مرگ معصومانه یک دختر بچه چهار و نیم ساله در اثر برق گرفتگی در فضای سبز شهری قم، در حالی پس از یک هفته رسانه ای می شود که برخی مدیران همچنان در خودتجلیلی با هم مسابقه می دهند.
به گزارش ایرنا، در استان قم کمتر روز یا هفته ای است که مدیران بخش های مختلف، آیین های تجلیل و تعریف از خود و همکارانشان برگزار نکنند، در این میان گاه یک حادثه تلخ که به قیمت جان شهروندان تمام می شود، برای چند روز و فقط چند روز، مدیران را به تکاپو می اندازد تا کار دستگاه متبوع خود را توجیه و تبرئه کنند و توپ را به زمین دیگران بیاندازند و دوباره روز از نو روزی از نو و آیین های خودتجلیلی و همایش ها و جلسات سلسله وار...
تلخی و غمبار بودن برق گرفتگی «فاطمه امینی» دخترک بی گناه در برابر چشمان پدر و مادر نگون بخت، قابل وصف نیست اما عملکرد مسوولان، تلخی و غم انگیزی آن را دو چندان می کند، تا امروز نه از عذرخواهی، نه استعفاء و نه برنامه ریزی برای رفع کاستی ها و نواقص، خبری نیست.
حس مسوولیت پذیری و وجدان کاری در پیمانکاران و مجریان و وظیفه نظارت دستگاه های مرتبط بر آنها، هر بار با چنین حوادثی به چالش کشیده می شود اما چه سود! همه چیز به سرعت به فراموشی سپرده خواهد شد تا بار دیگر شرایط عادی شود و هر کس دنبال کار و زندگی خود برود!
در کلانشهر یک میلیون نفری قم هر از چندی، در حاشیه «فعالیت های شبانه روزی» و «جهادی» دستگاه ها حوادث تلخی رخ می دهد که تنها با چند «اگر» می تواند رخ ندهد؛ اگر کارمند و کارگر مذکور، وظایف خود را درست انجام دهد، کمی از طلبکار عالم و آدم بودن فاصله بگیرد و در انجام وظایف خود اهمال و کوتاهی نکند و اگر مدیران دستگاه های عریض و طویل به جای وقت تلف کردن در انبوه همایش ها و جلسات، به جای نان به یکدیگر قرض دادن، وظیفه نظارتی خود را انجام دهند و اگر کوتاهی کنندگان و مقصران یک حادثه، به درستی تعقیب و عادلانه مجازات شوند و اگر برخی رسانه ها خود را از زیر دین الطاف برخی دستگاهها بیرون بکشند و اگر ....
فاجعه چگونه رخ داد؟در 5 تیرماه خانواده دختر بچه ای چهار و نیم ساله به نام ˈ فاطمه امینیˈ به همراه اقوام و خویشاوندان برای شادی و تفریح کودکان خویش وارد بوستانی ما بین میدان روح الله قم و مسجد سلماسی قم شدند تا شب تابستانی را در کنار یکدیگر بگذرانند.
شبی که خرابی اتصال تیر چراغ برق تلخترین حادثه زندگی حجت الاسلام امین امینی را رقم زد در این شب دختر کوچکش قربانی سهل انگاری و کم توجهی مسوولان استانی به حقوق شهروندان شد.
خرابی چراغ برقی که پیش از این نیز موجبات ترس و نگرانی مردم را فراهم کرده بوده به طوری که به گفته شاهدان عینی پسربچه ای چندین روز پیش از این حادثه در اثر برق گرفتی در همین بوستان دچار تشنج شدید شده بود و خانواده اش این اتفاق را به نزدیکترین اداره برق که در فاصله حدود 50 متری بوستان قرار دارد، گزارش داده بودند.
همچنین گفته شده که باغبان این بوستان که هر روز در معرض خطر قرار دارد این خرابی اتصال را به مسوولان هشدار داده بود و اینگونه جواب گرفته بود که «تو آبیاری ات را انجام بده و ما درست می کنیم.»
