ماجرای شرکتی که در اعلام کرده مراسم‌ها را با حضور چهره‌های مطرح و به ویژه هنرمندان برجسته می‌سازد، در دوره‌ای رسانه‌ای شده که هرچند برای افکارعمومی تازگی دارد، برای اهالی فرهنگ رویداد تازه‌ای نیست و بسیاری از هنرمندان برجسته نیز از این فرصت برای درآمدزایی استفاده می‌کنند؛ رویکردی که شاید با توجه به برخورداری از امنیت شغلی و اقتصادی بسیاری از چهره‌ها، قابل تقبیح نیز نباشد.
به گزارش «تابناک»، «در فهرست بازیگران خانم الناز شاکردوست، الهام حمیدی، نسرین مقانلو، تینا آخوندتبار، بهنوش بختیاری، پریناز ایزدتبار، بهاره رهنما و... قرار دارند. از بین آقایان هم محمدرضا گلزار، امین حیایی، حسام نواب صفوی، سام درخشانی، کامبیز دیرباز و... هنرمندانی هستند که می‌توانند در مراسم شما حضور داشته باشند. مجریان برنامه را هم می‌توانید از بین محمود شهریاری، علی ضیاء، محمدرضا سنیانی و بهمن هاشمی انتخاب کنید. ما طنازهایی هم داریم که می‌توانند مهمانان شما را سرگرم کنند. البته این آیتم در شب‌های قدر موجود نیست. سامان گوران و حمید ماهی‌صفت از طنازهایی هستند که بتوانند شب خوبی را برای مهمانان شما رقم بزنند. بستگی به معروف بودن و شهرت بازیگر مورد نظر دارد. پایه از ۶۰۰ هزار تومان است و به ۱۸ میلیون تومان هم می‌رسد.»
این بخشی از دیالوگ شرکتی است که برنامه اقتصادی‌اش را پیرامون «مجلس گرم کنی» بنیان نهاده و ماجرای پیامک‌هایش را چندی پیش برخی رسانه‌ها پیگیری کردند و به پاسخ‌های بالا رسیدند که اتفاقاً پاسخ بسیار شفافی از سوی مدیر این مؤسسه بود؛ هرچند این پاسخ شفاف مدیر مؤسسه «مجلس گرم کنی» با واکنش برخی از هنرمندانی که نامشان برده شده، همراه گشت و مشخصاً کامبیز دیرباز به تکذیب این موضوع پرداخت و تأکید کرده با همکاری حسام نواب صفوی که به وکالت نیز مشغول است، سوءاستفاده نامش را پیگیری حقوقی خواهد کرد.
سوای اینکه تا چه میزان هنرمندانی که توسط مدیر مؤسسه «مجلس گرم کنی» نام برده شده، با این پروژه همکاری می‌کنند، نمی‌توان اصل وقوع این ماجرا را رد کرد. در واقع این یک حقیقت انکارناپذیر است که بسیاری از مجریان و خوانندگان، برخی سینماگران و گروهی از ورزشکاران مطرح با دریافت مبلغی در مراسم حاضر می‌شوند و بعضاً کارهایی انجام می‌دهند که شگفتی صاحب مجلس را نیز در پی دارد اما معمولاً چنین اتفاق‌هایی به صورت رابطه‌ای و غیرعلنی شکل می‌گیرد.
از گذشته دور، گروهی از ورزشکاران مطرح اقدام به حضور در مجالس عروسی می‌کردند و در ازای آن سکه دریافت می‌کردند. یکی از این ورزشکاران که سابقه درخشش در میادین جهانی و المپیک در کارنامه داشت و حال در کسوتی به جز قهرمانی حضور دارد، مشخصاً تا پنج سکه برای حضور در مراسم عروسی دریافت می‌کرد و اتفاقاً در مراسم عروسی چند جمله‌ای سر میز درباره فصائل دامادی می‌گفت که عمدتاً برای نخستین بار ملاقاتش کرده بود! در یکی از مراسم‌ها که سکه نرسید نیز این قهرمان عصبانی شد و به شک بدی صحنه را ترک کرد.
یکی از هنرمندان پیشکسوت سینمای کشورمان که جزو اساتید و بزرگان این عرصه نیز مهست، حتی برای مراسم‌های فرهنگی نیز مبلغی را مطالبه می‌کند که اتفاقاً رقم چندان بالایی نیست: حداقل یک میلیون تومان ناقابل؛ مبلغ نسبتاً اندکی که نه در شأن این هنرمند است و نه سرمایه‌ای برای او محسوب می‌شود و حتی قراردادنش کنار نام چنین استادی نیز درست نیست و به همین دلیلباید به همین بیان سربسته اکتفا کرد.
سوای خوانندگان که معمولاً برای مراسم عروسی و مراسم‌های سازمانی مبلغچشمگیری ـ بیش از درآمد هر شب کنسرت‌شان ـ دریافت می‌کنند، اساساً مجریان با همین رویکرد اقتصادی به زندگی ادامه می‌دهند. واقعیت آن است که در میان چند قشر مورد اشاره قرار گرفته، مجریان تلویزیون بدترین وضعیت موجود را دارند و به همین دلیل از چهره شدنشان برای گرفتن اجرای مراسم‌ها استفاده می‌کنند و از قبل این اجراها نیز رقم‌های میلیونی دریافت می‌کنند که اگر در هر ماه یک مورد نیز نصیب‌شان شود، حقوق‌شان را تأمین کرده است.
این اتفاق چندان قابل اعتراض نیست و بیان اینکه «چهره‌ها شأن خود را حفظ کنند» بیشتر وجه شعاری به خود می‌گیرد، چرا که به هر حال باید بپذیریم هرچند بسیاری از چهره‌ها درآمد چشمگیری در برهه‌هایی از فعالیت‌هایشان دارند؛ اما امنیت شغلی برای چهره‌های فرهنگی و ورزشی و دورنمایی که تأمین آتیه‌شان را برای دوران سخت زندگی روشن نماید، وجود ندارد و طبیعتاً این واقعیت تلخ، چاره‌ای باقی نمی‌گذارد تا از هر فرصتی برای به دست آوردن درآمد بهره ببرند و این مراسم‌ها را نیز بخشی از برنامه تأمین آتیه‌شان قرار دهند، ولو آنکه کسر شأنشان باشد.
سوال یک- جای خالی را با هنرمند مناسب پر کنید: اجرای مراسم روحوضی و سیاهبازی با حضور هنرمند برجسته ... 
مشکل حضور هنرمند و کاسبی او با این کار نیست مشکل فرهنگ فخر فروشی با پول خرج کردن های اینگونه است. این است که افتخارات ما به این حد سخیف شده اند! 