين دست موضعگيريها تاثير چنداني ندارد. ضمن اينكه من عرض كردهام كه ما بايد براي مخالفين دولت در داخل حق انتقاد و آزادي بيان قايل باشيم. چند مساله اينجا مطرح است، اول اينكه اين گروهها نه پايگاه مردمي دارند و نه قدرتي در دولت دارند. ضمن اينكه بازتاب بيروني اين مخالفتها هم ميتواند كمكي غيرمستقيم به تيم هستهيي و دولت باشد، يعني وقتي طرف ما در مذاكرات ميبيند كه دولت با وجود اين دست مخالفتها و فشارها دارد در جهت پيشبرد مذاكرات گام بر ميدارد متوجه عزم ما براي حل مساله هستهيي هم ميشود. به نظر من طيفهاي تندروي داخلي تاثير حاكميتي هم ندارند و شاهد اين گفته من هم دو چيز است؛ يكي اينكه مذاكرات با وجود همه آن موضعگيريها تاكنون به صورت سازنده و مثبتي جلو رفته و دوم هم اينكه اخيرا در جريان سوال از آقاي ظريف ديديم كه مجلس اصولگرا اين مخالفين تندرو را كه عموما وابستگان جبهه پايداري هستند منزوي كرد. اين نشان ميدهد كه تندروها نفوذ حاكميتي خود را هم از دست دادهاند.