پدر فاطمه امینی از شب غمبار از دست دادن دخترش برای ایرنا تعریف کرد و گفت: زمانی که صدای فریاد زنان اقوام را شنیدم به طرف محل حادثه حرکت کردم که دخترم را دیدم که دستش از سیم تیر برق آویزان است او را کشیده و در حال احیای دخترم بودم.
وی افزود: در همین حال یکی از خویشاوندان نزدیک با اورژانس 115 تماس گرفت که اپراتور اورژانس در حال سوال پیچ کردن بود که آیا حادثه دیده به هوش است یا بی هوش آیا نفس دارد و یا نفس ندارد و...
وی ادامه داد: زمانی که اپراتور اورژانس از گرفتن پاسخ خویشاوندم مبنی بر اینکه نمی دانم حادثه دیده چه وضعیتی دارد گوشی را قطع کرده بود.
وی با اشاره به اینکه از آمدن اورژانس ناامید شده بودم گفت: سوار بر موتور موتور سوار غریبه شدم تا سریع تر دخترم را به یک مرکز درمانی برسانم فارغ از اینکه درمانگاه قرآن و عترت که در آن نزدیکی بود بسته بود.
وی افزود: بلافاصله دخترم را به درمانگاه حرم حضرت معصومه(س) بردم که ماساژ قلبی و یک اکسیژن هم به دهانش وصل کردند.
امینی با بیان اینکه شروع به خواندن دعای توسل کردم گفت: زمانی که دعای توسل تمام شد به سمت اتاق رفتم که شنیدم که یکی از این پرستارها می گوید، دستگاه شوک ما خراب است باید به اورژانس 115 زنگ بزنیم تا برایش دستگاه شوک بیاورند.
وی ادامه داد: بعد از مدتی یکی از نیروهای اورژانس خیلی خونسرد و آرام آرام وارد درمانگاه می شدند که به سمتش دویدم و گفتم آقا عجله کن دخترم داره میمره.
وی گفت: اورژانسی به مانیتور پزشکی بالای تختی که دخترم روی آن بود نگاه کرد و گفت این دختر بچه که قلب دارد در حالی که یکی از پرستاران درمانگاه گفت نه! این مانیتور را الکی گذاشتیم.
پدر فاطمه امینی، با اشاره به اینکه از پزشک های درمانگاه ناامید شدم پناه به حرم حضرت معصومه(س) بردم گفت: دخترم را به دایی اش سپردم و وارد حرم این بانو شدم تا شفای فرزندم را از ایشان بگیرم.
وی افزود: سرانجام دخترم توسط ماشین اورژانس به بیمارستان کامکار منتقل شده بود و بعد از اقدامات پزشکی در نهایت به سردخانه منتقل شده بود.
امینی همچنین از مراجعه به کلانتری 11 و تنظیم شکایت نامه خطاب به شهرداری قم خبر داد و گفت: این شکایت را برای سهل انگاری مسوولان که خبر از اتصالی چراغ برق بوستان داشتند و اقدامی برای اصلاح آن انجام ندادند، ارایه کردم تا به فکر جان مردم باشند.
وی گفت: در این حادثه ˈفاطمه امˈ را از دست داده ام و با پیگیری هایم و دریافت پاسخ مسوولان درصددآن هستم که مردم شهرم، فاطمه هایشان را سر سهل انگاری و کم توجهی مسوولان مربوطه از دست ندهند.
در ادامه این گزارش خبرنگار ایرنا در تماسی با روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی قم خواستار ارایه توضیح در خصوص اقدامات اورژانس 115 شد.
مسوولان پاسخ می دهنداحمد نامدار، مسوول روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی قم در این باره گفت: اورژانس 115 و مراکز درمانی استان درخصوص خدمت رسانی به دختر چهار ساله و نیم حادثه دیده هیچ قصوری انجام نداده اند.
