رسالت نوشت:
پاتوقها فرصتهاي دلانگيز و نشاطآفريني هستند كه زمينه دوستيابي، همانديشي و شكلگيري «تشكلهاي خاموش» را فراهم ميكنند. پاتوقها نوعا هدفمند، ايجاد ميشوند و برخي نيز به صورت خودجوش شكل ميگيرند اما در هر دو صورت اگر مديريت نشوند ممكن است به فرصتي براي سوءاستفاده بزهكاران تبديل شوند. اين كانونها ميتوانند ماهيت فرهنگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و يا تفريحي مثبت يا منفي داشته باشند و به جهت موقعيت نيز ممكن است مكاني يا زماني، و يا تركيبي از هر دو باشند.
افراد داراي فكر، رفتار و گرايش واحد كه متفرق و براي هم ناشناخته هستند، در پاتوقها همديگر را پيدا ميكنند. و مصممتر و با انگيزه بيشتر به رفتار يا گرايش خود ادامه ميدهند. پاتوقها به تدريج اهالي خود را پيدا ميكنند و هر روز بر تعداد آنها افزوده ميشود. و اينگونه زمينه همگرايي و همافزايي، در جهت توسعه و تعميق وصف مثبت يا منفي آنان فراهم ميگردد.
در عصر ارتباطات ورقابت ويترين ها وسبقت درتاثير بر افكارعمومي،توليد فرهنگي ما برتريبون هاي«گفتار محور» وپيام هاي مستقيم متمركز شده است!در چنين شرايطي پاتوقها به عنوان يكي از كانونهاي پرجاذبه و تاثيرگذار در تغييرات فرهنگي و اجتماعي، نقش مهم و البته حساسي پيدا كردهاند. در غفلت برخي مديران امور اجتماعي و فرهنگي و خدمات شهري براي ايجاد و توسعه پاتوقهاي مثبت و متنوع، پاتوقهاي منفي به صورت قارچگونه، در اينجا و آنجا شكل گرفته و افراد همسوي خود را از گوشه و كنار شهر پيدا كرده و ساماندهي ميكنند.
ممكن است برخي كلانشهرها براي خود وصف فرهنگي يا معنوي انتخاب كرده باشند اما پاتوق فروشندگان مواد مخدر سنتي، صنعتي، محصولات ماهوارهاي، كالاهاي قاچاق، داروهاي كمياب، بازار لوازم مسروقه، اختلاطهاي لجامگسيخته، هرزگيها و ... هركدام در گوشهاي از همان شهر، بدون سروصدا و ايجاد حساسيت و بدون مواجهه با هرگونه مانع جدي ضمن يارگيري و تبديل به كانون تردد افراد همسو، به صورت خزنده به توليد پيام و تخريب ساختارهاي فرهنگي اجتماعي و اقتصادي ميپردازند.
اين كانونها بعضي اوقات به مراكز قابل بهرهبرداري براي اشرار خارجي و عوامل داخلي آنان نيز تبديل ميشود تا در فصل فتنهانگيزي و ايجاد بحران،... براي شكلگيري قشون اجارهاي خود راحتتر و ارزانتر، يارگيري كنند. همچنان كه براي قتلعام مردم مصر و سوريه و عراق و تامين آرامش و آسودگي خاطر رژيمصهيونيستي، آمريكا سردسته تروريستهاي جهان و به تعبير امام خميني(ره) «تروريست بالذات دولتي» اقدام به استخدام آدمكشان حرفهاي از حاشيههاي اجتماعي كشورهاي مختلف منطقه كرد و قتلعام بيسابقهاي را دامن زد.
در اثر فرصتطلبي فرقههاي انحرافي و غفلت برخي از متصديان امر، گاهي كانونهاي اجتماعي ورزشي ما در ورزشگاهها نيز مورد سوءاستفاده واقع گرديده است.جواناني كه از ساعتها قبل از شروع مسابقات در ورزشگاه حاضر ميشوند بارها طعمه عوامل فرقههاي گمراه و منحرف و همچنين برخي مدعيان تبليغات تبشيري قرار گرفتهاند و البته به صورت خاموش و خزنده. پاتوقها از جهت قدرت تاثيرگذاري و انتشار پيام آنچنان كارآمد بودهاند كه به عنوان يك فرصت ممتاز، توجه بدخواهان ملت ايران را نيز به خود جلب كردهاند!
