جوانان در همه کشورها جزو سرمایههای آن کشور به شمار میآید. در جامعه ایران نیز همیشه از جوانان به عنوان سرمایه در طول سالها یاد شده است، ولی در چند سال گذشته، مشکلات جوانان به حدی زیاد شده که گویا دیگر کاری از دست کسی برنمیآید و نسل سوم انقلاب ـ که هماکنون بیشتر جمعیت کشور را در بر میگیرد ـ نباید هیچ انتظاری از کسی داشته باشد.
به گزارش «تابناک»، هم اکنون متوسط سن ازدواج در ایران حدود سی سال است و دلیل این امر، کاملاً مشخص است؛ عواملی مانند، تأمین مسکن، اشتغال و مهمتر از همه افزایش تورم، باعث شد تا جوانان نسبت به آینده ناامید و در تشکیل زندگی مشترک دچار شک و تردید شوند.
این روزها وقتی پای صحبت برخی مسئولین یا نمایندگان مجلس شورای اسلامی مینشینی، بیشترشان از اوضاع جامعه و بیشتر از وضعیت فرهنگی در حال گلایه هستند، به گونهای که همین چند روز پیش، علی مطهری عکسهایی از دختران ساپورت پوش در صحن علنی مجلس به نمایش گذاشت و وزیر کشور را به خاطر کوتاهی در برخورد با ناهنجاریهای اجتماعی مورد سؤال قرار داد.
اینکه جامعه امروز و جوانان دچار برخی ناهنجاریها در جامعه هستند، بر کسی پوشیده نیست، اما باید از همین مسئولان پرسید ما در سالهای گذشته برای این جوان چه کاری کردهایم، آیا توانستیم بیکاری را که ریشه تمام مشکلات اجتماعی از جمله اعتیاد، قاچاق و غیره است، در جامعه کم کنیم؟
مسئولان کشور در ۹ سال گذشته برای مسکن جوانان چه کاری مفیدی انجام دادند، آیا غیر از این است که بهای مسکن در سال ۹۱ یکباره چهار تا پنج برابر افزایش پیدا کرد و تقریباً خانهدار شدن را برای قشرهای کم درآمد و متوسط ناممکن کرد؟
امروز نمایندگان مجلس شورای اسلامی در حال تدوین طرحی هستند تا وزارت ورزش و جوانان را که دو سال پیش ادغام شده بود، بار دیگر از هم جدا کرده و وزارت جدیدی با نام وزارت ازدواج و خانواده یا وزارت ازدواج و طلاق تشکیل دهند. ادله این نمایندگان این است که وزارت ورزش و جوانان نتوانسته در زمینه جوانان کاری از پیش ببرد و ورزش تنها دغدغه مسئولان این وزارتخانه است.
در اینجا باید گفت این موضوع از آغاز قابل پیشبینی بود، در همان زمان که ادغام سازمان ملی جوانان و سازمان تربیت بدنی کلید خورد، بسیاری از جامعهشناسان و مسئولان نسبت به ناکامی این وزارتخانه هشدار دادند؛ اما این کار با لجاجت دولت قبل و تصویب مجلس شورای اسلامی بلاخره انجام شد، و کار تا جایی پیشرفت که امروز به نظر میرسد که به پایان کار خود رسیده است.
اما دلیل این شکست چه بود؟ حوزه جوان و مشکلات مربوط به آن فقط به پرداخت چند میلیون تومان وام ازدواج ختم نمیشود، جوانان امروز برای تشکیل زندگی نیاز به مسکن، امنیت شغلی و رفاه اجتماعی نیاز دارند و فراهم کرد این نیازها از قدرت و اختیارات یک سازمان و یا یک وزارت خانه خاص خارج است.
وزارت خانههای کار، تعاون و رفاه اجتماعی، راه و شهرسازی، ورزش و جوانان، اقتصاد و دارایی، صنعت، معدن و تجارت و حتی شهرداریها و برخی از ارگانهای دیگر تا در کنار یکدیگر قرا نگیرند مشکل جوانان برطرف نخواهد شد، حل مشکلات جوانان نیاز به وزارت خانه ندارد.
حل مشکلات جوانان کشور نیاز به یک ارگان فرا بخشی دارد تا بتواند هماهنگیهای لازم را در زمینههای گوناگون و مشکلات را ریشهای حل کند، ابداع و ساخت وزارت خانههای جدید که خود یک نهاد بخشی هستند، شبیه یک نوع مسکن است که شاید بتواند مدتی برخی از مشکلات سطحی را برطرف کند، ولی مشکلات ریشهای در اندک زمانی خود را بار دیگر نشان خواهد داد.
پس به نظر میرسد برای خروج از این معضل، به جای اینکه نمایندگان مجلس شورای اسلامی با تصویب راهکارهای کوتاه مدت و تسکین دهنده به فکر تدوین قوانینی باشند که وزارت خانههای مرتبط را در انجام امور مربوط به جوانان ملزم به پاسخگویی مشخص و انجام مسئولیتهای محوله کند، باشد، با این کار میتوان به تشکیل زندگی مشترک جوانان و افزایش فرزندآوری و حل مشکلات به صورت ریشهای امیدوارتر بود.