وی افزود: فایل صوتی مکالمه کسی که درخواست امداد کرده با اپراتور اورژانس 115 موجود می باشد.
وی ادامه داد: در این فایل صوتی موجود اپراتور اورژانس گفته است ماشین اورژانس را می فرستد ولی تا زمان رسیدن درباره علایم حیاتی حادثه دیده اطلاعات را ارایه کنید تا بتوانیم برای احیای آن کمک کنیم در این زمان درخواست کننده امداد گفته است، نمی خواهد حادثه دیده توسط پدرش به مراکز درمانی منتقل شد.
نامدار، همچنین از اقدام پدر فاطمه امینی برای انتقال دخترش به بیمارستان انتقاد کرد و گفت: ایشان باید از جابجایی کودک پرهیز می کردند و منتظر رسیدن نیروهای اورژانس می شدند چراکه تا رسیدن ماشین اورژانس به محل حادثه دو دقیقه زمان می برد.
مسوول روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی قم درباره اظهارات پدر فاطمه امینی درباره خرابی دستگاه شوک درمانگاه حضرت معصومه(س) گفت: این درمانگاه دارای دو دستگاه الکترونیکی است که اقدامات درمانی انجام شده بر بیمار بر این دستگاه ثبت شده است.
در بخش دیگر این گزارش خبرنگار ایرنا در تماس با روابط عمومی شهرداری قم ماجرا را پیگیر شد و روابط عمومی شهرداری قم با ابراز تاسف از حادثه پیش آمده و ابراز همدردی با خانواده عزیز از دست رفته این جوابیه را صادر کرد.
در این متن آمده است: از همان لحظه حادثه مسوولین شهرداری با پیگیری ویژه و دستور اکید شخص شهردار موضوع را پیگیری کردند و با تشکیل جلسات کارشناسی و بازدید میدانی نسبت به بررسی موضوع اقدام نمودندکه در همان مراحل اولیه و دریافت نظرات کارشناسی و تا تعیین نهایی از سوی مراجع ذیصلاح برخوردهای لازم انجام پذیرفته است.
در بخش دیگر این متن آمده است: بدیهی است که هرگونه اقدام و احقاق حق خانواده عزیز از دست رفته پس از طی مراحل قانونی و اظهار نظرنهایی مراجع ذیصلاح مربوطه اقدامات قانونی انجام خواهد شد و در این مورد به هیچ وجه در مورد خاطیان مسامحه و اغماض نخواهد شد.
در این متن به خدمات کارکنان شهرداری قم اشاره و آمده است: البته بدیهی است در طول سالیان گذشته پرسنل خدوم شهرداری قم چه در سازمان آتش نشانی و چه در مجموعه های خدماتی شهرداری جان خود را در راه خدمت به شهروندان از دست داده اند.
این متن حاکیست: همچنان مجموعه شهرداری قم خود را ملزم به تکریم شهروندان بزرگوار قمی می داند چرا که سرمایه اصلی شهر مردم بزرگوار و شهروندان گرامی هستند و با خدمت بی منت باید دغدغه های آنان را برطرف کنیم.
چه باید کرددر این که چه باید کرد، موضوعات فراوانی مطرح است اما یک نکته را نباید فرو گذاشت و آن این که تا زمانی که فرهنگ «رفع و رجوع» تبعات یک حادثه تلخ، حاکم است و سهل انگاران، مجازاتی در خور نمی شوند، این ناامنی ها و فجایع ناشی از آن نیز ادامه می یابد و قربانی می گیرد... دردمندانه باید پرسید جامعه قم باید چه هزینه های سنگینی بدهد تا دستگاه ها و ادارات به فکر مسوولیت های ˈاصلیˈ و ˈحرفه ایˈ خود بیفتند و کمی از خودتجلیلی و جلسه و مراسم بکاهند و کارها را به اهل خود بسپارند و نظارت را تمام و کمال انجام دهند؟ کودکی، ناباورانه و مظلومانه رفت، به فکر کودکان دیگر باشیم