بعضي از رهبران كشورهاي همسايه كه دكتراي «عملگي» براي شيطان بزرگ را گرفتهاند، با هدف تسري مدل به كار گرفته شده در سوريه و مصر به كشورهاي ديگر منطقه و زمينهسازي براي تشديد گرايشهاي ناسيوناليستي و شكاف و جدايي بين مردم و به تدريج تحريك و ايجاد درگيريهاي داخلي، به بهرهبرداري فرصتطلبانه از ظرفيت پاتوقهاي اجتماعي روي آوردهاند.
از فرصت اجتماع جوانان در استاديومهاي ورزشي با تبليغ پنهان و آشكار بهرهگيري ميكنند. تيشرتهاي حاوي رنگ و آرم پرچم كشور همسايه در بين تماشاگران مسابقه فوتبال توزيع ميشود! در وسط مسابقه عوامل وابسته به آنان كه خود را بين تماشاگران جا زدهاند، پارچهنوشتههاي تجزيهطلبانه و اختلافانگيز را به نفع اهداف آن كشور بر بالاي دستها ميگيرند! و شعارهاي مشابه ميدهند! در مسابقه يكي از باشگاههاي استان همزبان با آن كشور، با يكي از باشگاههاي پايتخت، كه در تهران برگزار شد، سفير كشور ياد شده كه تا قبل از آن عوامل خود را براي دامن زدن به شعارهاي نژادپرستانه و اختلافانگيز اعزام ميكرد اين بار با كمال وقاحت براي حضور خود در مسابقه اين دو باشگاه در ورزشگاه آزادي تلاش ميكند و زماني كه با مخالفت اداره كل ذيربط وزارت ورزش و جوانان مواجه ميشود آقاي سفير! مقررات را دور زده و از طريق ديگري مبادرت به تهيه بليت كرده و خود را با تدابيري! نهتنها به ورزشگاه آزادي كه به جايگاه مخصوص VVIP ميرساند. و البته بعد از مدتي توقف در ورزشگاه كه با هدف اعلام حمايت از تيم فوتبال مذكور و بهرهگيري براي تبليغ و تحريك در فضاي رسانهاي صورت گرفته بود، توسط يكي از مسئولان، از جايگاه و ورزشگاه اخراج ميگردد، و متاسفانه هيچ تذكر آشكاري هم دريافت نميكند!
همين كشور همسايه با بهرهگيري از رستورانهايي به نام آن كشور در تهران و با تبليغ آرم پرچم خود اقدام به ايجاد پاتوق هدفمند ميكند تا تحت پوشش آن براي سازمان نامرئي خود عضوگيري نمايد. با توجه به ملاحظات فوقالذكر، مديران دستگاههاي فرهنگي و مسئولان خدمات شهري لازم است به ايستگاهها، توقفگاهها، پاتوقها و كانونهاي اجتماعي موجود به عنوان مراكز توليد پيام و همافزايي ايجابي يا سلبي، نظارت بيشتري داشته باشند و:
1- نسبت به آمايش مستمر كليه پاتوقها و كانونهاي تردد اجتماعي، تفريحي، ورزشي و ... تجهيز و پشتيباني و ساماندهي آن اقدام نمايند و از ظرفيت سمنها و نهادهاي مردمي واجد شرايط براي راهبري فرهنگي آن بهرهگيري نمايند.
2- با توجه به آغاز فصل تابستان و برجسته شدن مسئله اوقات فراغت، نسبت به تعريف اماكن جديد و پاتوقهاي هدفمند و داراي كاركردهاي فرهنگي اجتماعي سازنده و مثبت اقدام لازم صورت گيرد.
3- بسياري از نهادهاي حكومتي و دستگاههاي دولتي بناهاي فوقبرنامهاي فرهنگي، هنري، ورزشي، تفريحي، سياحتي دارند كه با ظرفيت كامل در همه فصول سال مورد بهرهبرداري واقع نميشود، و در بسياري از ساعات هفته بلااستفاده يا كماستفاده هستند. در سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملي و مديريت جهادي دولت ميتواند طي دستورالعملي اوقات فارغ اين اماكن را به منظور ارائه خدمات فرهنگي در اختيار فرزندان جوان و نوجوان كاركنان همان دستگاه قرار دهد، و هزينه خدمات آن را از محل ظرفيت پيشبيني شده در ماده 41 قانون برنامه پنجم توسعه تامين نمايد و از مراجعه و اتلاف عمر آنان در پاتوقهاي نامناسب واقعي يا مجازي پيشگيري بهعمل آورد.
4- دهها هزار كانون و موسسه ورزشي كه از سال ها قبل و با مجوز سازمان تربيت بدني سابق تاسيس شدهاند و مردم با پرداخت هزينه بالايي به تصور يك محيط پاك و سالم فرزندان خود را به اين كانونها اعزام ميكنند تحت نظارت لازم نيستند و نظارتي كه وزارت ورزش و جوانان به ندرت و در موارد بسيار محدود انجام ميدهد به نسبت تعداد اين كانونها و باشگاهها، در حد صفر است!
آموزشگاههاي خصوصي كه از آموزش و پرورش مجوز فعاليت گرفتهاند و هنركدهها و موسسات هنرآموزي كه از وزارت ارشاد مجوز گرفتهاند نيز در شرايط مشابهي به سر ميبرند و نظارتشان مختصري از وزارت ورزش و جوانان بيشتر است!
5- مهار پاتوقهاي منفي و كانونهاي تردد و اجتماع بزهكاران و مقابله با فعاليت و كاركردهاي خزنده آنان نيازمند تشديد تدابير نظارتي و بها دادن بيشتر به همكاري مردم در امر اطلاعرساني به نهادهاي مسئول است.
- اما در مسئله بهرهگيري صحيح از پاتوقهاي مثبت لازم به يادآوري است كه: با توجه به تاثيرپذيري انسان از پيامهاي فرهنگي اجتماعي محيطي كه در آن زندگي و تردد و اجتماع دارد، خداي متعال مراكزي را براي مراجعه انسانها و تامين آرامش و احساس معنويت و همگرايي و همافزايي روحاني آنان به وجود آورده است.
از «كانونهاي اجتماع زماني» مثل ايام حج و عرفات و مشعر و منا و تاثيرگذاري شگفتآور و بينظير آن در انسانها تا ميقاتها و ... جامه آلوده از تن به درآوردن و احرام بستن تا مناسبتهاي اعتكاف در ماهرجب و رمضان و شبهاي قدر و عيد مبعث و غدير و قربان تا محرم و عاشورا و اربعين و... تا «كانونهاي اجتماع مكاني» مثل مسجدالحرام و مسجدالنبي(ص) و مسجد كوفه و مرقد مطهر نبي مكرم اسلام صليالله عليه و آله و ائمه اطهارسلامالله عليهم اجمعين و زيارتگاههاي امامزادگاني كه در جاي جاي كشورمان آرام گرفتهاند و مساجد بزرگ و كوچك و حسينيهها، همه كانونهاي اجتماع مثبتي هستند كه با «پيام فراگفتاري» براي مراجعان خود توليد فرهنگي و معنوي دارند، بهگونهاي كه همين مساجد به كانونهايي براي مبارزه با رژيم دستنشانده پهلوي و همچنين محلي براي تربيت جواناني وارسته و شكلگيري هستههاي مقاومت و زمينهسازي براي پيروزي انقلاب اسلامي تبديل شده بودند. و البته اكنون نيازمند تنوع و تعميق و توسعه بهرهوري هستند.
امام خميني(ره) نيز پس از پيروزي انقلاب اسلامي، ياران و بازوان خود را از محصولات مساجد وجلسات تفسير قرآن كه با كاركردهاي فرهنگي خاموش خود به كانونهايي براي حركت اجتماعي خزنده عليه رژيم ستمگر شاهنشاهي تبديل شده بود، انتخاب كردند. نتيجه اينكه اگر راهبران فرهنگي جامعه پاتوقهاي مثبت را به وجود نياورند و توسعه ندهند، پاتوقهاي منفي گسترش پيدا ميكنند. و لذا پاتوقها با كاركردهاي خاموش و خزنده خود هم ميتوانند فرصت باشند و هم تهديد، بستگي دارد كه افسران جبهه حق و باطل كدام هشيار باشند و كدام غافل؟!